مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
دوشنبه 96/05/23
اینکه فرمودهاند : «مؤمن اهل شوخی و مزاح است»
(تحفالعقول/49)
معنایش این نیست که مؤمن سعی میکند با شوخی کردن، نشاط پیدا کند؛ بلکه چون درونش لبریز از نشاط عمیق است، این نشاط مدام سرریز میشود و بهصورت شوخی و مزاح بروز میکند.
?نه اینکه مؤمن بخواهد مدام با لطیفه گفتن، خوشحال بشود؛ او اصلاً نمیتواند لطیفه نگوید و با همهچیز، شوخ برخورد نکند. میدانید چرا؟
?چون باور دارد که «إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»
(محمد/36)
لذا چیزی را در این دنیا جدی نمیگیرد و بنابراین؛ نه از کسی که به او بدی کرده، کینه به دل میگیرد، و نه با کسی ارتباط عمیقی(شبیه ارتباط با خدا) برقرار میکند. بهاین ترتیب میتواند با شوخی از کنار همه رد شود و خلوت خودش با خدا را نگه دارد.
استاد پناهیان
راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی ج20
جمعه 96/05/13
آیت الله مجتهدی (ره):
روزی در حرم امام رضا(ع)جوانی نزد من آمد وپرسید:
اگر بخواهم زنگار دلم را پاک کنم باید چه کنم؟
گفتم دوکار:
①قرائت قرآن در سحر
②بسیار استغفار کردن
پنجشنبه 96/05/12
استاد فاطمی نیا
? مولوي تمثيل آورده است كه فردي نشسته بود و “ياربّ” ميگفت.
شيطان براو ظاهر ميشود وميگويد: تابه حال اين همه “ياربّ” گفته اي، چه فايده داشته است!؟
مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابيد.
شب كسي به خواب او آمد و گفت چرا ديگر “ياربّ” نمي گويي!؟
جواب داد : چون جوابي نمي شنوم و ميترسم ازدرگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بكنم!؟
گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين “ياربّ” گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!
يعني اگر خداوند نخواهد صداي ما به درگاهش بلندشود ، اصلا نميگذارد “ ياربّ” بگوييم!
?نکتها از ناگفته ها ص۴۹
شنبه 96/05/07
مرحوم آیت الله انصاری همدانی بسیار تأکید می کردند که در همه حال خدا را فراموش نکنید.
می گفتند : بدانید پدرومادر و قوم و خویش، اینها تا یک مدتی هستند ولی برای آن کسی باشید که از نظر زمان و مکان نامحدود است.
هرچه اخلاصتان به او بیشتر باشد، گره گشای کارتان می شود.
خیلی می گفتند که اتکا و اتصالتان به خدا باشد.
کتاب سوخته صفحه ۱۳۸
سه شنبه 96/05/03
از اول ذیقعده تا دهم ذی حجّه که اربعین موسای کلیم است، این یک فصل مناسبی است؛ بهار مراقبه و چله نشینی است. وجود مبارک موسای کلیم چهل شبانه روز مهمان خدا بود. فرمود : و واعدنا موسی ثلاثین لیلهً فاتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه أربعین لیله. به او وعده دیدار و ملاقات خصوصی دادیم؛ آمد به دیدار ما. اوّل سی شب بود؛ بعد ده شب اضافه کردیم، راهش باز بود؛ جمعاً شد چهل شب. فرمود : او 40 شب مهمان ما بود. چون برکاتی که در شب نصیب انسان می شود، در روز نمی شود. روز مشغول کار و گفتن و خریدن و فروختن است؛ در قرآن کریم فرمود : شب را در یابید. انّ لک فی النّهار سبحاً طویلاً . در روز درس است، بحث است، گفتن است، شنیدن است، دیدار است، مصاحبه است، مناظره است؛ با یک کثرت همراهید.
“امّا انّ ناشئه اللّیل هی اشدّ وطئاً و اقوم قیلا"ً. شب یک نشئه ای دارد، شب یک حسابی دارد، یک کتابی دارد ؛ شب کجا، روز کجا ! فرمود : روز، کار فراوانی دارید؛ می گوئید، می شنوید، می خوانید، می خورید؛ این کارهای روزتان است. به وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روز، کارهای فراوانی داری، شب را دریاب ! هر کس به جائی رسید، از شب زنده داری به جائی رسید.
