✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

علی علیه‌السلام که بود؟

 

شب هنگام كسى به ديدار ما آمد و ظرفى سر پوشيده پر از حلوا داشت، دانستم آن ظرف تنها ظرف حلوا نیست.

 

چنان از آن متنفّر شدم كه گويا آن را با آب دهان مار سمّى، يا قى كرده آن مخلوط كردند.
به او گفتم: هديه است يا زكات يا صدقه!!؟
گفت: این هديه (رشوه) است.

 

گفتم: چونان زنان بچّه مرده بر تو بگريند، آيا از راه دين وارد شدى كه مرا بفريبى!!

 

به خدا قسم اگر تمام آسمانها و زمین آنچه در عالم وجود دارم به من بدهند تا پوست دانه ی جوی را به ستم از موچه ای بگیرم و به همین مقدار خدا را نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد

 

همانا اين دنياى آلوده شما نزد من از برگ جويده شده ملخ پست‌تر است على را با نعمت هاى فناپذير، و لذّت‌هاى ناپايدار چه كار!!!

 

?نهج البلاغه، خ 224

شرابی حلال در بهشتی کوچک

? روزهای اول ازدواجشان بود.


یک روز همسرش به او گفت:
«پسرعمو! من در کشوری بزرگ شده‌ام که مردمش دوست دارند خانه‌هایشان از سبزه و گیاه خالی نباشد و به درختکاری علاقه دارند.

 

? من خودم مراقبت و آبیاری گیاهان و درختانی را که در منزل پدرم در قم بودند انجام می‌دادم و به این کار علاقه داشتم.

 

? حالا دلم برای آن گل‌ها و شکوفه‌ها و گیاهان خوشبویی که نگه می‌داشتم تنگ شده. چه خوب می‌شد اگر تعدادی نهال و ظرفی که بتوانم آنها را در آن بکارم تهیه می‌شد».

 

? شهید صدر قول داد این باغچه کوچک را فراهم کند و بعد در اولین فرصت، از منزل سید‌محمد صدر در بغداد تعدادی نهال کوچک و مقداری بذر آورد. ‌ام‌‌جعفر نهال‌‌ها و بذر‌ها را در آن جعبه‌‌ها کاشت و آنها را در اطراف حیاط خانه چید و این‌گونه، خانۀ سید‌محمدباقر و همسرش به‌رغم امکانات ناچیز و توان محدود، به باغی کوچک تبدیل شد.

 

? شهید صدر شیفتۀ این کار همسرش شده بود. بیشتر عصرها آنجا می‌نشست و در کنار آن گل‌ها و گیاهان حال‌ و هوایی تازه می‌کرد و از دیدنشان لذت می‌برد. دوست داشت کتاب‌ها و یادداشت‌هایش را به آن حیاط کوچک سرسبز بیاورد و در آنجا به تفکر بپردازد و کارهای فکری و درسی همیشگی‌اش را انجام دهد.

 

? عصر یکی از‌‌‌ همان روز‌ها ‌ام‌جعفر با یک قوری چای به حیاط آمد و کنار سیدمحمدباقر که مثل هر روز در حیاط نشسته بود، نشست و دو استکان چای ریخت.

 

? شهید صدر استکان چای را به دهانش نزدیک کرد و چشید. سپس غرق در لذت و عشق، نفس عمیقی کشید و در حالی که با لبخندی شوخ‌طبعانه به ‌ام جعفر خیره شده بود.

 

? گفت: «به‌ به! نوشیدن این چای حرام است؛ چون با این وضعیت و در این باغچه دیگر شبیه شراب مست‌کننده است، نه چای».


انس و محبت میان شهید صدر و همسرش فاطمه زبانزد بود و شهید صدر ابایی از اظهار کردنش نداشت.

 

? همسرش را عاشقانه و با نام‌های بهشت صدا می‌زد و به او حوریه من، نعیم من، جنت من، فردوس من و کلماتی زیبا از این دست می‌گفت. وقتی ام‌‌جعفر همراه بچه‌ها به قم رفته بود شهید صدر در نامه‌اش به آقا رضا صدر (برادر همسرش) نوشت: «به هر چیزی که آنجاست غبطه می‌خورم. چون همه چیز آنجا به فاطمه و بچه‌ها از من نزدیک‌تر است»

کودکتان چغلی می‌کند...

