موضوع: "شبهه"

نبش قبر

نبش قبر

برخی از مردم معتقدند که نباید قبر میّت تا ابد شکافته شود.

در حالی که این عقیده درست نیست و نبش آن بعد از محو آثار مانعی ندارد.

 مگر در مورد قبور بزرگان و اولیاءالله.

استفتاء از دفتر آیت الله مکارم شیرازی

امام‌حسین در بهشته ؛ پس چرا براش گریه می‌کنید⁉️

امام‌حسین در بهشته ؛ پس چرا براش گریه می‌کنید⁉️

به امام در بهشت خوش میگذره؛ شما گریه می‌کنید

پاسخ مرتضی‌ کهرمی

۱. گرچه شهادت بالاترین حد کمال است و امام در بهشت است اما چهره دیگر کربلا بدترین ظلمها به حجت خداست که احترام حجت الهی را نگاه نداشتند و گریه بخاطر هتک حرمتهاست.

۲. با شهادت مردم را از وجود امام محروم کردند و گریه بخاطر محرومیت جامعه و ما از وجود امام است.

۳.قلب و فطرت هر انسانی از دیدن ظلم به بچه و بزرگ ناراحت میشود و عاطفه انسان تحریک میشود و کاری به اینکه اکنون در بهشت است ندارد مثلا اگر گوش بچهای را جلوی چشم مادرش ببرند و بعدا برفرض پیوند بزنند و خوب شود، ولی باز با دیدن فیلم بریدن گوش بچهاش درسالهای بعد گریه میکند 

٤. گریه ما اظهار محبت ما به امام است که دستور قرآن است( قل لا اسئلکم عليه اجرا الا المودة فى القربى) و مزد رسالت دوستی اهل بیت است و دهها روایت دستور به اشک ریختن کرده اند بر کسی چون حسین (ع) باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می زداید.(وسائل الشيعه، ج ۸، ص ۱۰)

۵. چند مدل اشک هست اشک ضعف، اشک عاطفی، اشک شوق اشک حماسی - سیاسی- اشک پیوند هدف

 اشک بر امام اشک ضعف نیست؛ بلکه از جهتی سیاسی است، یعنی نماد و سمبل مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم است ازاین جهت دشمنان که همیشه از سمبل استفاده میکنند اینقدر بر علیه عزاداری تبلیغ میکنند چون قدرت شیعه را در عزاداری ( و مهدویت و تبعیت از فقها و ولی فقیه) میداند.

- اشک حماسی است و سمبل جنگ در راه عقیده است ازین جهت در ۸ سال جنگ روضه ها در شبهای عملیات نقش آفرین بوده است و این اشکها موجب حفظ شیعه در تاریخ شده .است

اشک پیوند هدف است که عاشق سعی میکند شبیه معشوقش شود و اعلان وفاداری به اهداف است واینکه از او الگو بپذیرد. 

۶. از لحاظ روانشناسی اگر کسی رفتار و حالت روحی کسی را تقلید کند کم کم شبیه او میشود ازاین جهت حتی اگر کسی عاشق حقیقی نباشد با تقلی گریه حالت (تباکی) کم کم به سمت عشق حقیقی میرود.

۷. فروع دین تولی و تبری است و ابراز محبت به امام همان تولی است که در عزاداری جلوه میکند و دین جز همین دوستی ها نیست (هل الدين الا الحب)

۸.عاشورا حادثه نیست بلکه جریان است که امتداد دارد ازاین جهت امام حسین فرمود: مثل منی بامثل یزید بیعت نمیکند (براع مثل یزید) و ،عزاداری ادامه مسیر امام است که ما همیشه به راهت ادامه میدهیم.

دینی که با خوردن آب در ملاعام به خطر بیفتد!!!

شبهه

 دینی که با خوردن آب در ملاعام به خطر بیفتد ولی خوردن حق مردم تکانش ندهد، دین نیست توهمی است برای عام و نعمتی است برای خاص؟!

