مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
از سر شانه ی در حال نماز سحرشچقدر بال ملک ریخته تا دور و برش
او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا
آسمان است و رسیده است زمان سفرش…
دخترش نیز یقین داشت شب آخر اوست
کاسه ی آب نپاشید اگر پشت سرش
همه مبهوت و همه محو نمازش بودند
کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش
این طرف دست توسل به عبایش که بمان
آن طرف حضرت صدیقه بود منتظرش
علی اکبر لطیفیان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهنــــا در 1398/03/04 ساعت 04:35:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |