موضوع: "نگاه خدا"

آرامش


خدایا
من هیچ وقت از اینکه خیرم را دست تو بسپارم نمیترسم….
چون ایمان دارم که بهترینها را نصیبم میکنی…
خدای خوبم
من خوشبختم ، نه به خاطر رسیدن به همه خواسته هایم…
به خاطر داشتن خدایی چون تو خوشبختم…
و آرامم به خاطر اینکه تو آرامم کرده ای…
اگر گاهی بی حوصله و بی صبر میشوم و چرا، چرا، می کنم
تو ببخش…
من آرامشی میخواهم که با هیچ طوفانی نلرزد

خدا

 

شیطان اندازه یک حبه قند است

 

ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﮤ ﯾﮏ ﺣﺒّﻪ ﻗﻨﺪ ﺍﺳﺖ
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﺗﻮﯼ ﻓﻨﺠﺎﻥِ ﺩﻝِ ﻣﺎ، ﻃﻌﻢ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺗﻠﺦِ ﺗﻠﺦ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺳﻤﯽ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﻡ
ﺍﯾﻦ ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺑﺮ ﺭﻭﺡِ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎ ﮐﺒﻮﺩﻡ ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻢ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖِ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺍﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺎﺧﻮﺷﻢ، ﺩﺍﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺳﺖ داروی من وصل بتوست.
ﯾﮏ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﯾﺎﺩِ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻨﻮﺷﻢ ﻣﻌﺠﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺩﻋﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻨﻮﺷﻢ
ﺍﻋﻮﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻧﻔﺴﯽ…

نیایش

پروردگارا …
به ما بیاموز که دل آدم عصاره وجود توست، حرمت دلها را از یاد نبریم…

بیاموز که دوست داشتن را فراموش نکرده و آنهایي که دوستمان دارند را از یاد نبریم…

بیاموز که سوگند راست بودن دروغمان را به نام تو نسازیم…

و بیاموز همان باشیم که قولش را به تو داده ایم …

خودت میدونی تو دلم چیه 


خدایا تو تنها کسی  هستی که میتونم بدون ترس از این که برداشت اشتباہ از حرفام داشته باشی باهات حرف بزنم…تو تنها کسی  هستی که میتونم تمام بغضای دلمو با یه جمله ی خودت میدونی تو دلم چیه پیشت بیارم …

ممنونم که هستی…

درس اخلاق


 حاج اسماعیل دولابی(ره): 

خداوند دوست ندارد بنده‌اش از بدی‌هایش بگوید،  چون هرچه هست مصنوع خود خداست و خدا او را آفریده است.

خیلی اگر خود را بد می‌دانی، آخرش به تو می‌گوید مال بد بیخ ریش صاحبش!

همانطور که خداوند تو را پوشاند، تو هم خودت را بپوشان…

انسان موجود تنهایی ست

…از غربت و تنهایی گله نکنیم

و آن را تقصیر این و آن نیندازیم

عشق




من عشق و از خدا یاد گرفتم

اون لحظه که گفت:

صد بار اگه توبه شکستی باز آی

شکر نعمت

خدای من 

مردم همه شکر نعمتهای تورا می کنند

اما من شکر بودنت

تو نعمت منی

خداوند عشق است

 حس تنهای درونم می گوید:

تو خدا را داری

و خدا اول و آخر با توست

و خداوند عشق است