بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد و تشنگی بر تو غلبه کند و میخواهی به هلاکت برسی چه میدهی تا تو را جرعهای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول… بیشتر »
به بهلول گفتند: تقوا را توصیف کن؟ گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شوید، چه میکنید؟ گفتند: پیوسته مواظب هستیم و با احتیاط راه می رویم تا خود را حفظ کنیم. بهلول گفت: در دنیا نیز چنین کنید، تقوا همین است. از گناهان کوچک و بزرگ… بیشتر »
بهلول را پرسيدند:حيات آدمي را در مثال به چه ماند؟ بهلول گفت: به نردباني دو طرفه ،كهاز يك طرف : سن بالا مي رود و ازطرف ديگر : زندگي پايين مي آيد. بیشتر »
به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه میکنید؟ گفتند: پیوسته مواظب هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را حفـظ کنیم… بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان… بیشتر »