مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 99/04/01
در روزمره همیشه حرفهایی برای خودخوری هست. بخشِ ناکارآمدِ زندگی که موجب غم است و غمی که موجب یکجا نشستن. کرختی، بیحوصلگی، فرسودگی و در حالت قویترش افسردگی و اضطرابی که اجازهی تمرکز رویِ هیچ بخشی از زندگی را نمیدهد.
احساس اندوه بلندمدت، غم و سرگردانی بیحد، بهترین چارهاش صحبت کردن است. روانشناسی میگوید بگو تا شفا پیدا کنی. از بدترین و ماندگارترین و زجرآورترین حالات حرف بزن. این گفتگو میتواند یک مونودرام باشد یا میتواند مستقیم بروی و به شخصی که از آن دلگیری، از اندوهت خبر بدهی یا سفرهی دلت را برای یک شخص سومی پهن کنی.
دنیا دارد به سمت تنهایی میرود و گستردهی این تنهایی با گسترهی فضای مجازی رابطهی مستقیم دارد. هرچقدر آشناتر بشوی تنهاتری. این تنهایی خصوصا در مواقع ناراحتی جلوهی پیداتری دارد.
آدم ممکن است هزار و یک کلمه توی دهانش باشد و هزار و یک کتاب خوانده باشد اما در عرض چندثانیه با یک گره اخم، یک بی احترامی یا شکست تمام مبنای فکری و رفتاریاش درهم بشکند. فرو بریزد. نتواند حرفی بزند و بشود نابلدترین آدم مواقع بحران.بیشتر ما تجربهاش را داشتیم، جایی که از ان آدم بلد، هیچ چیزی نمانده جز سکوت.
این درخودماندگی و بیگانگی که ثمرهی دنیای مدرن است ممکن است ریسک فاکتور عوارض جدی باشد. کمترینش افسردگیست که امروزه شیوعش مثل سرماخوردگیِ ساده است.
تمرین حرف زدن و باز کردن گرههای کوچکِ اندوه، قدم اول است. باید سعی کرد حرف زد از کوچکترین غمها تا در موقع مصیبت بتوان به حل مساله پرداخت.
جمعه 99/03/30
حضرت علی (ع)میفرمایند:
«وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیالی وَ الاَیّامِ»
فرزندم! قلب خود را از یورش و حمله ی روزگار و دگرگونیهای شبها و روزها برحذر دار.
خصوصیت روزگار این است که به همه حمله میکند و البته به هرکس به گونه ای.
به فقیر به شکلی حمله میکند و به غنی به شکلی دیگر و تاریخ آینه ی نمایش حمله ی روزگار به انسانها است.
انسان باید همواره آماده چنین حمله ای به خود باشد و خدا را در هر حال از دست ندهد.
همه ی ما مورد هجوم روزگار قرار گرفته ایم و اگر نتوانیم این هجوم را ببینیم و جنس روزگار را نشناسیم مشکلمان دو برابر شده است.
کسی که جنس روزگار را نمی شناسد قبول ندارد که قرار دنیا همین است. پس هر مشکلی که برای او به وجود میآید باعث ناراحتی او میشود. مثلاً اگر در کنکور قبول نشده است تقصیر را به گردن فقیربودن پدرش میاندازد و آن دیگری اگر در ازدواجش موفق نبوده گناه آن را به حساب پدر ثروتمندش میگذارد.
انسان باید بفهمد که روزگار سراسر فاجعه است و باید برای رهایی از حملههای پی در پی آن به خدا وصل شود.
هیچ کس نباید به روزگار اطمینان و اعتماد کند و از تقلب لیالی و ایامِ آن خود را در امان بپندارد.