● اول: اگر کسی بگوید: «جامعه‌ای که با رد شدن یک ماشین از چراغ قرمز، نظمش از بین برود جامعه نیست، فلان است». این حرف درست است؟!

 این یک مغالطه آشکار است چرا که عبور از چراغ قرمز شاید نظم کلی جامعه را از بین نبرد، اما به اندازه خود باعث بی نظمی شده است. مضافاً اینکه اگر از آن جلوگیری نشود، زمینه هرج و مرج گسترده تری را ایجاد می‌کند.

● دوم: هر قانونی در سرجای خودش اهمیت دارد و اگر رعایت نشود عواقب خودش را دارد، مثلا اگر در خیابان یکی جلوی شما را بگیرد و اموال شما را بدزدد شما به پلیس که در آنجا عبور می‌کند بگویید یک زورگیر اموال شما را گرفته به شما کمک کنند، آن‌ها بگویند مهم نیست، ما الان کار مهم‌تری داریم می‌خواهیم برویم کلاهبرداری که اموال مردم را دزدیده را دستگیر کنیم و به آنجا رسیدگی کنیم، آیا این درست است؟!

 مسلما درست نیست و هر بی‌قانونی باید رسیدگی شود فرقی ندارد یک زورگیری باشد یا یک کلاهبردار باشد. و رسیدگی نکردن به هر کدام باعث هرج و مرج و بی‌قانونی می‌شود.

● سوم: در دین اسلام هم هر دستور و حکم خدا اهمیت و ارزش خودش را دارد و به همان اندازه که دستور خداست ارزش دارد و باید رعایت شود. 

 مثلا در مورد رعایت حق مردم چنان در اسلام به آن اهمیت داده شده است که طبق روایت‌های متعددی حتی اگر شهیدی حق مردم بر گردنش باشد از او بخشیده نمی‌شود، با اینکه با اولین قطره خون شهید تمام گناهانش بخشیده می‌شود. مگر اینکه خدا برای آن صاحب حق از طرف شهید جبران کند و تا صاحب حق رضایت ندهد بخشیده نمی‌شود.

● چهارم: و همچنین حق دیگران آنقدر در نزد خدا ارزش دارد که نماز حتی با یک نخ غصبی هم مورد قبول نیست.

● پنجم: بنابراین روزه هم یک دستور خداست که مثل بقیه‌ی دستورات خدا باید رعایت شود و اگر رعایت نشود در واقع دستور خدا زیرپا گذاشته شده است. و این است که می‌گویند نگاه نکن که چه دستوری را رعایت نکردی، نگاه کن دستور چه کسی را رعایت نکردی.

■ وقتی دستور خدا را زیرپا گذاشتی فرقی ندارد کدام دستور او بوده است. بدی کار، این است حکم خدا را رعایت نکردی

شبهات محرم

⁉️آیا نماز ظهر عاشورا توسط امام حسین(ع) در میدان نبرد که خطر جانی بسیارداشت،‌عمل صحیحی بود؟

⁉️چرا مراسم عزاداری امام حسین(ع) پیش از شهادت ایشان (دهه اول محرم)صورت می‌گیرد؟

❇️پاسخ این پرسشها و سوالات بسیار دیگری در نرم افزار شبهات محرمی

لینک دانلود نرم افزار?

?http://cafebazaar.ir/app/?id=shobahat.sobolassalam.ir&ref=share

عسکری یا عسگری؟

۱.در ابتدا باید بیان نمود بکار بردن صحیح واژه‌ها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهل‌انگاری و بی‌توجهی به اشتباهات بزرگی منجر می‌شود، یکی از این اشتباهات که بطور مداوم با آن مواجه هستیم بیان و یا نگارش «عسگری» به جای«عسکری»است.

