مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 03/04/17
عبرت های عاشورایی (۱)
پسران قَرَظَة
دو برادر از یک پدر و مادر، تربیت یافته و بزرگ شده در یک خانه هستند به نام های «عَمرو» و «علی» ، اما «عَمرو» هدایت یافته و در راه حسین علیه السلام به شهادت رسید و علی گمراه شده و جزو لشکر کوفیان است.
علی بن قَرَظَه انصاری، با برادرش خیلی صحبت کرد و سعی نمود او را به لشکر ابن سعد بیاورد اما نتوانست عمرو را منحرف کند.عمرو هدایت شده روز عاشورا به یاری امامش به میدان آمد و رجز می خواند:
قَدْ عَلِمَتْ کتیبَةُ الانْصاری
انّی سَاحْمی حَوْزَةَ الذَّماری
ضَرْبَ غُلامٍ غَیرَ نَکسٍ شاری
دُونَ حُسَینٍ مُهْجَتی وَداری
جمع یاران دانسته اند که من از شرف و ناموسم حمایت می کنم، ضربه ام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. جانم و خانه ام به فدای حسین باد.
وقتی روی زمین افتاد، سیدالشهداء (ع) سرش را به زانو گرفت.
عمرو عرض کرد: یابن رسول الله اَوفَیتُ؟ ای فرزند رسول خدا آیا وفا کردم؟
حضرت فرمود: «نَعَم اَنتَ اَمامی فی الجَنّه فَاَقَرّی رسولَ الله منی السلام» آری تو زودتر از من به بهشت می روی، سلام مرا به رسول خدا برسان.
علی بن قرظه گمراه وقتی سعادتمندی برادرش را دید فریاد زد:
«یا حسین! یا کذاب ابن کذاب اَظلَلتَ اَخی و غَرَدتَه حتی قَتَلتَه» ای حسین ای دروغگو پسر دروغگو ( نستجیربالله) برادرم را گمراه کردی و فریب دادی تا او را به قتل رساندی.
امام حسین (ع)فرمود:
«إنَّ اللهَ لَم یُضِلّ اَخاک و لکنه هَدی اخاک و اَضَلّک» خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه هدایت نمود و تو را گمراه کرد.
گفت: خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم! پس به سوی امام حمله کرد ولی نافع بن هلال با نیزه ضربهای بر او زد و او زخمی بر زمین افتاد و اطرافیانش او را از میدان بیرون بردند.
السَّلامُ عَلی عمرو بنِ قَرظَةِ الانْصاری
📖پی نوشت:
در تلفظ کلمه «عَمرو» ، واو در این کلمه خوانده نمیشه .
منبع: طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴.
یکشنبه 03/04/17
این روزها غم تو مرا میکشد حسین
شبهای ماتم تو مرا میکشد حسین
تا آن دمی که منتقم تو نیامده است
سرخی پرچم تو مرا میکشد حسین
از لحظه ورودیه تا آخرین وداع
هر شب محرّم تو مرا میکشد حسین
هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی
اشک دمادم تو مرا میکشد حسین
داغ علی اصغر و عباس و اکبرت
غمهای اعظم تو مرا میکشد حسین
از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایت
انگشت و خاتم تو مرا میکشد حسین
بر نیزه در مقابل چشمان خواهری
گیسوی درهم تو مرا میکشد حسین
یوسف رحیمی
فرارسیدن ماه محرم، ماه خزن و اندوه، تسلیت و تعزیت
جمعه 02/05/27
مَنو به محرم رسوندید ، ازت ممنونم
نه محرم ، تموم سال برات گریونم
به اباالفضل که تا زندم به پات میمونم
ای آب حیات ، عالیدرجات ، کشتی نجات
جونم به فدات ارباب …
چهارشنبه 02/05/18
حکایت «یحیایشهید» که شجاعانه از أسرای آل الله در راه شام، دفاع کرد و در آخر به شهادت رسید…
نقل کردهاند:
وقتی که سرمقدس سیدالشهداء علیهالسلام را به شام میبردند، در بین راه به موضعی به نام «حرّان» رسیدند. در آن منطقه بربالای تپهای منزل مردی یهودی بود که اورا «یحیی حرّانی» میگفتند. یحیی به استقبال این جمعیت آمده و سرهای مقدس را مشاهده کرد؛ ناگهان نگاهش به سر مبارک امام حسین علیهالسلام افتاد و دید که لب های مبارکش حرکت میکند؛ یحیی نزدیک آن سر رفت و شنید که این آیه شریفه را تلاوت می:کند:
«وسَیَعلمُ الذین ظَلَموا أیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبون»
یحیی از دیدن این حالت تعجب کرد وپرسید این سر چه کسی میباشد؟
گفتند: سر حسین علیهالسلام است.