 

چغلی کردن

 

✅ اگر کودکتان چغلی می‌کند…

 

«مامان! بابا تمام دسر را خورد!»، «مامان! مریم رایانه را بدون اجازه روشن کرد!»

 

کودکی که در سنین 3 تا 4 سالگی غر زدن و چغلی کردن را شروع می‌کند، با این رفتار آزاردهنده به شما می‌گوید که قواعد را خوب می‌داند و قوانین خانه را به عنوان یک باید مطلق تلقی می‌کند اما این سکه روی دیگری هم دارد.


فرزندتان به مرحله حسادت با رقیبانش در خانه وارد شده و می‌خواهد برای بهتر به نظر رسیدن، نظر شما به عنوان یک مرجع قدرت را جلب کند.

❓با او چه کنم؟

 

✅ رام کردن بچه خبرچین کار ساده‌ای نیست.

به او بفهمانید از اینکه قانون‌ها و درست و غلط‌ها را می‌شناسد، خوشحالید اما زیاد با ذره‌بین انداختن روی رفتارهای دیگران میانه‌ای ندارید.

البته در این مرحله توضیحات شما چندان برای کودک قابل درک نخواهد بود و چاره‌ای جز انتظار تا رسیدن او به رشد اخلاقی و شناختی ندارید. فرزند شما در مراحل بعدی رشد از خودمحوری و خشکی اندیشه فاصله می‌گیرد اما تا آن زمان می‌توانید به جای توضیح مستقیم، از داستان‌گویی برای نشان دادن رفتار درست کمک بگیرید.

 

✅ اگر او به خاطر محرومیتی که بچه‌های دیگر برایش ایجاد کرده‌اند چغلی را شروع کرده، به جای اینکه خودتان مستقیماً وارد عمل شوید، از او بخواهید به شیوه خودش مشکل را حل کند. (به جای غر زدن و گفتن علی توپ مرا گرفت سراغ علی برود و بگوید توپم را پس بده من در حال بازی با آن بودم!) اما اگر به خاطر حسادت یا تخریب دیگران به شما گزارش کارشان را ارائه می‌دهد، بهترین اقدام اهمیت ندادن به حرف‌هایی است که جنبه چغلی دارد. شما می‌توانید بعد از گذشت یک روز با او صحبت کنید و به او برای حل شدن مسئله‌اش با دیگران کمک کنید تا راه خبرچینی بسته شود.

بن بست زندگی...

 

در زندگی به بن بست رسیده بود. میخواست خودکشی کند…

اما جرأتش را نداشت.

پیش یک مشاور رفته بود؛ از آن مشاورها!!!

به او گفته بود باید دوستی از جنس مخالف برای خودت پیدا کنی.
مشاور گفته بود اگر حال نماز خواندن نداری، نخوانید و احساس گناه هم نکن.

از دفتر مشاور که بیرون آمد، به دنبال دوستی از جنس مخالف رفت. پیدا کردنش کاری نداشت؛اما این دوست راه چاره مشکلش که نشد هیچ، او را به چاه عمیق تری انداخت.

حالا آمده بود پیش من. مرا ایستگاه آخر می دانست. به من می گفت:اگر نتوانی راه پیش پایم بگذاری، کاری را که تا بحال جرأتش را نداشتم انجام می دهم.

دستوراتی به او دادم. یکی از آنها این بود:هر هفته برای کمک به فقرا کاری انجام بده؛ البته با دست خودت. مهم نیست چه چیزی کمک می کنی، مهم آن است که با دست خودت باشد.


سه سال بعد او را دیدم. جلو آمد. شناختمش. از او پرسیدم :چه خبر از خودکشی؟

خندید و گفت :همه چیز تمام شد. به زندگی برگشتم. نماز را هم می خوانم.

خیلی خوشحال شدم.

