بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
امید را برای روزهای بد، ساختهاند. چراغ را برای تاریکی، انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبرو نمیشد، نه به چیزی ایمان میآورد، نه به آیندهای دل میبست، و نه از امید، سلاحی میساخت به پایداری کوه… بیشتر »
دانشجو یعنی سرشار از شور و شادی شب نشینی با نقل و چایی دور از هیاهوی جنجالی قلم و شبهای جزوه نگاری دانشجو یعنی همیشه بیخوابی با کوک ساعت هم هی خواب بمانی از سرویس سر ساعـت هم جا بمانی دانشجو یعنی از ترس شبهای امتحان طول ترم درس بخوانی یا نخوانی باز… بیشتر »
مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود . او به حاکم شهر گفت : واپسین خواسته ی مرا برآورده کنید . به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است خداحافظی کنم . من قول می دهم بازگردم . حاکم به مردمان تماشاگر گفت : چه کسی ضمانت این مرد… بیشتر »
از گابریل گارسیا پرسیدند: اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟ گفت: نود و نه صفحه رو خالی میذارم. صفحه آخر، سطر آخر، می نویسم یادت باشه دنیا گرده، هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی شاید در نقطه شروع باشی… زندگی… بیشتر »
السلام علیک یاصاحب الزمان سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود… سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی! می دانید دنیای ما دیگر چیز با ارزشی ندارد برای امید… بیشتر »