یحیی گفت : پدرش چه کسی بود؟ گفتند: علی بن ابیطالب علیهماالسلام.
یحیی پرسید: مادرش چه کسی بود؟ گفتند: فاطمه دخترمحمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم.
یحیی گفت: اگر دین جدّ حسین بن علی حق نبود من الان این معجزه را از سر او نمیدیدم؛ پس یحیی شهادتین گفت و عمامه خود را از سرش برداشت و آن را قطعه قطعه نمود و بین مخدرات تقسیم کرد و لباسی که به تن داشت را نزد امام زین العابدین علیهالسلام فرستاد به همراه هزاردرهم که در موقع احتیاج مصرف فرماید.
- افرادی که مسئول نگهداری سرها بودند به یحیی نهیب زدند که این چه کارهایی است که انجام میدهی و چرا از دشمنان فرمانروای شام (یزید علیه اللعنة) حمایت میکنی؟ از این اسیران دور شو و إلا سر از بدنت جدا خواهیم کرد.
- پس یحیی به خادمان خوددستور داد که شمشیر او را آوردند سپس تکبیرگویان به سمت آنها حمله نمود تا اینکه پنج نفراز آنها را به جهنم فرستاد و سرانجام به شهادت رسید.
زینب کبری سلاماللّهعلیها به وقت شهادت نام او را پرسیدند و برایش دعای خیر نمودند.
امروزه مرقد او در دروازه حراّن بین مردم مشهور است و به او «یحیی شهید» میگویند و دعا در آنجا مستجاب میگردد.
◇ مخزن البکاء ص۸۱۷
◇ روضة الشهداء ص۳۶۷
◇ بحرالمصائب ج۷ ص۲۰۸
دوشنبه 02/05/16
پیش گویی تکان دهنده
حضرت علی علیه السلام
👈مردم به گناه افتخار میکنن👉
باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند،
«وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ»و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.
و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد، و باران خنك كننده، گرمى و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر مى كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود. با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند،«وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً» به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند.
نهج البلاغه،خطبه ۱۰۸
دوشنبه 02/05/16
ألسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ؛
سلام بر پنجمینِ اصحابِ کساء
قالَ مولانا الصادق علیهالسلام:
هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام:
قلْتُ: فَمَا لِمَنْ یجَهِّزَ إِلَیهِ وَ لَمْ یخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ قَالَ:
یعْطِیهِ اللَّهُ بِکلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ
و یخْلِفُ عَلَیهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ
و یصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیصِیبَهُ وَ یدْفَعُ عَنْهُ وَ یحْفَظُ فِی مَالِهِ.
هشام بن سالم: از امام صادق علیه السلام پرسیدم:
کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه السلام برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینه هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
امام صادق علیه السلام فرمودند:
1️⃣به ازای هر درهمی که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می نویسد.
2️⃣چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی گرداند!
3️⃣بلاهایی را که فرود آمده تا به او برسد، از او می گردانَد و از وی دور میکند و مالش حفظ میشود.
📚کامل الزیارت، ص۱۲۹.