مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شنبه 96/09/04
روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی میرسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی میکردم. روزی بز ضعیفی بالای صخرهای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد.
با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن بهسوی من، به خاطر سکهای نقره نیست که از فروش تو در جیب من میرود. میدانی موسی (ع) از سکهای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بینیاز است.
دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمیبینی و نمیشناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمیرسد، بلکه با عبادت میخواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم.
💫و مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.💫
✨سوره زخرف آیه 36✨
الانوار النعمانیه
جمعه 96/09/03
سلیمانی در وصف شهید میرحسینی میگوید: قاسم میرحسینی، بزرگ لشکر 41 ثارالله بود که واقعاً من امروز در هر مأموریتی جای خالی او را میبینم. شهید میرحسینی در بعد خودش در تمام صحنه جنگ تک بود. در مورد شهید میرحسینی هرچه بگویم احساس میکنم اصلاً نمیتوانم حق او را ادا کنم. خیلی روح بزرگی داشت. یک مالک اشتر به تمام معنا بود. من نمیدانم مالک هم توی صحنه سخت محاصره جنگ مثل شهید میرحسینی بوده یا نبوده.
شیک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل آقا امیرالمؤمنین (ع) دارا بود. با معنویت ترین شخصیت لشکر ثارالله بود. صدای دلنشین آوای قرآن شهید میرحسینی را هر کس میشنید از خود بیخود میشد.
خداوند این توفیق را به من داد که تقریباً از عملیات والفجر یک تا این اواخر که خیلی هم بود در خدمت ایشان باشم. من واقعاً این را میگویم که در میان شهدای جنگ تحمیلی دوستان بسیاری داشتم ولی در عملیات مختلف هیچکس را مانند ایشان ندیدم.
در عملیات کربلای 4 بچهها خیلی نگران ایشان بودند. هیچ عملیاتی شهید میرحسینی بدون زخم از صحنه خارج نشد. از تمام عملیات زخمی بر بدن داشت. به بچهها گفته بود توی عملیات کربلای 4 نترسید که من شهید نمیشوم.
قبل از عملیات کربلای پنج شبی داخل سنگر نشسته بودیم و باهم صحبت میکردیم. گفت: تیر به اینجای من خواهد خورد و انگشتش را روی پیشانیاش گذاشت و همینطور هم شد و بیسیمهای لشکر ثارالله تا پایان جنگ دیگر صدای دلنشین و ارزشمند و پرمعرفت میرحسینی را نشنیدند. آن صدایی که برای همه بچهها چه کرمانی، چه رفسنجانی، چه زرندی، چه سیرجانی، چه هرمزگانی و چه بلوچستانی امیدبخش بود. دلنواز بود و دوستداشتنی. آن صدا خاموش شد.
جمعه 96/09/03
برای من رجعتی پس از رجعت، بازگشتی پس از بازگشت است. من رجعتهای مکرر دارم، من حملهها و انتقامهای فراوان دارم، من حکومتهای بسیار دارم، …
روایات زیادی که از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است، به مسئله رجعت پرداخته و قطعی بودن آن را اثبات می کند.
این روایات به چهار دسته تقسیم می شوند:
1. روایتی که از زنده شدن مردگان به دست پیامبران گذشته سخن می گوید.
2. روایاتی که به دعای خالصانه پیامبر و زنده شدن مردگان به دست ایشان تصریح می کند.
3. روایاتی که نشانگر آن است که بر اثر دعای برخی امامان معصوم برخی مردگان زنده شده اند.
4. روایاتی که بر وقوع رجعت در آینده دلالت دارند.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «نخستین کسی که زمین برای او شکافته می شود و روی زمین باز می گردد، حسین بن علی علیه السلام است و به قدری حکومت می کند که از کثرت سن ابروهایش روی دیدگانش می ریزد.»
روایاتی که بر رجعت پس از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت دارند یا صراحتاً بر رجعت دلالت میکنند یا به وسیله دعاها و ادعیهای که از سوی اهل بیت علیهم السلام رسیده است که رجعت از آن ها فهمیده می شود.
