موضوع: "مناسبت"

ادب و حیا مایه رستگاری

عاشورا آزمونی الهی بود که غربالگر سره از ناسره شد. آزمونی که اطاعت از امام زمانه را نشان داد و درجه تسلیم در برابر خواست و اراده خداوند را به بوته آزمایش گذاشت. مردودین این آزمون اشقیاء بودند و آنانکه پذیرفته شدند به خیر و سعادت ابدی رسیدند. بررسی وجوه شخصیتی هر یک از دو سپاه صالحین و اشقیاء کربلا واقعیت های بسیاری را برملا می کند و چراغ راهی است برای پیروان حقیقت و آیین پاکی که موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. 

ادب و حیاء به عنوان یکی از ارزش ها و سجایای اخلاقی همواره مورد تاکید بزرگان دین بوده است و در بیان حضرت علی علیه السلام ارزنده ترین ارثی که پدران برای فرزندان می گذارند ادب است.وجود چنین گوهر تابناکی موجب تغییر سرنوشت بسیاری شده است و آنها را از مسیر باطل به طریق حقیقت بازگردانده است.  

حر بن یزید ریاحی از فرماندهان دلاوری بود که همه او را به شجاعت و جنگاوری می شناختند تا آنجا که هرگاه می خواستند از تهور و شجاعت کسی سخن بگویند حر را مثال می زدند.او که راه را بر امام سد کرده بود در حالی که فرمانده سپاه دشمن و در برابر امام بود نماز را به ایشان اقتدا می کرد و حب اهل بیت را در دل داشت.

هنگامی که او راه را بر امام بست و مانع حرکت ایشان شد امام حسین علیه السلام او را خطاب قرار داد و فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، به دلیل حب و علاقه ای که به پیامبر و حضرت فاطمه زهرا علیهما السلام داشت سکوت کرد و ادب پیشه کرد و همین ادب مسیر رستگاری را برای او گشود.

آیا دادرسى نیست که براى رضاى خدا به داد ما برسد؟ آیا دفاع‎‏کننده‌‏اى نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟

این خطابه امام لرزه ای بر وجود حر انداخت و راه توبه و بازگشت به سوی امام را برای او گشود همانگونه که حر در وصف حالش می گوید : به خدا سوگند خود را بر سر دو راهی بهشت و دوزخ می بینم و جز بهشت را انتخاب نمی کنم.

سبحان الله که ادب این گوهر ذی قیمت و حیاء سبب شد حر به یکباره از مسیر دوزخ بازگردد و راه سعادت و رستگاری را پیشه کند. 

لا ایمان (دین) له لمن لا حیاء له

ایمان (دین) ندارد آنکه حیا ندارد 

به نزد امام حسین علیه السلام توبه کنان بازگشت و امام نیز به او بشارت داد که خداوند توبه اش را پذیرفته است.

‏بار الها به سوى تو بازگشتم، توبه‎‏ام را بپذیر که من دلهاى دوستان تو و فرزندان دختر پیغمبر تو را لرزاندم‏.

ادب و حیاء حر سبب شد به مسیر آزادگی باز گردد و همانگونه که اول نفری بود که راه را بر امام سد کرد از امام اذن خواست که اول کسی باشد که جانش را در راه او فدا می کند.

پس از آنکه سپاه خصم را موعظه کرد در برابر امام خویش جنگ نمایانی کرد و به شهادت رسید. هنگامی که پیکر او را نزد امام حسین علیه السلام آوردند، حضرت در حالی که با دست خود گرد و غبار صورت حر را پاک می‎کرد، فرموند: همچنان که مادرت تو را حرّ نامید، واقعاً تو در دنیا و آخرت آزاد هستی.

ادب، حیاء و شجاعت سه ویژگی اخلاقی حر بود که عاقبت به خیری او شد و توبه اش در درگاه باری تعالی پذیرفته شد. 

خداوندا به سوی تو توبه می کنم از تمام گناهانی که کردم و ظلم هایی که در حق خود روا داشتم که تو مهربان و توبه پذیری. 

گفت سر بالا کن ای مهمان ما

ما پی امداد تو بر خواستیم

خاک پای مادرم دستت گرفت

قطره بودی وصل بر دریا شدی

تو دگر تو نیستی تو ما شدی

نیستی در بین ما دیگر غریب

گر چه صد جرم عظیم آورده ای

غم مخور رو بر کریم آورده ای

مهدی احمدوند 

محرم فرصت بزرگ و استثنایی

دستورالعمل نماز در روز آخر ذی الحجه

روز آخر ذی الحجه، دو ركعت نماز دارد و در هر ركعت، يك مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «توحید» و ده مرتبه «آية الكرسى» خوانده می شود.

محرم فرصت استثنایی


 محرم، فرصت بزرگ و استثنایی( ۴)
لزوم تعمیر دل و جان و فکر مخاطب

 دل و جان و فکر مخاطب را بایستی تعمیر و آباد و سیراب کنیم. 

 لوازم: باید به فکر و منطق درست مجهز شویم تا حرف سست زده نشود.

