مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شنبه 96/01/26
آقا دامادها را در شب خواستگاری ببین!
ببین چه مؤدباند! چه با وقار! چه سر به زیر! چه کمحرف! چه مرتب!
خانوادهها و همراهان گل میگویند، و گل میشنوند، همه شوخی و مزاح میکنند، اما داماد ساکت و سنگین و موقر و خاموش گوشهای نشسته، و دلهره تمام وجودش را گرفته، و هرگز خودش را همراه و همرنگ با دیگران نمیکند. چرا؟
چرا داماد همرنگ نمیشود، چرا مثل دیگران راحت نیست؟
چون پیش خود میگوید: آنکه زیر نظر است یا آنکه قرار است انتخاب شود منم، نه دیگران.
یادمان باشد کسی که آن بالا نشسته، و به ما نظر دوخته قرار است انتخاب کند.
اگر این حقیقت را میدانستیم نگاهمان از دیگران گرفته میشد و از دیگران تأثیر نمیگرفتیم و همساز دیگران نمیشدیم و همیشه همان گونه بودیم که آقا دامادها!
مولوی، شب خواستگاری پسرش گفت:
پسرم! همیشه چنان باش که امشب.
یعنی میبینم امشب خیلی سنگین و رنگین نشستهای. میبینم حساب شده نگاه میکنی، حساب شده حرف میزنی. میبینم خائف و ترسان هستی، پاک و تمیزی، با خود گل و شیرینی داری، و کام دیگر را شیرین میکنی. میبینم که خودت را همرنگ جماعت نمیکنی. پسرم! همیشه چنان باش.
همه مشکل ما آدمها همین «همه» است، همهاش میگوییم: همه چنیناند و چناناند.
یادمان باشد این همه، همه را زمین میزند.
چرا مثل دوندهها نباشیم که در دویدن نگاهشان فقط به پیش است و به خط پایان و هرگز به همراهان هیچ کاری ندارند، بلکه میخواهند همیشه از آنها جلوتر باشند.
یکی از تعلیمات بزرگ و البته غیر مستقیم نماز همین است. چرا میگویند نماز صبح را بلند بخوان، یا نماز ظهر را آهسته بخوان
چون صبح زمان سکوت است، میگوید: بلند بخوان یعنی خودت را همرنگ با شرایط نکن!
و ظهر سرو صداست و پر از شلوغی، به همین خاطر میگوید آهسته بخوان یعنی خودت را همراه نکن.
? منبع : مثل شاخه های گیلاس محمد رضا رنجبر
شنبه 96/01/26
ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺍﻛﺜﺮ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﺳﺖ، ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﻣﻄﻠﺒﻰ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﻳﺎ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺧﻠﺎﻑ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: «ﺍﻳﺎﻙ ﻧﻌﺒﺪ ﻭ ﺍﻳﺎﻙ ﻧﺴﺘﻌﻴﻦ» ﻳﻌﻨﻰ: «ﺗﺮﺍ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺑﺲ، ﻭ ﻳﺎﺭﻯ ﻭ ﺍﺳﺘﻌﺎﻧﺖ ﻭ ﻣﺪﺩﻛﺎﺭﻯ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭ ﺑﺲ».
ﻭﻗﺘﻰ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺑﻰ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ، ﻭ ﺫﺭﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﺪﻫﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﮔﺮﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﻧﻴﺎﭘﺮﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻣﻴﺪ ﻳﺎﺭﻯ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻣﺪﺩﻛﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﺣﺪﻯ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺫﺍﺕ ﭘﺎﻙ ﺑﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻟﺎ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﻛﺎﺫﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.
ﻭ ﭼﻪ ﺯﺷﺖ ﺑﻨﺪﻩ ﻭ ﻗﺒﻴﺢ ﺷﺨﺼﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﻰ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻛﻪ: ﺍﻭ ﻛﺬﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ. ﺯﻫﻰ ﺑﻰ ﺷﺮﻣﻰ ﻭ ﻗﺒﺎﺣﺖ ﻭﺑﻰ ﺣﻴﺎﺋﻰ ﻭ ﺑﻰ «ﺁﺯﺭﻣﻰ».
? منبع : معراج السعاده
شنبه 96/01/26
جبرئيل از طرف خدا نزد آدم علیه السلام آمد و گفت:
اي آدم، من از جانب خدا مأمور شده ام تا تو را در انتخاب يكي از اين سه خصلت، مخير سازم، يكي از آن سه را بر گزين و دوتاي آن را واگذار.
