موضوع: "پرسش و پاسخ"

گناه جاریه چیست ؟

گناه جاریه چیست ؟

گناه جاریه گناهـی است که حتی با مــرگ فــرد هـم این گناه تمـام نـمیشود و به هر میـزان که باعث گمـراه شدن افراد دیگر شود به کارنــامه اعمـال او ایـن گنــاه اضافه میشود 

گناهی که با اشتـراک گذاری شمـا منتشـر میشود و منتشـر میشود و منتشـر میشود و درصحــرای قیامــت با انبوهــی از گنــاهان مواجــه خواهی شد که حتی فکرش را هم نمیکردی 

آیا این ها گناهان من است؟

من که اصلا این اشخاص را نمیشناسم !

چرا من مسئول گناهشان هستم و

در آن شریکم؟

مطمئن باشیــد شما با نشر یک عکس حدیث دروغ، تصویر ترانه های مبتذل و…دعوت به کارهای منکر و…یا فیلم یا آهنگ در این گنــاه شرکت خواهی کرد

پستهای سیاسی دروغ وآنچه به صحت آن مطمئن نیستی وبرای خوشایند وخنده دیگران ارسال میکنی…

چه بسیار کسانی که به وسیله شما با آن گناه آشنا شوند و آن را منتشر کنند با هر نشر ،گناهی به گردن شماست..

احتیاط  کنیم

مبادا کارنامه اعمال ما پر شود از گناهان جــــاریه که تا قیامت جریان دارند و حتی پس از مرگ ما هم دفتر ثبت این گناهان بسته نخواهد شد 

پـاک کن آنچه را که روز حساب علیه تو شهادت خواهد داد.

رحلت پیامبر اکرم؛ وفات یا شهادت؟!

رحلت پیامبر اکرم؛ وفات یا شهادت؟!

 آیا پیامبر اسلام (ص) به مرگ طبیعی از دنیا رفتند یا شهید شدند؟

 عده ای تلاش می کنند در جامعه مسلمین القا کنند پیامبر (ص) عمر طبیعی خودشان را کردند. کسی به ایشان قصد سوء نکرد. و این نظر خود را با تعبیر وفات و یا رحلت پیامبر (ص) ابراز می دارند؛ و متأسفانه در محافل شیعیان هر چند نادانسته و ناخواسته؛ چنین تعبیر می شود.

 اولا باید بدانیم پیامبر (ص) را چندین بار ترور کردند. در اوایل بعثت مشرکان قصد حذف کردن فیزیکی ایشان را داشتند و در ادامه و مخصوصا بعد از هجرت به مدینه و استقرار حکومت اسلامی منافقین که طمع ریاست داشتند چندین بار سوء قصد به حضرت رسول کردند که ناکام ماند اما در آخر ایشان را مسموم و به شهادت رساندند و به قصد شوم خود رسیدند.

 ثانیا در عمل این مطلب را ابراز کنیم که پیامبر (ص) ما در بستر به مرگ طبیعی جان نداد بلکه شهید شدند. اما دلیل ادعای ما علاوه بر تاریخ صحیح صدر اسلام روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت می رسد. یعنی در راه خدا کشته خواهد شد. شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال روایتی در همین مضمون از امام صادق(ع) نقل می کنند و تصریح می کنند که روایت صحیحه است. در ادامه روایاتی می آید که نشان دهنده شهادت حضرت ختمی مرتبت است:

عیون: ابا صلت هروی از حضرت رضا علیه السّلام نقل کرد که فرمود هیچ یک از ما نیست مگر اینکه کشته می شود.

اعتقادات صدوق: می نویسد اعتقاد ما اینست که پیامبر اکرم(ص) در جنگ خیبر مسموم شد پیوسته این ناراحتی در آن جناب بازگشت می کرد تا بالاخره رگ گردنش بر اثر سمّ قطع و از آن ناراحتی درگذشت. که از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت می رسد. یعنی در راه خدا کشته خواهد شد.