محرم، فرصت بزرگ و استثنایی

 لزوم رعایت اعتدال در بیان مسائل سیاسی نه مسائل سیاسی را بکلی از تبلیغ خود خارج کنیم.نه تصور کنیم همه‌ی تبلیغ، تحلیل مسائل آمریکا و اسرائیل است.

✅ کار واجب‌، دل مخاطب شماست…

خانواده با عشق زنده است


علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایه‌های آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل  شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.

در دین مبین اسلام خانواده یکی از مهم‌ترین ارکان جامعه محسوب می‌شود. پایبندی به خانواده و جلوگیری از بی‌بندوباری و همچنین ارتقاء جایگاه و تحکیم بنیان خانواده، از جمله مسائلی است که به آن سفارش فراوان شده است.خانواده به عنوان کوچک‌ترین نهاد اجتماعی، آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیب‌های اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیب‌ها ابتدا در خانواده‌ها بروز پیدا می‌کند و در صورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ می‌کند و در این شرایط دشوار دیگر نمی‌توان به راحتی مشکلات و آسیب‌ها را کنترل کرد.

بی شک با انجام فرامین دینی اسلام در مورد خانواده و درنظر گرفتن آنها می‌توان تا حد زیادی زمینه سلامت خانوادگی و سعادت و جاودانگی را برای خویش فراهم سازیم.

مباهله

​​روزی مأمون به حضرت رضا علیه السلام گفت:بزرگ ترین فضیلت امیرالمومنین علیه السلام که قرآن بر آن دلالت دارد را برایم بیان کنید.

حضرت فرمود:فضیلتی که در مباهله است زیرا…

باب الحوائج




آخرین روزهای ماه ذی الحجه سال 127 هجری قمری بود که خداوند اراده کرد نور هفتم آسمان ها و زمین را میهمان خانه جعفر بن محمد؛ امام صادق علیه السلام و حمیده خاتون کند.
 فرزندی با نام موسی که وقتی چشم به جهان گشود پدر، سه روز اهل مدینه را اطعام کرد و ولیمه داد.اطلاعات زیادی از دوران کودکی امام موسی وجود ندارد اما پاسخ او به سوالات ابوحنیفه از بزرگان اهل سنت در پنج سالگی سبب حیرت او و شنوندگان شد و باعث شد که او بدون دیدن امام صادق جواب خود را گرفته و بازگردد.امام صادق علیه السلام علاقه وافری به فرزند خود داشتند و او را همواره گرامی می داشتند و در میان اصحاب به عنوان جانشین و وصی بعد از خود معرفی می کردند.موسی بن جعفر  بیست ساله که شد ردای امامت را پس از شهادت پدر به تن کرد و زعامت امت اسلامی را عهده دار شد.  

مردم مدینه آن حضرت را به سبب عبادت بسیار عبد صالح و زین المجتهدین لقب داده بودند. شبها در کوچه های مدینه کسی نبود که نیازمند باشد و از کرامتش بی بهره مانده باشد به حدی که کمک ها و کیسه های پولی که به نیازمندان می بخشید ضرب المثل شده بود و همه چشم به احسان او داشتند. 

شیخ مفید امام موسی علیه السلام را بخشنده ترین مردم زمانه خود معرفی می کند و البته هنوز هم زائرانش چشم به کرامت و سخاوتش دارند، همین است که او را باب الحوائج نامیده اند؛آخر کسی را از در خانه اش نا امید باز نمی گرداند او که حتی برای دشمنانش هم هدیه می فرستاد و آنقدر مهربانی می کرد که آنها هم مریدش می شدند. انفاق می کرد و می بخشید و هرگز خشمگین نمی شد و غضب خود را همواره فرو می داد آنقدر که او را کاظم نامیده اند.

همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند؛  خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. (سوره آل عمران آیه 134) 

دوران امامت امام موسی کاظم علیه السلام به دلیل کشمکش هایی که بین علویان و حکام عباسی وجود داشت دوران بسیار سخت و ویژه ای برای شیعیان بود. منصور، مهدی، هادی و هارون عباسی در دوران امامت ایشان خلیفه وقت بودند و سه بار امام را دستگیر و زندانی کردند.

سخت گیری ها بر حضرت بسیار زیاد بود ولیکن به دلیل حلم و صبر ایشان و توصیه بر تقیه به شیعیان هر بار دسیسه و خدعه آنها بی اثر می شد. در منابع تاریخی فرزندان زیادی برای آن حضرت ذکر شده است که از آن میان امام رضا علیه السلام، حضرت فاطمه معصومه و حکیمه علیهما السلام، احمد بن موسی شاهچراغ، ابراهیم، حمزه و اسحاق از جمله فرزندان ایشان ذکر شده اند.  

امام موسی کاظم علیه السلام در گسترش نهضت علمی که پدر آغاز کرده بود نقش مهمی ایفاء نمودند و شاگردان بسیاری را تربیت کردند گرچه در این دوران فرقه هایی همچون اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه شکل گرفتند و واقفیه نیز بعد از شهادت ایشان اعتقاد به ختم امامت داشتند.

