مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
دوشنبه 97/11/08
افراد صفراوی مزاج
فعال_خو بین_تحریک پذیر_تغییرپذیر_پرخاشگر_بیقرار_حساس
افراد دموی مزاج
اجتماعی_صمیمی_پرحرف_حاضر جواب_بیخیال_سرزنده_رهبر_فارغ البال
افراد سوداوی مزاج
کم حرف_محتاط_بدبین_جدی_خشک_غیراجتماعی_مضطرب_دمدمی
افراد بلغمی مزاج
منفعل_اندیشمند_دقیق_مسالمت آمیز_کنترل شده_قابل اعتماد_خوش اخلاق_آرام
یکشنبه 97/11/07
نمی دونم چ سری داره ما هر هفته که خونه مادرجون میریم برامون دلمه برگ کلم کنار گذاشته من عاشقشم هرجوری درست کنم باز طمع دلمه های مادرجون رو نمیده:-)
اینم طرز تهیه:
۱عدد کلم برگ بزرگ
۱ پیمانه عدس
۱ پیمانه سبزی دلمه
۱قاشق رب گوجه
۲ پیمانه برنج
۲پیمانه بلغور گندم
نمک, فلفل, زردچوبه
۲ عدد پیاز(سیر به دلخواه)
ابتدا پیازهای خلال شده را سرخ میکنیم حالا باید ادویه ها را اضافه کنیم و سبزی و رب را هم اضافه میکنیم حالا برنج و بلغور را اضافه میکنیم و مقداری آب تا رنگ رب باز شده و مواد نیم پز شوند و تا زمانی که به روغن بیافتد روی حرارت میگذاریم،عدس را جدا بپزید در آخر به مواد اضافه کنید.
حالا باید یک قابلمه بزرگ را پر از آب کنیم تا جوش آید و کلم برگ را از قمست ساقه چند برش عمیق میزنیم به طوری که برگها تکه تکه نشوند بعد کلم را داخل آب جوش میاندازیم وتا زمانی که کلم نرم شود ولی پاره و له نشود چند تکه برگ را کف قابلمه بچینیم و دلمه ها را تا انتها روی هم بچینیم و چند عدد برگ روی دلمه پهن میکنیم و نصف لیوان آب رو دلمه ها میریزیم و روی اجاق با شعله نسبتا زیاد میگذاریم تا بخار بگیرد بعد شعله را کم میکنیم تا دلمه ها دم بکشد و آب داخل قابلمه کاملا تبخیر شود
وقتی که دلمه ها آماده شد مقداری پیاز داغ که با رب تفت دادیم روی مواد میریزیم.
یکشنبه 97/11/07
این کتاب سخنرانی حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله است
بانوی بانوان سخن میگوید:پیشوای حقی از سوی خدا در میان شماست و نیز پیمانی که پیشتر از شما گرفته است.او-(امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام)
-کتاب گویای خدا،قرآن صادق،نور درخشان و روشنایی پر فروغ است،دیدگاه هایش روشن و اسرارش آشکارو ظواهر و سیمایش شفاف می باشد
دیگران بر پیروانش رشک می برند او پیروان خویش را به بهشت رهبری می کند و گوش سپردن به او مایه نجات است.
پیشنها د میکنم مطالعه کنید.
پنجشنبه 97/11/04
چقدر این داستان آشناست…
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید …
باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر جه بیشتر و بیشتر لذت ببرد …
مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد …
اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت …
در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد …
دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود …
این است حکایت دنیا…
پنجشنبه 97/11/04
ای انسان…
چـرا غم میخوری از بهر مُردن
مـگـر آنـهـا کـه غـم خـوردنـد نَـمُـردنـد
بـرو از کـنج قـبرستان گـذر کُن
ببین آنان که مُردن با خود چه بُردند
اللّه متعال میفرماید:كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ
«هرکس مزه مرگ را میچشد» (آل عمران/185)
رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) مــی فرمایـند:
«سه چیز، مُرده را همراهی می کند: خانواده،مال و عمل او.دوتا از این ها باز می گردند و یکی با او می ماند؛خانواده و مالش بر می گردند و عملش با او می ماند.»
خوشا به حال آن مسلمانی که با پرونده ای پُر از اعمال صالح پروردگارش را ملاقات میکند.
سه شنبه 97/11/02
حوریان آسمان گرداگرد مدینه بال گشوده اند و کودکی نورانی در دامان “شهربانو” چشم به جهان میگشاید، فرزند حسین(ع)، وارث سرمایه آسمانی پدر و میراث نامیرای کربلاتو آمده ای تا امام ماندگارترین دعاهای جاودانگی باشی، آمده ای تا همیشه با دعاهای تو به خداوند نزدیک شویم، امروز آمده ای تا راز شگفت کلمات را به کائنات بیاموزی، کلماتی که واژه به واژه، بوی صبر و عشق و مهربانی میدهند، کلماتی از جنس رستگاری، کلماتی زیباتر از پرواز، خدا را سپاس که تو را به دنیا هدیه داد تا زبان عاشقانه ترین شکرها را در کام تو بگذارد و بی بدیل ترین نیایش ها را از زبان تو به گوش عالمیان برساند.
ای همه عمر و روز و شبت عرفانی
وی که از بیم خدا سجده تو طولانی
عرب از دوده تو فخر به عالم دارد
عجم از تیره تو شد نسبش رحمانی
خاک امروز لبریز خوشبختی است، چرا که قدمهای تو بی دریغ بر پیشانی خاک فرود خواهد آمد، همچون بارانی که مهربانی اش را از هیچکس دریغ نمی کند، تو آمدی تا بوسه های ما، پیشانی گرامی تو را برای آرام گرفتن داشته باشد.