نه میتوان به خوشیهای موقتِ آن دلگرم بود و نه باید سختیهای آن را غیر عادی دانست، باید با خدا زندگی کرد تا در هر حال غافل گیر نشویم و متوجه باشیم چه دنیا به مراد ما باشد و چه نباشد در وضعیت ما نباید تغییری پدید آید. برای کسی که خدا دارد داشتن دنیا مانند نداشتن آن است چون ارتباط خود را با خدای خود محکم کرده و همه ی بندهای دیگر را گسسته است. گفت:
غیر آن زنجیر زلف دلبرم گر
دو صد زنجیر آید بگسلم
می گوید من فقط زنجیر زلف دلبرم را میخواهم، آن زنجیری که مرا به خدا وصل میکند و بقیه ی زنجیرها را پاره میکنم و به آنها دل نمی بندم.
حضرت فرزندشان را از دو چیز برحذر میدارند؛ یکی «صَوْلَةَ الدَّهْرِ» و دیگر «فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیالی وَ الاَیّامِ». فَحش و فُحش هر دو به کار رفته است. «فُحش» به معنای «زشتی» و «فَحش» به معنای «آشکاری» است.
معنای فرمایش حضرت این است که از گردش آشکار دنیا، یا از گردش بدِ دنیا حذر کن. به این دنیا نچسب زیرا دنیا مانند دُم ماهی است. هرقدر هم که تلاش کنی نمی توانی دم ماهی را بگیری و اگر هم آن را گرفتی تا میخواهی خبر دهی که آن را گرفتم، دوباره از دستت دررفته است، جنس دنیا چنین است.
با این دید نگاه کنید که حقیقتاً ثروتمندان هم دنیا ندارند. آنها تمام عمرشان را صرف میکنند تا آنچه را که دائم در حالِ از بین رفتن است، حفظ کنند، که این بدبختی بزرگی است.
آیا کسی که تمام انرژی اش را در طول شبانه روز به دروغ گفتن و خیانت کردن میگذراند تا بتواند اتومبیل آخرین مدل و خانه ی اشرافی داشته باشد و بعد هم یک سگ بخرد تا از خانه اش نگهبانی کند، خوشبخت است؟
خوشبخت کسی است که وظیفه ی الهی اش را انجام میدهد. اگر دارای خانه و ماشین شد، از آنها استفاده میکند و اگر نه، هیچ گاه برای به دست آوردن این چیزها از مسیر صحیح دینی خارج نمی شود، تا از مقصد اصلی باز ننماند.
چهارشنبه 99/03/21
ﯾﮏ: ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﻧﺒﺎﺵ،
ﺩﻭ: ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ معطل ﻧﺒﺎﺵ،
ﺳﻪ: ﺳﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻟﺞ ﺑﺎﺯ ﻧﺒﺎﺵ،
ﭼﻬﺎﺭ: ﺻﺮﯾﺢ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﮔﺴﺘﺎﺥ ﻧﺒﺎﺵ،
ﭘﻨﺞ: ﺑﮕﻮ ﺁﺭﻩ ﻧﮕﻮ ﺣﺘﻤﺎ،
ﺷﺶ: ﺑﮕﻮ ﻧﻪ ﻧﮕﻮ ﻫﺮﮔﺰ،
ﻫﻔﺖ: ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺒﺎﺵ،
ﻫﺸﺖ: ﺷﺘﺎﺏ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﺷﺘﺎﺏ ﺯﺩﻩ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﻦ،
ﻧﻪ: ﺑﮕﻮ ﺑﺮﺍﺕ می مونم ﻧﮕﻮ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ،
ﺩﻩ: ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻧﯿﺴﺖ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ…
و ﺯﯾﺒﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ:
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﺎﺵ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ،
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ کنی.
سه شنبه 99/03/20
پذیرش رنج تا حد زیادی میتونه انسان رو در مقابل سختی ها قدرتمند کنه.
ما باید بدونیم که دنیا قوانین مشخصی داره که اگه طبق اون قوانین جلو نریم حتما زندگی بسیار سخت و تلخی خواهیم داشت و حتی دیگه لذت های زندگی هم نمیتونه حال ما رو خوب کنه.