۲.متاسفانه از معاندان و دشمنان تشیع شنیده می‌شود که گفته اند امام حسن عسگری (ع) عقیم بوده و فرزندی نداشته است وعبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی‌دانه می‌باشد فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست.

۳.تاریخ گواه است که«عسکري»از مشهورترين القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادي(ع) را به اين لفظ لقب داده اند و عسکر محله اي بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفاي عباسي در آنجا قرار داشت.

و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(ع)می‌باشد و آن‌ها را عسکريین گفته اند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ گردد می‌بایست امام هادی(ع)نیز عقیم می‌بود واز نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد.

۴.خلفاي عباسي براي زيرنظر داشتن فعاليت‌هاي فرهنگي، علمي و سياسي امام هادي(ع)، آن حضرت را در سال ۲۳۶هـ.ق. از مدينه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن (ع) و پدر بزرگوارش امام هادي (ع)در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگي مي‌كردند وبه عسکري لقب يافتند.

-علل الشرایع، ج۱/باب۱۷۶/ص۲۳۰

-معانى الأخبار،ص۶۵/ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۱۳، ح۱.

۵.از سوی دیگر«عسکر»لفظی عربی است و به معنای لشکر است.«عسکری» اسم منسوب است و منسوب به عسکر است واصولا در زبان عربی حرف «گاف» وجود ندارد.

شکافته شدن خانه کعبه

 

آیا شکافته شدن کعبه هنگام ولادت حضرت علی(ع) سندیت تاریخی دارد؟ منبع معرفی کنید 

✅به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی(ع) در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام‌الفیل در درون خانه کعبه روی داده است.

✅جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ که به آن حضرت  حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.

✅یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. برخاستیم که قفل در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است.

✅پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد.

✅ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه‌ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.» 

 

روضة الواعظین، ج1، ص76. 

کشف الغمه ج1، ص59. 

امالی، ص80. 

علل الشرایع، ص56.

شبهه فاطمیه

شبهه

تاریخ نشان میدهد در زمان پیامبر خانه های مدینه سقف و در نداشته اند.

پس ماجرای شهادت حضرت زهرا و روضه ها افسانه است.

 

پاسخ

يكى از شبهاتى كه اخيراً برخى از وهابي‌ها آن را با مانور فراوان و سر وصداى زياد مطرح كرده‌اند شبه نبود درب یا سقف در خانه های مدینه گذشته است. اما با بررسى روايات موجود در كتاب‌هاى شيعه و سنى اين نتيجه به دست مى‌آيد، كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه وآله خانه‌هاى مدينه داراى درهاى چوبى بوده است.

 

✅علامه سيد جعفر مرتضى در پاسخ اين روايت مى‌گويد:

علي عليه السلام از فقر ناراحت كننده‌اى كه خاندان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم با آن دست و پنجه نرم مى‌كردند سخن مى‌گويد و از بذل و بخشش رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از اموال و نعمت‌هاى كه نزدش جمع شده بود ياد مى‌كند،‌ با اين كه دَرِ خانه‌هاى اهل بيت از چوب خرما؛ پس از پاك كردن از شاخ و برگش بود؛ ولى ديگران دَرِ خانه‌هايشان از غير چوب خرما بود و افزون برآن بر درهايشان پرده نيز آويزان كرده بودند.

 

✅خداوند در قرآن كريم به صحابه و ديگر مسلمانان اجازه مى‌دهد كه از خانه‌هايى كه كليد آن در اختيار آنان هست ، غذا بخورند . بى‌ترديد خانه‌اى كه در چوبى و يا آهنى نداشته باشد، داشتن كليد براى آن بى‌معنا خواهد بود:

?سوره مبارکه نور آیه ۶۱

بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏ هاى پدرانتان … يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه به طور دسته‏ جمعى يا جداگانه غذا بخوريد .

 

این آیات و روایات بطلانی بر این موضوع است که خانه های مدینه درب نداشته اند.

 
مداحی های محرم