✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

زیارت اموات از خانواده خود


?
?

زیارت اموات از خانواده خود

 

اموات حی و زنده اند و بسته به شان و مقام و جایگاه خویش از دنیا با خبر می شوند و چه بسا چشم انتظار خیرات و صدقات ما باشند.
اسحاق بن عمّار می‌گوید: از موسی بن جعفر(ع)پرسیدم‌:

آیا روح مؤمن كه مرده‌، به زیارت خانواده خود می‌آید، فرمود: آری‌، عرض كردم‌: در چه مدت و زمان‌، فرمود: به مقدار رتبه و فضیلتی كه مؤمن دارد، بعضی از آن‌ها هر روز به كسان خود سر می‌زنند، بعضی دو روز یك بار، برخی در سه روز یك مرتبه و كم‌ترین فرد مؤمن از نظر منزلت‌، در هر جمعه به بستگان و خانواده خود سركشی می‌كند،

اسحاق می‌پرسد در چه ساعتی‌؟ حضرت فرمود: هنگام زوال خورشید، روح مؤمن وقتی می‌بیند بستگان او در طاعت وبندگی خدا مشغول هستند، مسرور و شادمان می‌شود.

معاد، مرحوم فلسفی‌، ج ۱، ص ۳۲۳، نشر معارف اسلامی‌.

 

برای تمام عزیزانی که در بین ما نیستند لطفا فاتحه ای قرائت کنید.


?
?

حدیث ناب


‍ ✳️ از حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نقل شده است

از رسول خدا شنیدم که می‌فرمود:

 به راستی، در جمعه ساعتی است که اگر مرد [و زن] مسلمان در آن ساعت از خدای عزیز و جلیل خیری درخواست کند، به او داده می‌شود.

 

لذا عرض کردم: ای رسول خدا! آن کدام ساعت است؟


فرمود: “اذا تُدلی نصفَ عین الشمس للغروب؛
وقتی نصف قرص خورشید غروب کرد".

 

زید در ادامه می‌گوید:


حضرت فاطمه(س) همیشه [جمعه‌ها] به غلامش می‌فرمود:


“بر بلندی برآی و هرگاه دیدی نصف قرص خورشید به غروب نزدیک شده است، به من اعلام کن تا دعا کنم".

 

?وسائل الشیعه، ج5، ص6

وهُوَ علیِمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

ساعت استجابت دعا در روز جمعه


ساعت استجابت دعا در روز جمعه

 

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: السَّاعَةُ الَّتِي يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ- يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَا بَيْنَ فَرَاغِ الْإِمَامِ مِنَ الْخُطْبَةِ إِلَى أَنْ يَسْتَوِيَ النَّاسُ فِي الصُّفُوفِ وَ سَاعَةٌ أُخْرَى مِنْ آخِرِ النَّهَارِ إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ [فی البحار: وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ تَدْعُو فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ.]

 

? از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:

 

ساعتی که در آن دعا مستجاب می گردد این است؛ روز جمعه، از تمام شدن خطبه ی امام تا هنگامی که صفوف مردم باقی است، و دیگر ساعت، ساعتِ پایانی روز جمعه تا غروب خورشید است.
و در بحارالانوار آمده: فاطمه (سلام الله علیها) همواره در این ساعت دعا می کرد.

 

?? منابع
الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏ ۳ ص ۴۱۴
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۹۰ ص ۳۴۸

 

وَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام:
فِي قَوْلِ يَعْقُوبَ لِبَنِيهِ‏ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي‏ قَالَ أَخَّرَهُمْ إِلَى السَّحَرِ مِنْ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ وَ فِي نَهَارِ الْجُمُعَةِ سَاعَتَانِ مَا بَيْنَ فَرَاغِ الْخَطِيبِ مِنَ الْخُطْبَةِ إِلَى أَنْ تَسْتَوِيَ الصُّفُوفُ بِالنَّاسِ وَ أُخْرَى مِنْ آخِرِ النَّهَارِ وَ رُوِيَ إِذَا غَابَ نِصْفُ الْقُرْصِ‏.

 

? امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه از قرآن که یعقوب علیه السلام به فرزندانش خطاب کرد: «به زودی برای شما طلب مغفرت خواهم کرد» فرمودند: [استغفار برای آنان را] تا سحرگاهِ شب جمعه به تأخیر انداخت.