یکی از مهم ترین قوانین دنیا اینه که اگه انسان “با اختیار خودش” سراغ برخی رنج های خوب نره، دنیا “اجبارا” بهش رنج های بد خواهد داد.
باید برای خودت جا بندازی که اگه نخوای برخی از رنج های خوب رو تحمل کنی، بعدا ناچار میشی که رنج های بد زیادی رو تحمل کنی که دیگه فایده ای هم نخواهد داشت…
مثلا اگه یه نفر رنج فرزند آوری رو نخواد تحمل کنه، طبیعتا باید رنج تنهایی رو بی کسی رو تحمل کنه و …
کسی که رنج تحصیل رو نخواد تحمل کنه باید سختی های زیادی در زندگیش تحمل کنه.
کسی که نخواد رنج کار کردن رو تحمل کنه باید رنج فقر و بی آبرویی رو تحمل کنه
کسی که نخواد رنج حجاب رو تحمل کنه باید رنج بی بندو باری و تجاوز رو تحمل کنه
کسی که نخواد رنج پیدا کردن فرد اصلح رو در انتخابات ها تحمل کنه باید رنج حاصل از تصمیمات مدیران نالایق رو تحمل کنه و…
و هزاران مثال دیگه ای که میتونید در این زمینه بزنید.
پس با خودت حرف بزن و پذیرش برخی رنج های خوب رو کاملا برای خودت جا بنداز تا روحت قوی بشه عزیز دلم
به نقل از تنها مسیر آرامش.
شنبه 99/03/17
۱. خود را به خاطر افراد بی فایده ای که لایق داشتن هیچ جایگاهی در زندگی تان نیستند، دچار استرس نکنید.
۲. هیچگاه احساسات خود را، بیش از حد صرف چیزی نکنید. چون در غیر این صورت صدمه خواهید دید.
۳. بیاموزید بدون نگرانی زندگی کنید. چون خدا در همه حال هوایتان را خواهد داشت. اعتماد کنید و ایمان داشته باشید.
چهارشنبه 99/03/14
نامه امام خمینی رحمهالله به خانم فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام):
“…دخترم سرگرمی به علوم حتی عرفان و توحید اگر برای انباشتن اصطلاحات است ـ که هست ـ و برای خود این علوم است سالک را به مقصد نزدیک نمیکند که دور میکند العلم هوالحجاب الاکبر و اگر حقجویی و عشق به او انگیزه است… چراغ راه است و نور هدایت… و برای رسیدن به گوشهای از آن تهذیب و تطهیر و تزکیه لازم است، تهذیب نفس و تطهیر قلب از غیر او، چه رسد به تهذیب از اخلاق ذمیمه… و چه رسد به تهذیب عمل از آنچه خلاف رضای او ـ جلّ و علا ـ است و مواظبت به اعمال صالحه از قبیل واجبات که در رأس است و مستحبات به قدر میسور و به قدری که انسان را به عجب و خودخواهی دچار نکند … من قائل بیخبر و بیعمل به دخترم میگویم در قرآن کریم این سرچشمة فیض الهی تدبر کن، هرچند صرف خواندن آن… لکن تدبّر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت میکند…
دخترم دنیا و هرچه در آن است جهنم است که باطنش در آخر سیر ظاهر شود و ماورای دنیا تا آخر مراتب بهشت است که در آخر سیر پس از خروج از خدر طبیعت ظاهر شود و ما و شما و همه یا حرکت به سوی قعر جهنم میکنیم یا به سوی بهشت و ملأ اعلی… غرورها و امیدهای کاذب شیطانی را کنار گذار و کوشش در عمل و تهذیب و تربیت خود کن که رحیل، بسیار نزدیک است و هر روز که بگذرد و غافل باشی دیر است… دخترم آفات زیاد بر سر راه است هر عضو ظاهر و باطن ما آفتها دارد که هر یک حجابی است که اگر از آنها نگذریم به اول قدم سلوک الی الله نرسیدیم…