او ادامه داد:من آمده ام به شما بگویم آنچه مرا نجات داد، همان کمکی بود که باید با دست خودم به فقرا میکردم. هنوز هم این کار را ترک نکرده ام. من با این کار به زندگی برگشتم…..

 

 

من_دیگرما
استادعباسی

ناسزاگفتن کودک

✔️مواظب حرف زدنتان باشید..

درابتدا واقعا بامزه است وقتی که پشت پایتان به جایی میخورد و ناسزامیگویید،کوچولوی عزیز دوساله شمابطوراتفاقی میشنود ،بعدبالحنی کودکانه تکرار میکند .
اما……
وقتی که همین کودک سه یاچهارساله شد آن کلمه را درمقابل دوستان به زبان آورد دیگر این کار او بامزه نخواهدبود و خیلی زود باعث شرمساری شما خواهدشد..

یادتون باشد که..

شما الگویی هستید برای کودکانتان

بگوييد-نه- متشكرم

 

 

✅ قرار نيست همه خواسته‌هاي كودك‌تان را اجابت كنيد.

 

وقتي به شما پاستيل تعارف مي‌كند و ميل نداريد، به جاي اينكه از سر ترحم خودتان را مجبور به پاستيل خوردن بكنيد، با خنده بگوييد «نه، متشكرم».

 

با درست ادا كردن اين جمله به كودك‌تان ياد دهيد كه گفتن «نه» به معناي زير سوال بردن شخصيت او و تصميم‌هايش نيست، بلكه تنها به معناي داشتن نظري متفاوت است و برايش با رفتارتان روشن كنيد اين «نه» گفتن و «نه» شنيدن قرار نيست هيچ آسيبي به رابطه شما بزند.

 

كودكي كه در جريان اين معادلات ساده روزمره، مهارت نه گفتن را ياد مي‌گيرد، در سال‌هاي جواني مي‌تواند به خواسته دوستي كه به او سيگار تعارف مي‌كند، بدون ترس از قطع شدن رابطه‌اش، نه بگويد و به توقع‌هاي نا‌‌بجای همسرش در سال‌ها بعد بدون ترس از به خطر افتادن زندگي مشتركش جواب منفي بدهد.

نوجوانان را دریابید...

 

اگر درباره نوجوانمان این را بدانیم شاید کمتر با او درگیر شویم…

پدر و مادر در حالی که به نوجوان خود استقلال و شخصیت می دهند، نباید بدون چون و چرا تسلیم خواشته های او شوند، بلکه باید با رفتاری هوشمندانه و و به آرامی با او برخورد کنند.

فاش كننده ى اسرار نباشيد...

 

امیرالمومنین امام على عليه السلام: لا تَكونوا عُجُلاً مَذاييعَ؛

شتابگر فاش كننده [ى اسرار] نباشيد

? کافی، جلد ۲، صفحه ۲۲۵

 

 

پ.ن:

تلگرام بلای جان …

 

نشانه های حسود

 

? امام صادق عليه ‏السلام: قالَ لُقْمانُ لاِءِبنِهِ: لِلْحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَغْتابُ اِذا غابَ، وَ يَتَمَلَّقُ اِذا شَهِدَ وَ يَشْمِتُ بِالْمُصيبَةِ.

لقمان به پسرش گفت: حسود، سه نشان دارد:
1ـ پشت سر غيبت مى‏ كند،
2ـ رو در رو، تملّق و چاپلوسى مى ‏كند،
3ـ و در مصيبت و گرفتارى، زبان به شماتت مى‏ گشايد.

? بحار الانوار: ج ۹۶، ص ۲۰۶

یک چیز از مرد زندگی خود انتظار داشته باشید

 

شما باید یک چیز از مرد زندگی خود انتظار داشته باشید؛ اما این یک چیز
زیبایی
پول
شهرت
قدرت
و مانند آن نیست؛ بلکه عشق و تواضع است.

? بنابراین دنبال مردی باشید که دریادل باشد و شما را دوست بدارد.
? میزان علاقه او را نسبت به خود و زندگی بسنجید؛ نه مقدار پولش را.
? تا زمانی که عشق و علاقه میان دو نفر شکل نگیرد، اسناد ازدواج بی‌ارزش است.