موضوع: "نهج البلاغه"

راه نفوذ شیطان به درون انسان

حضرت آیت الله جوادی آملی

امام_علي(عليه‌السلام) درباره نقش شيطان در ايجاد بحران هويت بشر مي‏فرمايد:


?منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهاي آنان تخم گذاشت و جوجه‏ هاي خود را در دامانشان پرورش داد؛ با چشمهاي آنان نگريست و با زبانهاي آنان سخن گفت، پس با ياري آنها بر مركب گمراهي سوار شد و كردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد. [1]

?به فرموده امام_صادق(عليه‌السلام) عقل و قلب آدمي، اصل اوست: «أصل الإنسان لبّه»[2]


بنابراين شيطان با نفوذ به نهان‏خانه وجود انسان كه مركز هويت ‏سازي اوست، مي ‏كوشد گوهر اصلي او را تخليه كند و ديگري را به جاي او بنشاند.

 

شيطان سلسله مراتب را رعايت مي‏كند:


- ابتدا انسان را به ? مكروهات
-و سپس به گناهان كوچك مبتلا مي‏كند
-و پس از آن او را به گناهان بزرگ معتاد مي‏كند،
-در نتيجه معاذ الله او دين را تكذيب مي‏كند.

 

شيطان وقتي به درون بشر راه مي‏يابد، براي
بذرافشاني فساد زمينه مي‏سازد:


▫️حقايق و معارف را نابود مي‏كند
▫️و سپس تخمهاي فساد را در آن مي‏كارد
▫️و آنها را آبياري مي‏كند تا سبز شود؛
▫️ آن‏گاه كم‏كم در اينها لانه مي‏كند
▫️و در لانه تخم مي‏گذارد و تخمهاي خود را به جوجه تبديل مي‏كند و زماني كه اين جوجه‏ ها بزرگ شدند، برخي شئون علمي و انديشه بشر و بعضي شئون عملي و انگيزشي او را تسخير مي‏كند، تا به جاي او ببينند، بشنوند و سخن بگويند و اين شخص بيچاره خيال مي‏كند كه خود اوست كه سخن مي‏گويد، مي‏بيند و مي‏شنود.

 


?[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 7
?[2] ـ الامالي [صدوق]، ص 199؛ بحار الأنوار، ج 1، ص 82.
کتاب تفسیر انسان به انسان ص360

علی علیه‌السلام که بود؟

 

شب هنگام كسى به ديدار ما آمد و ظرفى سر پوشيده پر از حلوا داشت، دانستم آن ظرف تنها ظرف حلوا نیست.

 

چنان از آن متنفّر شدم كه گويا آن را با آب دهان مار سمّى، يا قى كرده آن مخلوط كردند.
به او گفتم: هديه است يا زكات يا صدقه!!؟
گفت: این هديه (رشوه) است.

 

گفتم: چونان زنان بچّه مرده بر تو بگريند، آيا از راه دين وارد شدى كه مرا بفريبى!!

 

به خدا قسم اگر تمام آسمانها و زمین آنچه در عالم وجود دارم به من بدهند تا پوست دانه ی جوی را به ستم از موچه ای بگیرم و به همین مقدار خدا را نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد

 

همانا اين دنياى آلوده شما نزد من از برگ جويده شده ملخ پست‌تر است على را با نعمت هاى فناپذير، و لذّت‌هاى ناپايدار چه كار!!!

 

?نهج البلاغه، خ 224

سخنان حكمت آميز و زيبا

 

 

امیرمومنان علی(علیه السلام):

اين دل ها همانند تن ها، خسته مى شوند. براى رفع آن به سخنان حكمت آميز و زيبا رو بیاورید.

نهج البلاغه،‌حکمت 197

چگونه دل بستگان به دنیا از خواب غفلت بیدار می شوند؟

 

 

قالَ علی(ع) يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ [اقْصُرُوا] أَقْصِرُوا فَإِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيَا لَا يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلَّا صَرِيفُ أَنْيَابِ الْحِدْثَانِ أَيُّهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا [عَنْ‏] مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ [ضِرَايَةِ] ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا.

 

امام علی علیه‌السلام فرمود: ای اسیران شهوت‌ها دست نگه دارید که دل بستگان به دنیا را چیزی نمی‌ترساند جز صدای به هم خوردن دندان‌های حوادث. ای مردم تربیت نفس خود را عهده‌دار شوید و آن را از خوهای بدی که دارد بازبدارید.

