خاطره بچه زرنگ

خاطره یکی از دوستان 

ما خونه ترکی حرف میزنیم ولی چون قم هستیم بیرون فارسی حرف میزنیم، یه وقتایی که تبریز میرم اشتباهی یادم میره فارسی حرف میزنم، یه بار صبح ترمینال پیاده شدم یادم رفت ترکی بگم به فارسی گفتم: ببخشید میخوام برم …، از ترمینال تا خونه ما ۱۰ دقیقه راه است، طرف فکر کرد مسافرم منو برد جاده تبریز صوفیان، منم دیگه فهمیدم و به روی خودم نیاوردم و فارسی ادامه دادم:))

 تو راه فقط داشت فحش میداد به همه مسئولین و میگفت همه دزدند، منم هیچی نگفتم ببینم تا کجا میخواد بره

پلیس راه دور زد دوباره برگشت سمت تبریز، خلاصه مسیر ۱۰ دقیقه ای را ۴۰ دقیقه سرکارمون گذاشت، وقتی رسیدم در خونه به ترکی گفتم اللرین آریماسین ( دستت درد نکنه)، گفت:مگه ترکی

 گفتم:آره دستت درد نکنه یه دور تبریز زدی خیلی وقته تبریزگردی نکرده بودم 

بعد گفتم:میدونی چرا کشور درست نمیشه؟

 گفت:نه. 

گفتم:چون همه مثل تو فکر میکنند بچه زرنگ هستند و هیچکس کارشو درست انجام نمیده. 

مرد حسابی برگرد ترمینال دوباره مسافر است چرا هی دورمیزنی. گفت: حاجی شرمندم راست میگی همه دزدیم:)))

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.