چرا حجاب؟

✅هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليم‏ (اوّل و آخر و پيدا و پنهان اوست و او به هر چيز داناست.) (حديد/۳)

هریک از اسماء الهي، در جهان آفرينش، مظاهر و نمونه هايي دارند:

لذا اسم شريف «الظاهر» که ظهور مي‌کند يکي از نشانه ها و مظاهرش در عالم ماده و طبيعت، جنس مرد مي‌شود 

و اسم شريف «الباطن» که ظهور مي‌کند يکي از نشانه ها و مظاهرش در عالم ماده و طبيعت، جنس زن مي‌شود.

 به تعبير ديگر، اسم «الظاهر» در مردها بيشتر تجلي کرده و اسم الباطن در زنها بيشتر جلوه کرده است و به تعبير ساده تر، مردها نشانه اسم «الظاهر» خداوند هستند و زنها نشانه، آيت و مظهر اسم شريف «الباطن» خداوند مي باشند. پس مردها بيشتر طبق اسم «الظاهر» خداوند آفريده شده اند و زنها بيشتر مطابق اسم «الباطن» او خلق شده اند.

همه انسانها آيت و نشانه خداوند متعال هستند با اين تفاوت که در گروهي، اسم «الظاهر» و در گروهي، اسم «الباطن» بيشتر تجلي يافته است.

زن، نشانه و آيت اسم الباطن (پنهان) خداوند بوده و با آن اسم الهي، بيشتر مرتبط است و چون اسم الباطن خداوند، مستور و پوشيده است، حقيقت وجودي زن نيز بايد از ديگران و اغيار، پوشيده باشد و چون بدن دنيوي زن، جلوه اي از حقيقت وجودي زن است، آن هم بايد مستور باشد تا ارتباطش را با حقيقت وجودي خود حفظ کند لذا در آموزه هاي دين و قرآن کريم، ستر و پوشش (حجاب) تدوين و تشريع شده و به آن سفارش و تاکيد شده است.

بنابراين ستر و پوشش (حجاب) به اين جهت است که مظهر اسم باطن خداوند (يعني زن) از افراد نالايق و نامحرم پوشيده باشد. حجاب (ستر و پوشش)، زن را با حقيقتش پيوند داده و او را خدايي مي‌کند

از اينجا معلوم مي‌شود که هر کس و هر نگاهي، شايستگي ندارد که حقيقت اسم «الباطن» و مظهرش (زن) را نظاره کند، بلکه براي شهود و ديدن آن مظهر، لياقت و محرميت لازم است.

پس ديدن بدن دنيوي زن، محرميت، لياقت و شايستگي مي‌طلبد.

مدعي خواست که آيد به تماشاگه راز / دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد

اين پوشش و حجاب ـ در حقيقت ـ احترام ويژه به زن است و او را با حقيقتش بيشتر مرتبط مي‌کند.

از اينجا سرّ اين نکته روشن مي‌شود که اگر حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) نبود، هيچ کس، لياقت و شايستگي همسري حضرت زهرا (سلام الله عليها) را نداشت.

بنابراين زن تا موقعي که در حجاب است، حق است و با خداوند متعال مرتبط مي باشد اما موقعي که از حجاب در آمد و پوششي مناسب نداشت، وجهه حقي خود را از دست داده و وجهه خَلقي پيدا مي‌کند و ارتباطش با حقيقت خود و عالم هستي کم رنگ مي‌شود، و اگر چنين شد، ديگر توانايي هايش شکسته مي‌شود و امکان عروج و تکامل روحي خود را از دست خواهد داد.

برگرفته از اشارات استاد صمدي آملي و استاد حسن رمضاني

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.