1. حسن بن جهم میگوید: روزی مأمون خلیفه عباسی از حضرت رضا علیه السلام پرسید: در مورد رجعت چه می فرمایید؟ حضرت فرمود: «اعتقاد صحیحی است و این رجعت مسأله جدیدی نیست و در میان امت های پیشین نیز بوده است و قرآن از آن سخن گفته است و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «این امت، درست همه آنچه در امت های پیشین رخ داده بی کم و کاست همان گونه رخ خواهد داد.» (1)
2. امیر مؤمنان علیه السلام در ضمن حدیث مفصلی می فرماید: «خداوند تبارک و تعالی از من و رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیمان گرفته که همدیگر را یاری کنیم. من حضرت محمد صلی الله علیه و آله را یاری کردم و در برابرش شمشیر زدم و دشمنش را کشتم و پیمانی را که بر عهدهام بود، انجام دادم. ولی تاکنون هیچ پیامبری مرا یاری نکرده است؛ زیرا آنها پیش از من دیده از جهان فرو بستهاند، ولی به زودی وقت آن فرا می رسد که آنها نیز مرا یاری می کنند … همه روی زمین از مشرق تا مغرب از آن من خواهد بود.
خداوند همه پیامبران مرسل را از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله را زنده میکند و همه آنان در برابر من شمشیر میزنند و از جن و انس، از زنده و مرده گردن می زنند … چقدر جای شگفت است و چگونه تعجب نکنم از مردگانی که خداوند آنها را بر می انگیزد و همگی در حالی که صدا می زنند: لبیک، لبیک، یا داعی الله! در کوچه های کوفه پراکنده شده، شمشیرها را حمایل کرده، کافران، طاغیان و طاغوتیان را از اولین و آخرین گردن می زنند، تا خداوند وعدهاش را تحقق بخشد، که فرمود: “خداوند کسانی را که از شما ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند، در روی زمین خلیفه قرار دهد؛ چنانکه پیشینیان را خلیفه قرار داد، آنان را از دینی که برایشان پسندیده است، متمکن می سازد و برای آن ها خوف و وحشت را تبدیل به امنیت می کند، تنها مرا بپرستید و چیزی را با من شریک قرار ندهید"».(2)
به آن خدایی که جانم در دست اوست، شما مسلمانان با هر سنتی که در امتهای گذشته جریان داشته رو به رو خواهید شد و آنچه در آن امتها جریان یافته، مو به مو در این امت جریان خواهد یافت؛ به طوری که نه شما از آن سنت ها منحرف می شوید و نه آن سنت ها که در بنی اسرائیل بود سما را نادیده می گیرد
رجعتی پس از رجعت
در حدیث دیگری فرموده است: «برای من رجعتی پس از رجعت، بازگشتی پس از بازگشت است. من رجعتهای مکرر دارم، من حملهها و انتقام های فراوان دارم، من حکومت های بسیار دارم، من دژ آهنینم، من بنده خدا و برادر پیامبر خدایم …من ظاهر شونده در قرص خورشیدم، من دابة الارضم، من قسیم النارم، من خازن بهشت و صاحب اعرافم … من صاحب و عصار و میسم هستم».(3)
در برخی روایات به طور مشخص نام افرادی که رجعت میکنند، ذکر شده است. از پیامبران، حضرت اسماعیل بن حزقیل و دانیال و یوشع و عیسی و خضر علیهم السلام و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و نیز ائمه اطهار علیهم السلام و جمعی از اصحاب همچون: سلمان، مقداد، جابربن عبداﷲ انصاری، مالک اشتر، مفضل بن عمر و حمران بن اعین و میسر بن عبدالعزیز و نیز اصحاب کهف و … ذکر شدهاند.(4)
امام صادق علیه السلام میفرماید: «نخستین کسی که زمین برای او شکافته میشود و روی زمین باز می گردد، حسین بن علی علیه السلام است و به قدری حکومت میکند که از کثرت سن ابروهایش روی دیدگانش می ریزد.»(5)
رسول خدا صلی الله علیه و آله کلامی به این مضمون فرمودند: «به آن خدایی که جانم در دست اوست، شما مسلمانان با هر سنتی که در امتهای گذشته جریان داشته رو به رو خواهید شد و آنچه در آن امتها جریان یافته، مو به مو در این امت جریان خواهد یافت؛ به طوری که نه شما از آن سنت ها منحرف می شوید و نه آن سنت ها که در بنی اسرائیل بود سما را نادیده می گیرد.»(6)
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص51 و عیون اخبار الرضا، ج 2، ص201.