عاقبت حضرت امام موسی کاظم  علیه السلام در سال 183 هجری قمری پس از 35 سال دوره امامت و در سن 55 سالگی  توسط سندی بن شاهک و به دستور خلیفه وقت هارون در زندانی در بغداد کنونی در اثر مسمومیت پس از سه روز به شهادت رسیدند  و از ترس آنکه مبادا مقبره ایشان تبدیل به محلی برای تجمع شیعیان تبدیل شود دستور داد در مقبره خانوادگی منصور دفن شود. 

سلام بر تو یا کاظم آل محمد بر خوان کرمت آمده ایم و دست نیازمان به سوی توست یا باب الحوائج.  

مهدی احمدوند 

دلت دریا بود که اشکت نریخت...

 

دلت دریا بود که اشکت نریخت …

زیر آفتاب که ایستاده بودی … ابروهای اخم ندیده ات را که گره زده بودی در هم،جلوی خورشید …

دست هایش را که گرفته بودی در دستت … محکم … می آزمودیشان شاید برای طاقت بند …

با دانه دانه شان که به اتمام رساندی حجت را …در چشمانشان حتما می دیدی"در و دیوار” را …

“کوفه” را…

دریای دلت پیش فرات بود حتما …

دست هایشان را که دانه دانه متبرک کرده به دست … حتما حس می کردی نای پیمان شکستنشان را …

دلت دریا بود که اشکت نریخت …

سرچشمه ی همه ی اشک های امروز ما… اشک های آن روز تو بود که حلقه زده بود در چشمت و نریخت که بماند …

در تاریخ … چه مایه قدر نشناسی باید باشد دستی که گرم شود به دستان تو و سرد شود به پیمان شکستنش … بشکند آن دست …

چقدر باید شاکر باشیم ما گنج محبت این خانواده را که بی لیاقتیمان مانع کرامت شما نشد … که

” الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله ” …

 

 

پ.ن:نمیدونم نویسنده اش کیه ولی خیلی عالی نوشتند.


#عید_ولایت
#مبلغ_غدیر_باشیم

شهرت عید غدیر در آسمانها بیشتر از زمین است.

🔹راوی میگوید: جمعى خدمت امام رضا علیه السلام بوديم و مجلس پر از جمعیت بود.

🔹صحبت غدير را مطرح کردند و بعضى از عامّه (اهل سنت) آن را انکار کردند.

امام رضا علیه السلام فرمودند:

🔹همانا شهرت روز غدير در آسمانها بيشتر از شهرت آن در زمين است.

🔹همانا برای خدای متعال در فردوس اعلی قصری است كه خشتهای آن از طلا و نقره است. در آن قصر، صد هزار خيمه است از ياقوت سرخ و صد هزار خيمه است از ياقوت سبز. خاک آن از مشک و عنبر است.

🔹در آن چهار نهر است: يكى از شراب بهشتی، یكى از آب، يكى از شير و يكى از عسل.

🔹در اطراف آن درختانی از تمام ميوه‏ ها هست.

🔹بر آن درختان مرغانی هستند كه بدنهایشان از مرواريد و بالهایشان از ياقوت است و به انواع صوتها نغمه سرائى مىكنند.

🔹چون روز غدير مى‏ شود، تمام اهالی آسمان به آن قصر مى ‏آيند و تسبیح و تقديس و تهليل الهى مى كنند.

🔹پس آن مرغان به پرواز مى ‏آيند و در آن آب فرو مى ‏روند و بر آن خاک مشك و عنبر میغلطند.

🔹هنگامی که فرشتگان جمع شدند، آن مرغها پرواز مى‏ كنند و بالهاى خود را بر ايشان مى ‏افشانند و در اين روز نثار (هدایای) حضرت فاطمه زهرا صلوات اللَّه عليها را به یکدیگر هديّه مى‏ دهند.

🔹پس هنگامی که آخر روز غدیر مى ‏شود، ندا مى ‏رسد به جاهای خود برگرديد كه به احترام حضرت محمّد و حضرت امير المؤمنين عليهما السّلام، شما را تا سال آینده، چنین روزی، از خطا و لغزش ايمن ساختند.

🔹پس در هرجا كه باشى سعى كن روز غدير نزد حضرت امير المؤمنين (علیه السلام) حاضر شوى زيرا كه خدای متعال برای هر مرد و زن مؤمن و مسلمان، گناهان شصت سال را می آمرزد و چندین برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از جهنم آزاد کرده، در عید غدیر آزاد میکند.

🔹یک درهم كه در اين روز برای برادران شیعه خودت هزینه کنی، معادل هزار درهم است. پس در این روز بر برادران مؤمنت تفضل کن (اعطا کن) و مؤمنین را شاد گردان.

🔹اگر مردم حقیقت این روز را درک میکردند، ملائکه در هر روز ده مرتبه با آنها مصافحه میکردند (دست میدادند). اگر نمیترسیدم صحبت طولانی شود، از فضیلت این روز و فضیلت کسی که این روز را بشناسد، آنقدر میگفتم که قابل شمارش و حساب نباشد.

 بحارالانوار جلد ۹۴ صفحه ۱۱۸