 

?نهج البلاغه صبحی صالح، ص537

بیمـارۍ و کم شدن گناهان

یڪ حدیث از نهج البلاغه:

حضرت امیـر مؤمنان امام علے علیہ السلام بہ عیادت یکے از اصحابشان که مریض بود رفتند، یہ خـرده اون مریض نالہ کرد، حضرت او را موعظہ کردند و فـرمودند:


«جـَعَلَ اللهُ ما کانَ مِن شَکْواکَ حَطّاً لِسَیِّئاتِڪَ»


خـداوند بیمارے تو را وسیلہ ۍ کاستنِ گناهانت قـرار داده است.

بعد حضرت او را دلدارے دادند و فرمودند:

«فَاِنَّ الْمَرَضٌ لا اَجْرَ فیہِ وَ لٰکِنَّهُ یَحُطُّ السَّیِّئاتِ، وَ یَحُطُّهَا حَتَّ الْاَوْرَاقِ»


مریضے و بیمارۍ پاداشے ندارد، اما از بین برنده ی گناهان است. برای مریضی به انسان پاداش نمےدهند، اما فایده اش این است کہ گناهان را از بین مےبرد. همانطور باد پاییزے برگ درختان را مےریزاند، مریضے هم باعث ریختن گناهان مےشود.

بہ همین دلیل وقتے انسان از بستر بیمارے بر مےخیزد، یڪ نورانیتی دارد، چون گناهش آمرزیده شده، نورانے شده و باید از این بہ بعد حواسش را جمع کند کہ دیگر گناه نڪند.

پس تب و لزرۍ که انسان مےکند، کفاره ے گناهانش است. البته ریزش گناهان در حالت مریضی براۍ انسان های خوب است، والا کسانے کہ نماز نمےخوانند و روزه نمےگیرند و تقوا ندارند، مرض براے آنها فایده ای ندارد، بیمارے برای آنها عذاب است.

اما براے اولیای خـدا بیمارۍ خوب است، اگر انسان بیمـار نشود یڪ حالت غرور در او پیدا مےشود. بنابراین مریضے و بیماری براے رفع غـرور آدم خوب است. بد نیست آدم گاهے مریض شود. پس اگر یڪ وقت مریض شدید، شِکوه نڪنید.

˝آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)˝



دولت مردم از زبان حضرت علی علیه السلام

 

 از نگاه امیر المومنین (علیه السلام) یکی از صفات کسی که بخواهد به عنوان زمامدار مردم انتخاب شود این است که مردم گرا باشد.

 

بر خلاف افرادی که معمولا به قدرت می رسند رضایت خواص را بر عموم مردم ترجیح می دهند که در نهایت نارضایتی عموم مردم را در پی دارد.

 

حضرت به مالک اشتر که او را به عنوان فرماندار منصوب کرده بود می فرماید:

 

«همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى أثر مى كند. خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى كنند؛

 

زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش ها كم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامت تر مى باشند.

 

در صورتى كه ستون هاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيره دفاعى، عموم مردم مى باشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.»

 

? منبع : نهج البلاغه، سید رضی نامه ۵۳

مبانی عقلی و نقلی انتخاب اصلح

 

حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) در توصیه های خود به مالک اشتر، در گزینش کارگزاران، بر اصلح بودن آنها تاکید می کنند.

 

«سپس از میان مردم، برترین فرد در نزد خود را براى قضاوت برگزین؛ کسانى که در شبهات از همه محتاط تر، در تمسک به حجت و دلیل از همه مصرتر، کمتر خسته شدن از مراجعه مکرر شکایت کنندگان و در کشف امور از همه شکیباترند.

 

به فرماندهى سپاهت کسى را بگمار که نسبت به خدا و پیامبر و امام تو خیرخواه تر از همه، و از همه پاکدل تر، از همه عاقل تر و نسبت به ضعفا، رئوف و مهربانند‌.

 

?نهج البلاغه نامه ۵۳

 

»در این کلمات همانطور که به روشنی مشاهده می شود، امیرالمومنین(علیه السلام) دائم از الفاظ «صفت عالی» یا به اصطلاح ادبیات زبان عربی از «افعل تفضیل» استفاده می کنند، که بیانگر اهمیت و ضرورت انتخاب اصلح از بین گزینه های صالح است.