2.بحار ج 53، ص49-46 و الزام الناصب، ج 2، ص361 تا ص363.
3.بحارالانوار، ج 102، ص144.
4. بحار الانوار، ج 53، ص 61-105-108.
5.البته از روایات مربوط به دابة الارض اینطور استنباط میشود که اولین امام رجعت کننده امیرالمؤمنین علیه السلام هستند، ولی ایشان پس از امام حسین علیه السلام حکومت میکنند. حتی روایات، رجعت حضرت زهرا سلام الله علیها در مکه به هنگام ظهور را مطرح کردند
چهارشنبه 96/09/01
عدهای بلندگوی دشمن شدهاند و آیه یأس میخوانند
رهبرانقلاب، امروز در دیدار بسیجیان: یکی از شیوههای دشمن ناامید کردن جوانهای ماست.
متأسفانه عدهای بلندگوی دشمن شدند که همین چیزها را در فضای جامعه بپراکنند که آقا نمیشود در مقابل اینها ایستاد.
چرا نمیشود؟ جمهوری اسلامی در مقابل زیادهخواهی دشمنان ایستاده و در همه موارد بر دشمن پیروز شده.
ملت ایران توانست نظام پادشاهی را که شجره خبیثه دیرپایی بود در این کشور، دور بیندازد در حالی که آمریکا و اروپا و همین مرتجعین منطقه پشتیبانش بودند.
توانست در دنیایی که کفر و الحاد و بیاعتقادی و بیمبالاتی در آن موج میزند حکومتی بر اساس ارزشها به وجود بیاورد و آن را حفظ کند و روز به روز توسعه بدهد.
ما تجربه کردیم که میتوانیم. به چشم خودمان مشاهده کردیم که میتوانیم.
آیه یأس میخوانند بعضیها که ملاحظه قدرتها را بکنیم. نه!
شما دیدید این چند توطئه پیدرپیای که در این منطقه آمریکا و صهیونیسم و ارتجاع عرب و دیگران به وجود آورده بودند همه با اقتدار جمهوری اسلامی نابود شد، از بین رفت. یکیاش همین مسئله گروه تکفیری غیر انسانی داعش بود که خب بحمدلله با همت جوانان، با همت مردان مومن، با همت کسانی که نیروی مقاومت را قبول داشتند نابود شد و از بین رفت.
در خود بعضی از این کشورهای مجاور ما هم گاهی باور نمیشد که میتوان اینچنین عملی را، اینچنین حرکتی را انجام داد. اما خب وادار شدند، وارد میدان شدند، موفق شدند، باور کردند. پیام جمهوری اسلامی، پیام انقلاب این جور به سطح ملتها و به گوش ملتها میرسد.
www.khamenei.ir ۹۶/۹/۱
چهارشنبه 96/09/01
نقل میکنند که مرحوم ملأ احمد نراقی کاشانی، نویسنده کتاب اخلاقی «معراج السعادة»، ساکن در کاشان بود. درویشی که کتاب معراج السعادة و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملأ احمد نراقی آمد و دید ملأ احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد (چون ایشان مرجع بود و مردم به خانه ایشان رفت و آمد میکردند).
درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد که این استاد اخلاق، چرا خودش زاهد و پارسا نیست! (با اینکه در کتاب معراج السعادة آن همه راجع به زهد سخن گفته است) بعد از دو-سه روز که میخواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است.
به او گفت: کجا میخواهی بروی؟ او عرض کرد: میخواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم میآیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی.
مرحوم نراقی فرمود: همین الآن حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد. از علت پرسید. او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشتهام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمیگردیم و کشکول شما را میدهم.
درویش گفت: من بدون کشکول نمیتوانم زندگی کنم و علاقه به آن دارم. باید برگردیم و آن را بردارم. مرحوم نراقی همانجا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست.
کتاب سجاده پرواز - یحیی نوری ص ۹۶- ۹۵
سه شنبه 96/08/30
استاد رائفی پور:
سالها به این می اندیشیدم که مهم ترین شرط ظهور چیست؟ و امروز پس از بررسی های فراوان می گویم:تربیت نسل و کادر سازی.
امام علی ۲۵ سال خانه نشین شد چون سرباز نداشت. تنها کسی که برای دفاع از امام زمان خود و حریم ولایت قیام کرد حضرت زهرا بود، دفاعی دیگر وجود نداشت! چون نسلی تربیت نشده بود.