 

و دو ساعت از روز جمعه است [که در آن دعا مستجاب خواهد شد]، از تمام شدن خطبه ی خطیب تا وقتی که صفوف مردم باقی است، و دیگر ساعت، ساعتِ آخر روز جمعه است. و روایت شده هنگامی که نصف قرصِ خورشید پنهان شود.

?? منبع
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۸۶ص ۲۷۴

 

- خوب است در ساعات پایانی روز جمعه، از دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج صاحب الامر (عجل الله فرجه) غافل نشویم و بهتر آن است که با کلمات و عبارات روح افزا و جانبخشِ زیارت آل یاسین ایشان را زیارت و برای حضرتش دعا کنیم.

 

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد.

ماجرای رفتار پیامبر(ص) با زن بدکاره


? ماجرای رفتار پیامبر(ص) با زن بدکاره

عطار در كتاب « الهى نامه » روايت مى كند : زنى آوازه خوان و اهل فسق و فجور در مكه اقامت داشت كه در مجالس لهو و لعب شركت مى كرد و با آواز و رقص و پايكوبى مجالس لهو و لعب را گرم نگاه مى داشت .

 

پس از ساليانى از هجرت پيامبر ، بازارش به خاطر اين كه از جمال افتاده بود و از آوازه خوانى و مطربى وامانده بود كساد شد و به فقر و فاقه و تهى دستى افتاد ، از شدت پريشانى و اضطرار به مدينه آمد و به محضر پيامبر رحمت مشرف شد . حضرت فرمود : براى چه هدفى به مدينه آمده اى ، به هدف تجارت آخرتى يا تجارت دنيايى ؟ عرضه داشت : نه براى آن آمده ام نه براى اين ، بلكه چون وصف جود و سخاوت و عطا و كرمت را شنيده بودم با اميد به تو به اين شهر آمدم ؟ پيامبر از بيان او شاد شد و رداى مباركش را به او بخشيد و به اصحاب فرمود : هر يك به اندازه تمكن و توانايى چيزى به او ببخشند .

 

آرى ، زنى بدكار به اميد عطا و كرم و جود بنده ات پيامبر ، كه مظهرى از مظاهر كرم بى پايان توست ، به مدينه مى آيد و با عطايى سرشار و فراوان برمى گردد ، مگر ممكن است من اميد به عفو و گذشت و لطف و احسان تو داشته باشم و از درگاهت مأيوس و دست خالى برگردم ؟

 

? برگرفته از کتاب عبرت آموز/استاد انصاریان

مورچه باش!!!

 

مورچه باش!

وقتی انگشتت را در مسیر مورچه ای میگذاری منتظر نمی شود تا انگشتت را برداری،
بلکه مسیرﺵ را عوﺽ می کند…

هیچ وقت کنار دری که بسته شده نَایست ..
درها بسیارند …
چه بسا خداوند تو را از چیزی محروم کند تا بهتر از آن را روزی ات گرداند.

دروغ ودروغ گویی

براي فرزندانمان آتش زير خاكستر نباشيم!


★ براي فرزندانمان آتش زير خاكستر نباشیم!

 

 

? ما در روز به دفعات خشمگين يا عصباني ميشويم، اما سكوت ميكنيم. اگر نتوانيم خشمان را به درستي ابراز كنيم يا با گفتگوي ذهني خود را تحريك كنيم تبديل به آتش زير خاكستر ميشويم.

 

? و كودك از همه جا بي خبر ما با جرقه اي كوچك باعث گر گرفتگي ما ميشود.

 

? در رابطه با فرزندمان آتش زير خاكستر نباشيم كه با گر گرفتمان او را بسوزانيم.

 

? اگر از كار، همسر، فاميل، مشكلات مالي، كار خانه، بي خوابي، خستگي يا … مسايل ديگر ناراحت هستيم قبل از گر گرفتن، مشكلاتمان را حل كنيم يا حداقل حضورشان را بپذيريم و با مشكلات سازگار شويم.

 

حدیث وحکایت


?حدیث اجتناب از مواضع تهمت?