امانتی برای رئیس جمهور

 

✅ یکی از صفات مومنین که خداوند در قرآن آن را بیان کرده است، امانت داری است.

 

 «وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ مومنون/ ۸ و آنها كه امانت ها و عهد خود را مراعات می‏ كنند».

 بخش امانت، به امانت فردی بر می گردد، اما مهم تر از ادای امانت فردی، امانت داری در عرصه اجتماعی و سیاسی است.

یعنی شخصی که قرار است در آینده به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، امانت دار میلیون ها نفر به حساب می آید، چون آن پستش اعطایی نیست، بلکه او در جایگاه ریاست جمهوری، امین مردم است و موظف است این امانت را به صاحبانش بر گرداند. همانگونه که قرآن می فرماید:

 «إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا نساء/ ۵۸ خداوند به شما فرمان می دهد كه امانت ها را به صاحبان آن برسانيد.

 

امانت داری در مسئولین دولتی چنان اهمیتی دارد که امیر المومنین (علیه السلام ) در نامه ای به اشعث ابن قیس (فرماندار آذربایجان) ضمن هشداری درباره استفاده ناروا از بیت المال، می فرماید: «همانا پستت برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن توست.»

 

? منبع : سید رضی، نامه ۵ نهج البلاغه

مبادا شیطان، شما را به درد خودش مبتلا سازد

 هشدار امیرالمومنین علیه السلام در بزرگترین خطبه نهج البلاغه : مبادا شیطان، شما را به درد خودش مبتلا سازد.

 

? فاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ‏ الطَّوِيلَ‏ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ

 

? وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الآْخِرَةِ عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَة…


? فاحْذَرُوا - عِبَادَ اللَّهِ - عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ‏ يُعْدِيَكُمْ‏ بِدَائِه‏.

 

? از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت بگيريد، زيرا اعمال فراوان و كوشش‏ هاى مداوم او را با تكبّر از بين برد.

 

? او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص نمى ‏باشد از سال‏هاى دنيا يا آخرت است، امّا با لحظه ای تكبّر همه را نابود كرد…

 

? اى بندگان خدا از دشمن خدا (ابلیس) پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيمارى خود (استکبار) مبتلا سازد.

 

? منبع : نهج البلاغه خطبه ۱۹۲

اى خفتگان خانه‌های تنهايى

امیرالمؤمنین امام على علیه‌السلام در بازگشت از صفّين و هنگام نزديك شدن به گورستان كوفه فرمودند: 

 

«يا أهلَ الدِّيارِ المُوحِشَةِ، و المَحالِّ المُقفِرَةِ، و القُبورِ المُظلِمَةِ، يا أهلَ التُّربَةِ، يا أهلَ الغُربَةِ، يا أهلَ الوَحدَةِ، يا أهلَ الوَحشَةِ، أنتُم لَنا فَرَطٌ سابِقٌ، و نَحنُ لَكُم تَبَعٌ لاحِقٌ، أمّا الدُّورُ فَقَد سُكِنَتْ، و أمّا الأزواجُ فَقَد نُكِحَتْ، و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ.
هذا خَبَرُ ما عِندَنا فَما خَبَرُ ما عِندَكُم ؟ ـ ثُمَّ التَفَتَ إلى أصحابِهِ ـ فقال : أما لَو اُذِنَ لَهُم في الكَلامِ لأَخبَرُوكُم أنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى

 

اى خفتگان خانه‌های تنهايى، و جاهاى خشک‌وخالی، و گورهاى ظلمانى!
اى خاک‌نشینان، اى ساكنان ديار غربت، اى تنهايان، اى بى همدمان

شما پيشروان ماييد كه جلوتر از ما رفتيد و ما نيز در پى شما آمده به شما خواهيم پيوست.
در خانه‌های شما، كسانِ ديگر جاى گرفته‌اند و همسرانتان شوهر کرده‌اند و اموالتان تقسيم شده است. اين خبرى است كه ما داريم؛ شما چه خبر داريد؟

امام سپس رو به ياران خود كردند و فرمودند
بدانيد كه اينان اگر اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر می‌دادند كه : بهترين ره‌توشه، تقوا است.

 

? منبع : نهج البلاغه، حکمت ۱۳۰