در جریان عاشورا نیز نبود یاران وفادار و بصیر سبب می شود خانواده امام و بهترین یارانشان برای حفاظت از حریم ولایت به میدان بیایند و همگی به خاک و خون کشیده شوند. به نظر شما ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار شهیدی که برای دفاع از تشیع در ۸ سال دفاع مقدس سینه سپر کردند نتیجه چند سال کادرسازی و تربیت نیروی انسانی است؟ حداقل ۱۰۰۰ سال
تربیت نسل را بدون هیچ شک و شبهه ای زنان بر عهده دارند و مادران کلید راه ظهورند. افسوس که زنان ما از اهمیت ماهوی و موجودیت شریف خود خبر ندارند.
منبرک و دلنوشته مهدوی ۱۷
سه شنبه 96/08/30
یه نوجوان 16 ساله بود از محلههای پایینشهر تهران چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود…
خودش میگفت: گناهی نشد که من انجام ندم…
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلامالله علیها زیر و رویش کرد…
بلند شد اومد جبهه یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیهالسلام نرفتم.
میترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیهالسلام زیارت کنم و برگردم
اجازه گرفت و رفت مشهد
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه توی وصیتنامهاش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیهالسلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام میبرمت…
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود
نیمه شبا تا سحر میخوابید داخل قبر گریه میکرد و میگفت: یا امام رضا علیهالسلام منتظر وعدهام آقا جان چشم به راهم نذار…
توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود.
شهیدکه شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقاً توی روز، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیتنامهاش نوشته بود…
راوی: همرزم شهید، حاج مهدی سلحشور
شهید حمید محمودی
دوشنبه 96/08/29
آنچه را میگویم در مقطع فرماندهی شهید به چشمان خود دیدم.
او فرماندهی است که قلم و رنگ به دست میگرفت. در نیروی هوایی وقتی در گروه پدافند جاسک شورای فرماندهان داشتیم؛ این شورا هر 6 ماه برگزار میشد.
من پیش از این شورا برنامهها و تاریخ و سازوکار این شورا را با شهید ستاری مطرح و از وی دعوت میکردم که آخرین روز شورای فرماندهی حضور پیدا کند.
مشکلات و دغدغهها، چیزهای دیگری بود که در این گفتوگو مطرح میشد و شهید ضمن سخنرانی برای فرماندهان پدافند هوایی این نکات و خواستهها را بهخوبی میشنید. به اتفاق شهید ستاری برای شورای فرماندهان جاسک رفته بودیم.
ناگهان کسی آمد و به من گفت جناب ستاری (در آن موقع سرهنگ بود) دم در ایستاده است و در حال رنگ زدن در و قفسها است.
شهید ستاری در آن موقع فرمانده نیروی هوایی شده بود. در کمال ناباوری به آنجا رفتم و دیدم بله، قلممو گرفته و کارمند نقاش هم آنجا هست.
شهید ستاری کولهپشتی او را پر از سنگ کرده بود و نقاش جلوی پاسدارخانه راه میرفت و خودش هم قلممو به دست گرفته بود و رنگ میزد.
از این رویداد جاخورده بودم، گفتم چی شده؟
شهید ستاری گفت که این نقاش رنگ را بد میزده بهطوریکه رنگ زیاد هدر میرفت. شهید ستاری هم خواسته بود ضمن اینکه نقاش را تنبیه کند تا که اسراف نکند، به او یاد بدهد که چهطور باید رنگ بزند
شهید تیمسار منصور ستاری
دوشنبه 96/08/29
مرحوم مجلسی در طریقه ختم سوره واقعه از امام سجاد(ع) نقل کرده که حضرت فرمود:
هرگاه روز اول ماه قمری روز دوشنبه باشد شروع به خواندن سوره واقعه کن تا چهاردهم و در روز اول یک مرتبه و روز دوم دو مرتبه تا روزچهاردهم بخواند و روزهای پنجشنبه بین این چهارده روز بعد از قرائت سوره واقعه این دعا را یک مرتبه بخوانید .(این سورهها را میتوان در طول روز و به مرور زمان خواند.)
