تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
آقای من مولا و مقتدای من
موهایم دارند سفید میشوند
دارم پیر میشوم
شمارش آغاز کرده ام
ولی تو از پشت قرنها می آیی
بی هیچ موی سپیدی
تو همچنان آقای مایی
آیا زنده ام هنگام ظهورت؟