 کفایة الاثر: هشام بن محمّد از پدر خود نقل کرد که حضرت امام حسن (ع) پس از شهادت پدر خود امیر المؤمنین (ع) در ضمن سخنرانی خود فرمود: پیامبر اکرم (ص) به من خبر داده که امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست که برگزیده اند. هیچ کدام از ما نیست مگر اینکه یا مسموم می شود و یا مقتول. 

عده ای بر این نظرند (البته روایاتی هم مؤید نظرشان وجود دارد) زنی یهودی ایشان را مسموم کرد؛ اما تاریخ این مسمومیت تا لحظه شهادت زیاد است و با عقل جور در نمی آید. 

اما نظر دیگری هست که از درون امت اسلامی منافقین پیامبر (ص) را مسموم کردند. روایت ذیل اشاره به این نظر دارد: جبرئیل ابتدای سوره ی عنکبوت را بر حضرت رسول فرود آورد و گفت ای محمّد بخوان 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْکمُونَ. 

رسول خدا (ص) به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشی است جبرئیل عرض کرد ای محمّد همانا خدای تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید: که من پیامبری پیش از تو نفرستادم مگر اینکه در پایان زندگی اش جانشینی که بجایش بنشیند برگزید و روش و احکامش را زنده کرد پس راستگویان آنانند که فرمان رسول خدا را اجرا می کنند و آنان که نافرمانی او را می کنند دروغگویانند. همانا ای محمّد نزدیک شده رفتن تو بسوی پروردگارت خدا فرمان می دهد به تو که پس از خود علی بن ابی طالب را برای امتت انتخاب کنی او جانشین تو است که قیام به ارشاد و هدایت امت و رعیتت می کند. اگر امت پیروی او را کردند سالم خواهند ماند 

…حذیفه گفت رسول خدا، علی (ع) را خواست و با او خلوت کرد همان روز و شب را علم و حکمتی که خدا با وی سپرده بود او هم به علی(ع) سپرد و او را آگاه کرد آنچه را که جبرئیل گفته بود.

باب الحوائج


▪️مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت

▪️آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت

▪️می خواست که فریاد کند تشنه لبم

▪️از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت

چرا امام محمد تقی علیه السلام را جواد و باب‌الحوائج نامیده اند؟

 محمد بن على بن موسى عليه السّلام (۱۹۵- ۲۲۰ه. ق)، ملقب به جواد، نهمين پيشواى شيعيان است. مدت امامت ایشان 17 سال است و با دو خليفه عباسى؛ «مأمون» و «معتصم» معاصر بوده اند.

 امام جواد(ع) نخستین رهبر الهی است که در میان امامان شیعه در خردسالی مسئولیت مقام رفیع امامت را عهده‌دار شد.

 حضرت امام رضا(ع) بر اساس نصبی که از پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان علی (ع) به او رسیده بود فرزند خود را به جواد، زکی و تقی ملقب فرمودند.

به جز این سه لقب، حضرت جواد(ع) دارای القاب دیگری نیز بوده اند که به جهت جود و سخاوت فراوان آن حضرت، مشهورترین آن “جواد” است.

 گذشته از این امام جواد (ع) در بین شیعه و سنی به باب الحوائج نیز شهرت دارد.

 مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و معنوی، توسل به امام جواد (ع) بسیار مجرّب است و این فقط صرف ادعا نیست؛ بلکه از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش در کارها و باز شدن گره‌های زندگی می‌شود.

شهادت مظلومانه حضرت امام جواد “علیه السلام” را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر “عجل الله فرجه” و همه پیروان و موالیان آن حضرت تسلیت می گوییم.

اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به

شبهه انتخاباتی

سلام خدمت شما مهدی یاوران گرامی

تو این ایام سرنوشت ساز، وظیفه سنگینی به دوش تک تک ماست

قطعا هر سخن و عمل ما در این رابطه میتونه تاثیر گذار باشه

اکنون هستند کسانی که با روشنگری شخص شما میتوانند به مسیر درست هدایت شوند..

لطفا در حد توان به اشتراک بذارین

  توجه داشته باشید فایل ویدیویی بیشتر از یک دقیقه هست،در صورت اشتراک در وضعیت و استوری دقت کنید که کامل بارگذاری شود.

