نوشته شده توسط
مهنــــا در داستان
پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این رفتار او خسته شده بودند روزی پدرش او را صدا کرد وگفت: پسر دلم می خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت:باشه پدر اورا به اتاقی برد و جعبه میخی بدستش داد و گفت: پسرم از تو می خواهم که…
بیشتر »