به وجود مبارک موسای کلیم فرمود : تو سی شب مهمان مائی، ده شب هم اضافه می کنیم.” و واعدنا موسی ثلاثین لیلهً،” با اینکه شب و روز بود. نفرمود : یوماً، نفرمود : “لیلاً و یوماً !” فرمود : سی شب؛ آن روزش هم شب بود، شبش هم شب بود. برای اینکه بیگانه راه نداشت !” فاتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه أربعین لیله.” باز چهل شب شد؛ نه چهل روز، نه چهل شب و روز ! شب را گفت در یابید. این اربعین است !
معنای اربعین هم این نیست که آدم از جامعه جدا شود؛ باید در متن جامعه و زندگی باشد، در متن خدمتگزاری به مردم باشد؛ امّا کاسب نباشد، بیگانه ای در راهش نباشد، جز رضای حق چیزی را نداشته باشد؛ این اربعین گیری است. از اوّل ذیقعده تا دهم ذیحجّه، این دوره چهل شبانه روزی می شود أربعین!
در طول سال آدم می تواند چله بگیرد، ولی بهارش این چهل شب است؛ یعنی از اوّل ذی القعده تا دهم ذیحجّه،آدم مواظب دهانش باشد که غذای بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد که حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد که حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد که نگاه بد نکند؛ آنوقت سائر کارها خوب است. اینقدر کارهای حلال هست که آدم فرصت نمی کند به سراغ کار حرام برود ! فرمود : لزومی ندارد که آدم کار خلافی رامرتکب شود، مثل اینکه اینقدر غذای حلال هست که دیگر آدم فرصت نمی کند به سراغ غذای حرام برود!
آیت اله جوادی آملی
جمعه 96/04/09
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
در حدیث آمده است تمامی چشم ها روز قيامت گريان است، به جز سه چشم:
❶ چشمی که نامحرم را ندیده باشد.
من پریروز به خانواده ام می گفتم که ما پنجاه سال پیش به مدت شش سال در یک خانه مستاجر بودیم، در این مدت هرگز من زن صاحبخانه را ندیدم، نه عمداً و نه سهواً شما هم باید این طور باشید. اگر در خانه ای نامحرم هست ،دقت کنید.
❷ چشمی که در راه اطاعت خدا شب زنده دار است.
«سحرها از خواب بر می خیزد ، نماز شب می خواند ، و… چنین چشمی در روز قیامت گریان نیست. و لو اينكه سحر پا شده است و خوابش نبرده نشسته و چاي خورده است، همين خوب است. لازم نيست حتماً دعا بخوانيد؛ نه، خود بيداري شب، اثري دارد»
❸ چشمی که در دل شب، از ترس خدا گريه کند.
حاج میرزا علی موذن زاده بر روی منبر می گفت ما در نجف از صدای هق هقِ گریه حاج شیخ عباس قمی از خواب بلند می شدیم.
چهارشنبه 96/04/07
آیت الله بهجت (رحمة الله علیه):
1-نفس بکش با لااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن با استغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگو الحمدلله
4-هنگام تعجب بگو سبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن با بسم الله الرحمن الرحیم
9-خاتمه بده با الحمدلله رب العالمین.
دوشنبه 96/04/05
نماز جماعت خانگی حجتالاسلام شهید حاج شیخمهدی شاهآبادی بهطور معمول توفیق نماز جماعت را از دست نمیداد. اگر نمیتوانست به مسجد برود، در خانه خود نماز جماعت را برپا میکرد. وقتی یکی از پسرانش را میدید که مشغول خواندن نماز است؛ فوری پشت سرش میایستاد و به او اقتدا میکرد. با این روش، هم به فرزند جوان خود شخصیت داده بود و هم اینکه اهمیت نماز جماعت را به خانواده نشان میداد.
بهمرور فرهنگ خواندن نماز جماعت بین اهل خانه مرسوم شد. دیگر حتی اگر شیخ شهید هم در خانه نبود، اهل منزل نمازشان را به جماعت میخواندند. شیخ هیچگاه برای نماز جماعت بهطور تحمیلی یا به روش مستقیم و رسمی از فرزندانش دعوت نمیکرد. او روحیه جوانی آنان را لحاظ میکرد.