یا واجِدُ یا ماجِدُ یا جوادُ یا حلیمُ و یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا کریمُ اسئلُک تُحفَهً مِن تُحفاتِکَ تَلُمَّ بِها شَعَثی و تُقضی بِها دَینی و تُصلِحُ بِها شَأنی برحمتِک یا سیِدیاللهم اِن کان رِزقی فِی السَّماءِ فَاَنزِلهُ و اِن کان فِی الارضِ فاَخرِجهُ و اِن کان بَعیداً فَقَرِّبهُ و اِن کانَ قَریبا فَیَسِّرهُ و اِن کان قَلیلاً فَکثِرهُ و اِن کان کَثیراً فَبارِک لی فیهُ فاَرسِلهُ عَلی اَیدی خِیارِ خَلقِک وَ لا تَحوَجنَ اِلی شُرِارِ خَلقِکَ و اِن لَم تَکُن فَکَونِهِ بکَینُونِیَّتِکَ و وحدانِیّتِکَ اللهم اِنقَلب اِلی حَیثُ اکُونُ و لا تنقُلُنی اِلیه حَیثُ یَکُونُ اِنَّک علی کلِّ شَی ءٍ قدیرٍ یا رَحیمُ یا غِنِیٌ و صل علی محمدٍ اَتمِم عَلَینا نِعمَتِکَ و هنِئنا کَرامتِکَ یا ارحَمَ الراحمینَ
بعد از هر مرتبه خواندن سوره مبارکه واقعه،این دعا نیز خوانده شود:
اللّهم ارزُقْنی رزقاً حلالا ًطیبا ًواسعاً مِنْ غیرِ کدٍّ واستَجِب دَعْوَتی مِن غَیرِ ردٍّ وأَعُوذُبِکَ مِنَ الفَضیحَتَیْن الفقرِوالدَّیْنِ وَادْفَعْ عنّی هذ َیْن بحق الأِمامَیْن السِبْطَیْنِ اَلحَسنِ والحُسَین علیهماالسلام اَللّهم یا رازقَ المُقلّین و یا راحِمَ الْمَساکین ویا ذاالقُوهِ المَتین ویا غیاثَ المُسْتَغیِثین ویا خیرَ النّاصرین ایّاکَ نَعْبُدُ وایاک نَسْتَعین اللهم إنْ کانَ رزقی فِی السّماء فَأَنْزِلْهُ وإن کان فِی الأَرضِ فأخْرِجْهُ و إن کان بعیداً فَقَرّّبْهُ وإن کان قریبا فیَسِّرْهُ وإن کان یسیرا فَکَثِّرْهُ وإن کان کثیرا فَحَلّلهُ وإن کان حلالا فَطَیّبْهُ و إن کان طیبا فَبارِکْهُ لنا برحمتک یا أَرْحَمَ الرّاحمین وصَلِّ علی محمدٍ وآله الطاهرین.
قبل از خواندن سوره واقعه ی روز اول دو رکعت نماز حاجت بخوانید بعد از آن تسبیحات حضرت فاطمه (س) را بگویید.
خواندن این سوره دارای فضایل و برکات زیادی است از جمله:
1. از حضرت رسول اکرم (ص) نقل شده که هرکه سوره واقعه بخواند در هر شب به او پریشانی نمی رسد
2. از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که هرکه سوره واقعه بخواند در هر شب پیش از آنکه بخوابدملاقات کند خداوند را در حالتی که روی آن چون ماه باشد
3. از امام جعفر صادق(ع) نقل شده که هرکه مشتاق بهشت است سوره واقعه بخواند 4. خواندن این سوره موجب ازدیاد رزق می گردد.
? از کتاب گنج های معنوی - صفحه 153
یکشنبه 96/08/28
?آیا صحت دارد که پیامبر فرمود هرکس پایان ماه صفر را به من یا سه نفر اطلاع دهد
بهشت بر او واجب است.
پاسخ
✅مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است بهشت می رود» .
عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است .
مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع اين حديث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن عبارت از این است که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که مستحق بهشت گردند.
پیامبر که متوجه این موضوع شدند، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمودند: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود.
پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ آن حضرت فقط پرسيدند در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم اصحاب من مردی را که اهل بهشت است بشناسند.
?علل الشرايع،ج1ص176
✅صحبت رسول خدا(ص) در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛
لذا قول پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی شیعیان اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود.
مباهله_قرن_21