√آدم (علیه السلام)پرسيد: آن سه خصلت چيست؟
√جبرئيل گفت:
۱- عقل
۲- حياء
۳- دين.
آدم(علیه السلام) فرمود: در ميان سه خصلت، خصلت عقل و انديشيدن را برگزيدم.
جبرئيل به حيا و دين گفت: شما جدا شويد و عقل را به خودش واگذاريد.
✨️حيا و دين گفتند:
اي جبرئيل، ما مأمور هستيم كه همه جا همراه عقل باشيم و از او جدا نشويم…
جبرئيل گفت: خود دانيد، آنگاه به سوي آسمان عروج كرد و رفت.
»نتیجه: هرچقدر عقل آدمی بیشتر باشد میزان دین و حیایش هم بیشتر خواهد بود.
? اصول كافي، ج ۱ كتاب العقل و الجهل، حديث ۲ ص ۱۰
شنبه 96/01/26
قال الباقر(علیه السلام) اربع من كنَّ فيه بني الله له بيتاً في الجنَّة
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:چهار خصلت است که هر كس دارا باشد خداوند برای او خانهاي در بهشت بنا نماید:
1- من اوي اليتيم
هر كسي كه يتيمي را پناه دهد و کفالت او کند؛
2- و رحم الضَّعيف
و ضعیفی را مهربانی کند؛
3- و أشفق علي والديه
و به پدر و مادر مهربان باشد؛
۴- و رفق بمملوكه.
و با زير دست خویش با مهر و نرمی رفتار نماید.
? منبع : خصال صدوق، جلد ۱ صفحه ۲۱۱
جمعه 96/01/25
✨تسبیحات امیرالمؤمنین (علیه السلام)
آيا مي دانيد كه تسبيحاتي داريم به نام تسبيحات اميرالمؤمنين عليه السلام كه داراي فضيلت بسيار زياديه؟
و در عين حال خيليييي راحته
كيفيت اين تسبيحات:
١٠ بار سبحان الله
١٠ بار الحمدلله
١٠ بار الله اكبر
١٠ بار لا اله الا الله
✨بعد از هر نماز✨
فضيلت اين تسبيحات:
اميرالمؤمنين عليه السلام به براء بن عازب فرمودند:
آيا كاري به تو ياد دهم كه چون آن را انجام دهي، از اولياي خدا خواهي بود؟
فرمود بله.
حضرت تسبيحات فوق را به او آموزش داداند و سپس فرمودند:
هر كس اين تسبيحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلاي دنيوي را از او دور مي كند، كه آسان ترين آن بازگشت از دين است.
و در آخرت براي او هزار منزلگاه آماده مي كند كه يكي از آن منزلت ها مجاورت رسول خدا صلي الله عليه و آله است.
?مستدرك الوسائل، ج٥، ص ٨٢
و بحار الانوار، چ بيروت، ج ٨٣،
جمعه 96/01/25
? «لا إله إلّا اللّه» یعنی پایان دادن حکومت هوای نفس در وجود؛ یعنی پاک کردن تمام رذایل اخلاقی از صفحه نفس؛ یعنی آراسته شدن به حسنات اخلاقی، یعنی خلوص و پاکی؛ یعنی بصیرت و بینایی؛ یعنی هم چون انبیا با تمام طاغوتها تا ریشه کن کردن آنان مبارزه کردن؛ یعنی ریشه تمام گناهان را از سرزمین وجود خویش درآوردن و به جای آن نهال عمل صالح کاشتن.
? «لا إله إلّا اللّه» یعنی از تمام مکتبها بریدن و به مکتب انبیا و امامان علیهم السلام پیوستن؛ یعنی فهم قرآن و عمل به تمام دستورها و قوانین الهی؛ یعنی آراسته شدن به صلاح و سداد و عفّت و تقوا.
? «لا إله إلّا اللّه» یعنی همه روز خود را به پاکی سر بردن و شب خود را به پاکی و طهارت و عبادت به روز آوردن؛ یعنی در مقابل حوادثی که بر مسلمانان میرود بیتفاوت نماند، یعنی حلّ مشکلات عباد خدا برای رضای خدا.
این همه ثواب، فقط به گفتار تنهای زبان نیست و ارجحیّت آن بر آسمانهای هفتگانه و زمین در گفتن تنهای آن خلاصه نمیشود، بلکه این ارجحیّت در تجلّی حقیقت «لا إله إلّا اللّه» در هستی و عمل و اخلاق انسان است.
★ پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
هر کس در ماه رجب، هزار مرتبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می کند.
? منبع : وسائل الشیعه، ج۱۰ ص۴۸۴
جمعه 96/01/25
نوف بكائى كه يكى از اصحاب و علاقه مندان حضرت اميرالمؤ منين علىّ صلوات اللّه عليه است، حكايت كند:
در آن هنگامى كه حضرت علىّ عليه السلام در حوالى كوفه در محلّى به نام رَحبه اقامت داشت ، به ديدارش رفتم و پس از احوالپرسى ؛ به ايشان گفتم : مرا پندى ده
مولاى متّقيان ، علىّ عليه السلام فرمود: اى نوف ! به هم نوعان و دوستان خود محبّت و مهر ورزى كن ، تا آنان نيز به تو مهر ورزند.
به حضرتش گفتم :اى سرورم ! بر نصايح خود بيفزاى .
فرمود: به همگان نيكى و احسان كن ، تا احسان ببينى .
گفتم : باز هم پندى ديگر بيفزاى تا بيشتر بهرمند گردم ؟
حضرت فرمود: از مذمّت و بدگوئى نسبت به ديگران دورى كن وگرنه طُعمه سگ هاى دوزخ خواهى گشت .
سپس اظهار داشت :
اى نوف ! هر كه دشمن من و دشمن امام بعد از من باشد، اگر بگويد: حلال زاده ام دروغ گفته است .
نيز هركه زنا و فحشاء را دوست دارد و بگويد: حلال زاده ام ، باز دروغ گفته است .
همچنين كسى كه نسبت به گناه بى باك و بى اهمّيت باشد، اگر ادّعاى ايمان و خداشناسى كند، بدان كه او هم دروغ گفته است .
اى نوف ! رفت و آمد و ديدار با خويشان خود را قطع مكن تا خداوند بر عمرت بيفزايد.
خوش اخلاق و نيك خوى باش ، تا خداوند محاسبه ات را ساده و سبك گرداند.
اى نوف ! چنانچه بخواهى كه در روز قيامت همراه و هم نشين من باشى ، هيچ گاه يار و پشتيبان ستمگران مباش .
و بدان كه هر كه ما را در گفتار و عمل دوست بدارد، روز قيامت با ما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام محشور خواهد شد، چه اين كه در روز قيامت ، خداوند هر كسى را با دوست مورد علاقه اش محشور مى نمايد.
اى نوف ! مبادا خود را براى مردم بيارائى ؛ و با معصيت و گناه ، با خداوند مبارزه كنى ، چون روز قيامت شرمسار و رسوا خواهى شد.
سپس در پايان فرمود: اى نوف ! به آنچه برايت گفتم اهميّت ده و عمل نما، كه سبب سعادت و خير تو در دنيا و آخرت خواهد بود.
? پی نوشت: الكنى و الا لقاب ج ۲ ص ۸۹
چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی
جمعه 96/01/25
اقسام دستها
۱- گیرنده
۲-دهنده
۳-نگهدارنده
متن وشرح حدیث
بهترين دست ها
پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:
اَلأَيْدِى ثَلاثَهٌ سائلَةٌ
۱- وَمُمْسِكَةٌ
۲- وَ مُنْفِقَةٌ
۳- وَخَيْرُ الأَيْدِىْ مُنْفِقَه
دستها سه گونه اند
دست گيرنده، و دست نگهدارنده، و دست دهنده و بهترين دست ها دست دهنده است.
شرح كوتاه
اسلام سعى دارد پيروان خود را با همّتى بلند و كوششى و تلاشى وسيع و عاطفه اى پرمايه پرورش دهد، و به همين دليل به همه پيروان خود توصيه مى كند تا مى توانند از كسى چيزى نخواهند و دست تمنى پيش كسى دراز نكنند، نه فقط از كسى چيزى نخواهند، آنچه را دارند نيز در انحصار خود قرار ندهند، بلكه تا مى توانند از آن در اختيار ديگران بگذارند و روى همين جهت در حديث فوق مى خوانيم بهترين دست ها دست دهنده است.