خودش میایستاد سر سجاده و اذان و اقامه را میگفت و در رکعت اول، سورهای بلند را انتخاب میکرد و میخواند؛ اینگونه دیگران فرصت داشتند تا وضو بگیرند و نماز را پشت سر ایشان اقامه کنند.
? قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 66
چهارشنبه 96/03/31
?آیت الله حائری شیرازی?
?ما در چيزهایی كه خودمان را میشكنیم، اجر می بريم?
برای اينكه اذان گفتن در بين مردم رايج شود، بايد بينند كه بزرگان اذان می گويند. مثلاً كسی كه در بازار از همه محترمتر است، شاگردش را به جای خود بگذارد و اذان بگويد. در مدرسه، مدير اذان بگويد. در ادارات، مدير كل و استاندار اذان بگويد. در مسجد اگر كسی صدایی بهتر از امام جماعت دارد، او هم اذان بگويد.
ما در چيزهایی كه خودمان را ميشكنيم اجر می بريم. وقتی پيشخدمت اذان بگويد، ترقی ميكند؛ ولی وقتی مدير كل اذان بگويد، ديگران تعجب ميكنند و او كمی شكسته ميشود. اما همين شكسته شدنها ما را می سازد و در آخرت و در بهشت، دری می شود كه انسان را از آن داخل ميكنند.
مسلمان هر وقت ديد كه با عبادتی شکسته ميشود، آن را به ديگری ندهد، بلکه خودش انجام دهد؛ چون او را بزرگ مي كند و تكبّر را از وجود او بيرون مينمايد. هر چه عبادت سختتر باشد، بيشتر انسان را بزرگ ميكند و می سازد.
سه شنبه 96/03/30
واکنش حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) به سخنان اخیر جناب روحانی: یک صفحه از نهج البلاغه را دیده و بقیه را ندیده است‼️
این مرجع گرانقدر شیعه در مراسم احیای شب قدر در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) با انتقاد از سخنان اخیر جناب روحانی گفتند:
?اخیراً در سخنان یکی از دولت مردان بیان شده بود، امام علی علیه السلام ولایت و امامت را با آرای مردم دانسته و گفته، دموکراسی میراث علی علیه السلام است‼️؛? این حرف، حرف عجیبی است؛ زیرا شما یک صفحه از نهج البلاغه را دیده اید و خطبه های دیگر و آیات قرآن را ندیده اید❌؛ اولا شما باید آیات قرآن را ببینید، قرآن می فرماید، ولی شما کسی است که در حال رکوع زکات داد؛ خداوند ولی را تعیین کرده است؛ ? آیات ولایت در قرآن کریم فراوان است.
? حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی اظهار کردند: دموکراسی از روی ناچاری است و در واقع حکومت مردم بر مردم نیست؛ در انتخابات نصف به علاوه یک پیروز است در حالی که ممکن است کلا 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کرده باشند که در این صورت در واقع نصف به علاوه یک آراء یعنی 25 درصد مردم که در واقع این حکومت، حکومت مردم بر مردم نیست؛ تازه باید ببینیم که کدام دموکراسی را مد نظر داریم.
?نباید بگوییم که حاکم را رای مردم تعیین میکند، رسول اکرم(ص) فرمود که تعیین جانشین من با خدا است و خداوند به هر کسی که خواست، ولایت میدهد و کتابهای زیادی در خصوص غدیر نوشته شده است.
?امام با رای مردم انتخاب نمیشود و نباید با یک صفحه نهج البلاغه، نظام حکومتی اسلام را دگرگون نشان بدهیم.
? ایشان تصریح کردند: عده ای از بزرگان عرب خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله)رسیده و بیان کردند، ما حاضریم شما را تا جایی تقویت کنیم که حکومت تو قوی شود؛ ولی یک شرط داریم و این شرط آن است که پس از تو حکومت به ما داده شود؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
? تعیین جانشین من با خداست و به هر کسی که خواست ولایت می دهد؛ در مراسم غدیر، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) امام علی(علیه السلام) را از سوی خدا به عنوان جانشین قراردادند….