امیرالمومنین(علیه السلام)می فرمایند:منْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلاَ يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.
كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را كه به او سوء ظن پيدا کرده ملامت كند.

?حکمت 159 نهج البلاغه

 

?داستان اجتناب از مواضع تهمت ?

پيامبر اكرم در حال اعتكاف بود . زني آمد و مدتي با ايشان صحبت كرد و بعد برخاست و رفت .
در اين هنگام دو نفر از اصحاب از كنار پيامبر عبور كردند و به آن حضرت سلام نمودند .
فوراً پیامبر خدا فرمود:اين زن صفيه ،همسرم بود.
آن دو عرض كردند اي رسول خدا ما به شما شك نداشتيم.
فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا


پیامبر فرمود: شیطان ( مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.

?محجه البيضاء؛ جلد 5 ؛ صفحه 67



?نکته ها?

ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.
یکی از مسایلی که خانواده ها را مورد هجمه قرار می دهد و بین زن و شوهرها اختلاف درست می کند رعایت نکردن این مسأله است؛
هر یک از آقا یا خانم برخوردی می‌کنند، که در نتیجه به هم سوءظن پیدا می کنند.
هی می بینید می روند جاهای مختلف رجوع می کنند آقا ما به خانممون مشکوک شدیم. ما به آقامون مشکوک شدیم. خوب ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.
مثلاگوشی آقا ساعت 11یا 12 شب زنگ می زند. آقا می‌رود در گوشه ای آرام شروع می‌کند به صحبت کردن. بعد که تمام می شود خانم می‌پرسد: کی بود؟ می گوید: هیچکس. بعد خانم می گوید: یعنی چه هیچکس؟ این موقع شب چه کسی بود؟ می گوید: هیچکس ولش کن؛ برای امور کاری بود.
مرد نیت بدی ندارد، با خود می‌گوید: «الان اگر به خانم بگویم باز می خواهد بگوید این که بود، آن که بود؛ هیچ نگویم بهتر است.»
یابه او زنگ می زنند و او سریع شماره را پاک می‌کند. خانم هم سوءظن پیدا می‌کند به آقا.

یا مثلا روی گوشی رمز می گذارند. بین آقا و خانم این حرف ها نیست. رمز گوشی ما را خانممان باید بداند. رمز گوشی خانم را آقا باید بداند. ما چیز مخفی که از هم نداریم.

یا مثلا بعضی شماره ها را با اسم دیگری ذخیره می‌کنند.
یا ماهواره برای خانه‌اش می‌خرد. به خانمش می‌گوید که ما فقط برای شبکه های استانی خریده‌ایم. وقتی خانم در خانه نیست، هی با خود می‌گوید نکند جاهای دیگری دارد می‌رود.
نیت بدی نداریم، اما خودمان را داریم در مظان اتهام قرار می دهیم. ما که کار بدی انجام نمی دهیم، پس چرا اینقدر مخفی کاری در خانه انجام می دهیم
اینها زندگی ها را از بین می برد. زندگی ها را سرد می کند.

حکمت خدا

 

آيت الله بهاء الدينى میفرمودند :

شش ساعت از شب گذشته بود، چراغها خاموش و اهل خانه همه خوابيده بودند، ناگهان صداى كوبيدن در مرا از خواب بيدار كرد، در را گشودم ، ديدم زنى ايستاده است ،چون مرا ديد، گفت : حاج آقا چراغ بقالى روشن است ، در را بستم و به اتاق رفتم ، در ذهن خود مى گذراندم كه اين چه خبرى بود، آن هم در اين وقت شب ، چرا بعضى مزاحمت ایجاد مى كنند!!

چشمها را روى هم گذاشتم كه بخوابم ، صداى خفيفى شنيدم ،دقت كردم ، حدس زدم حركت سوسك باشد چراغ را روشن كردم ،ديدم دو عقرب بزرگ و سياه نزديك بچه كوچكمان در حال راه رفتن هستند فورا آنها را از بين بردم ، چراغ را خاموش كردم ، ناگهان متوجه شدم …..!!!!

آن زن مامور بيدار كردن ما و سبب نجات اين طفل معصوم بوده است


اگر تيغ عالم بجنبد ز جاى
نبرد رگى تا نخواهد خداى
.

 
مداحی های محرم