عبرت های عاشورایی

عبرت های عاشورایی (۱)

پسران قَرَظَة

دو برادر از یک پدر و مادر، تربیت یافته و بزرگ شده در یک خانه هستند به نام های «عَمرو» و «علی» ، اما «عَمرو» هدایت یافته و در راه حسین علیه السلام به شهادت رسید و علی گمراه شده و جزو لشکر کوفیان است. 

علی بن قَرَظَه انصاری، با برادرش خیلی صحبت کرد و سعی نمود او را به لشکر ابن سعد بیاورد اما نتوانست عمرو را منحرف کند.عمرو هدایت شده روز عاشورا به یاری امامش به میدان آمد و رجز می خواند:

قَدْ عَلِمَتْ کتیبَةُ الانْصاری‌ 

 انّی‌ سَاحْمی‌ حَوْزَةَ الذَّماری‌

ضَرْبَ غُلامٍ غَیرَ نَکسٍ شاری‌ 

 دُونَ حُسَینٍ مُهْجَتی‌ وَداری‌

جمع یاران دانسته اند که من از شرف و ناموسم حمایت می کنم، ضربه ام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. جانم و خانه ام به فدای حسین باد.

وقتی روی زمین افتاد، سیدالشهداء (ع) سرش را به زانو گرفت.

 عمرو عرض کرد: یابن رسول الله اَوفَیتُ؟ ای فرزند رسول خدا آیا وفا کردم؟ 

حضرت فرمود: «نَعَم اَنتَ اَمامی فی الجَنّه فَاَقَرّی رسولَ الله منی السلام» آری تو زودتر از من به بهشت می روی، سلام مرا به رسول خدا برسان.

علی بن قرظه گمراه وقتی سعادتمندی برادرش را دید فریاد زد:

«یا حسین! یا کذاب ابن کذاب اَظلَلتَ اَخی و غَرَدتَه حتی قَتَلتَه» ای حسین ای دروغگو پسر دروغگو ( نستجیربالله) برادرم را گمراه کردی و فریب دادی تا او را به قتل رساندی.

امام حسین (ع)فرمود:

«إنَّ اللهَ لَم یُضِلّ اَخاک و لکنه هَدی اخاک و اَضَلّک» خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه هدایت نمود و تو را گمراه کرد.

 گفت: خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم! پس به سوی امام حمله کرد ولی نافع بن هلال با نیزه ضربه‌ای بر او زد و او زخمی بر زمین افتاد و اطرافیانش او را از میدان بیرون بردند.

السَّلامُ عَلی‌ عمرو بنِ قَرظَةِ الانْصاری‌

📖پی نوشت:

در تلفظ کلمه «عَمرو» ، واو در این کلمه خوانده نمیشه .

منبع: طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.