ان شالله با اشتراک این فایل و همچنین تفکر و تٱمل در رابطه با محتوای این فایل بتونیم در راه یاری مولای غریبمون قدمی برداریم،

 ان شالله

آیا ارواح از عالم برزخ می توانند به ديدار بستگان خود بیایند؟ 

آیا ارواح از عالم برزخ می توانند به ديدار بستگان خود بیایند؟ 

 طبق روایاتی که از معصومین (علیهم‌السلام) وارد شده است، ارتباط ارواح در عالم برزخ به طور کلی با دنیا و اقوام و بستگان و بازماندگان خود قطع نمی‌شود؛ آن‌ها مرتب به دنیا آمده و از حال بازماندگان خود با خبر می‌شوند و از اعمال نیک آنان شاد و از گناهان آنان غمگین می‌شوند.

در حدیثی امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند: «مؤمن، اهل خود را می‌بيند؛ البته آن‌چه را كه موجب خوشنودی اوست می‌بيند، اما چيزهایى كه موجب ناراحتی اوست از نظر او پوشيده می‌شود؛ كافر نيز اهل خود را می‌بيند، اما آن‌چه موجب ناراحتى و كراهت اوست را مشاهده می‌كند و چيزهایى كه موجب خوشنودی و خوشحالی اوست، از نظر او پوشيده می‌گردد. سپس فرمودند: بعضى از مؤمنان در هر هفته يك‌بار در روز جمعه به ملاقات اهل خود می‌آیند و بعضى ديگر بر حسب مقدار عمل خود، می‌توانند آنان‌را ملاقات كنند».

هم‌چنین حضرت در روایت دیگری فرمودند: «روح هيچ مؤمن و كافرى نيست، مگر آن‌كه در حين زوال شمس، به ديدار اهل خود می‌رود و چون ببيند اهلش به اعمال نيكو مشغول هستند، سپاس و حمد خدا را بر اين نعمت به جاى می‌آورد و چون كافر ببيند كه اهل او بر اعمال زشت مشغول‌اند، براى او موجب حسرت و ناراحتی خواهد شد».

حتی در این روایات بیان شده است که ارواح عالم برزخ، به چه صورتی به دنیا آمده و چگونه از حال بازماندگان خود با خبر می‌شوند؛ 

 به طور مثال «إسحاق بن عمار» می‌گويد: از امام کاظم (علیه‌السلام) راجع به‏ ارواحِ مردگان سوال كردم كه: آيا آن‌ها اهل خود را ملاقات می‌كنند؟ حضرت فرمودند: بلى. گفتم: در چه زمانی به ديدار اهل خود می‌آیند؟

 حضرت فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال يك‌بار؛ برحسب منزلت و ایمان مؤمن. گفتم: با چه صورتى آن‌ها براى ديدار أهل خود می‌روند؟ حضرت فرمود: در صورت پرنده لطيفى كه خود را به روى ديوارها می‌اندازد، بر ديوارهاى آن‌ها فرود می‌آيد و بر آن‌ها اشراف می‌يابد؛ پس اگر آن‌ها را در خير و خوبى مشاهده كند خوشحال می‌شود و اگر آن‌ها را در بدى و حاجت‌مندى بنگرد اندوهگين و غمناك می‌گردد».

 به طور قطع نزول ارواح به دنيا به صورت پرنده، از باب تمثيل است‏؛ اين‌جا كه حضرت می‌فرمايد: به صورت پرنده بر ديوارها می‌نشيند، منظور اين نيست كه واقعاً روح مؤمن به صورت مرغى و حيوانى تبدیل مي‌شوند و انسان ممكن است بعضى از اوقات مرغى را كه بر روى ديوار خانه می‌بيند واقعاً روح مرده او باشد؛ بلكه حضرت، مثال می‌زند و می‌فرماید همان‌طور كه مرغ‌ها بر روى ديوارهاى شما خود را می‌اندازند و به آسانى رفت و آمد می‌كنند، همين‌طور هم روح مؤمن می‌آيد و سركشى می‌كند و از اهل خود و احوالات آن‌ها اطلاع پيدا مي‌ کند.