? منبع : تحف العقول، صفحه ۳۲
جمعه 96/01/25
فریضه ای که هیچ گاه از بندگان ساقط نمیشود…
(هیچ عذری پذیرفته نمیشود)
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
جبرئیل نزد من آمده و عرضه داشت:
يا مُحمّدُ ! إنّ اللّهَ يَقولُ : فَرَضتُ الصَّلاةَ و وَضَعتُها عَنِ المَريضِ و فَرَضتُ الصِّيامَ و وَضَعتُهُ عَنِ المَريضِ و المُسافِرِ و فَرَضتُ الحَجَّ و وَضَعتُهُ عَنِ المُقِلِّ المُدقِعِ و فَرَضتُ الزَّكاةَ و وَضَعتُها عَمَّن لايَملِكُ النَّصابَ و جَعَلتُ حُبَّ عَلي بنِ ابيطالبٍ و لَيسَ فيهِ رُخصَةٌ
ای محمد خدا میفرماید:
نماز را واجب کردم و آن را از مریض برداشتم
و روزه را واجب کردم و آن را از مریض و مسافر برداشتم
و حج را واجب کردم و آن را از فقیر مریض برداشتم
و زکات را واجب کردم و آن را از کسی که مالک حد نصاب نیست برداشتم.
?و حب و دوست داشتن علی بن ابیطالب (علیه السلام) را قرار دادم و هیچ رخصتی در آن نیست….
? منبع : بحارالأنوار ۱۲۹/۲
پنجشنبه 96/01/24
خاک چرا سبز میشود؟
زمین چرا مزرعه یا باغ میشود؟
چون تسلیم است، تسلیم زارع یا باغبان.
یعنی وقتی آن را شیار میزنند زیر بار میرود بر خلاف سنگ. یا وقتی میخواهند در دل آن بذر یا نهال بکارند تسلیم است و میپذیرد، بر خلاف سنگ.
یا وقتی آب و کود به آن میدهند میپذیرد و پس نمیزند، برخلاف سنگ.
مولانا همین ویژگی خاک را دیده بود که میگفت:
خاک باش! یعنی مثل خاک تسلیم باش.
چون خاک به خاطر همین تسلیم بودن است که در موسم بهار سبز و خرم میشود، و از دل آن انواع گلها و ریاحین سر میزند.
و یادمان باشد آنچه دین از ما میخواهد همین خاک بودن است، یعنی خاکی بودن و تسلیم بودن است.
اساساً دین چیزی جز تسلیم نیست.
دین در نزد خداوند یعنی تسلیم بودن.
تسلیم اولین تعلیم و درس نماز است.
اینکه در ابتدای نماز دستها را بالا میبریم یعنی:
خدایا! تسلیم توایم، اسیر توایم، گوش به فرمان توایم.
«حکم آنچه تو فرمایی»
و فرمان خدا همان است که در قرآن کریم آمده است.
پس کسی که دستها را بالا میبرد، باید پس از نماز، قرآن را باز کند و بخواند و طبق آن رفتار و زندگی کند.
سرّ اینکه میگویند بعد از نماز قرآن بخوان! به خاطر این است که در ابتدای نماز دستها را بالا بردهای و گفتهای: خدایا! تسلیم توام. پس باید بعد از نماز قرآن را باز کنی تا آنچه او گفته است بشنوی و به کار ببندی.
پس اگر قرآن را باز کردی و خواندی که قولا له قولاً لَیِّناً، دیگر باید از آن پس با زن و بچه خود با دوست و رفیق خود حتی با دشمنان نادان خود به نرمی سخن بگویی.
یعنی کسی که در نماز دستها را بالا میبرد، باید با دیگران نرم سخن بگوید، وگرنه دستها را بیخودی بالا برده است!
و سخن اگر نرم باشد البته به دل خواهد نشست. و هم اینکه موجب میشود به دوستان خود بیفزایی.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمود: درختها را ببین. آنکه چوبش نرمتر است (مثل بید مجنون) شاخ و برگ آن هم بیشتر خواهد بود.
و دیگر آنکه سخن نرم موجب میشود از دشمنی دشمنان کاسته شود.
چرا قصابها دائم کارد خود را تیز میکنند؟ چون به گوشت خورده و گوشت نرم است و این نرمی موجب کندی آن میشود. کسانی هم که با آدم با تندی رفتار میکنند اگر با نرمی با ایشان رفتار کنیم در دشمنی خود کند خواهند شد و دیگر قدرت برش خود را از دست خواهند داد.
بگذریم…
میبینی که لازمه بالا بردن دستها در نماز، نرمی گفتار و نرمش در رفتار آدمی است.
? منبع : مثل شاخه های گیلاس محمد رضا رنجبر