موضوع: "محرم"

سخن پاکیزه

بنا به نقل، امام باقر عليه السّلام فرمودند:

 سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید،‌ اگر چه او خود،‌ بدان عمل نکند.

خُذُوا الکلِمَةَ الطَّیبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم یعمَل بِها.

بحارالانوار، ج ١١٠، ص ١٦٠

منظور از «سخن طیب و پاکیزه» در این حدیث، سخن نیک و پسندیده‌ای است که به حق و راستی نزدیک باشد. امام باقر (علیه‌السلام) در این حدیث می‌فرمایند که انسان باید سخنان خوب و ارزشمند را از هر گوینده‌ای بپذیرد، حتی اگر خود گوینده به آن عمل نکند. به عبارت دیگر، ارزش سخن به محتوای آن است، نه به گوینده‌اش. 

بنابراین، «سخن طیب و پاکیزه» شامل موارد زیر می‌شود: 

◇سخنان حق و درست:

سخنانی که بر اساس واقعیت و حقیقت استوار باشند.

◇سخنان نیک و پسندیده:

سخنانی که به دیگران آسیب نمی‌رسانند و تأثیر مثبتی بر روحیه و رفتار آنها دارند.

◇سخنان سازنده و مفید:

سخنانی که به رشد و تعالی فرد و جامعه کمک می‌کنند.

◇سخنان دور از دروغ و غیبت:

سخنانی که از گفتن مطالب نادرست و آزاردهنده پرهیز می‌کنند.

به عبارت دیگر، امام باقر (علیه‌السلام) با این حدیث، اهمیت «محتوا» را بر «شخصیت گوینده» تأکید می‌کنند. 

اعتراض حضرت زینب 

اعتراض حضرت زینب 

حضرت زینب در ایام اسارت و در اوج سختیها و مشکلاتی از قبیل  نبود امکانات لازم در محل نگهداری اسرا ، گرسنگی زنان و کودکان گلایه ای به این امور ابراز نکرده اند ، در حالی که از زبان مقدس امام سجاد(علیه‌السلام)نقل شده است:

« …کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف منذ ثلات لیالٍ لانها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال»

 از شدت ضعف  گرسنگی نمازهای نافله را نشسته می خواند چرا که سهم نان خود را به کودکان می داد تا آنها گرسنه نمانند.

اما تنها موردی که دغدغه جدی ایشان بود ارزشهای اخلاقی بانوان بود و ایشان لزوم رعایت حریم اخلاقی از ستر و  پوشش زنان را مورد توجه قرار دادند و در این خصوص یزید را مورد سرزنش تند قرار دادند؛  

«أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاءِ! تَخْدِيرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِمائَكَ، وَ سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّم سَبايا، قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الاَْعداءُ مِنْ بَلد اِلى بَلد، يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَناهِلِ وَ الْمَناقِلِ، وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ» 

اى پسر كفّار آزاد شده!  آيا اين از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها بنشانى، ولى دختران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را اسير كرده و به اين سو و آن سو بكشانى و در حالى كه پرده حرمت آنان را دريده و چهره هاى آنان را در معرض ديد مردم قرار داده اى، آنها را توسط دشمنان در شهرهاى مختلف بگردانى، تا مردم هر كوى و برزن به تماشاى آنان بنشينند و افراد دور و نزديك و پست و شريف به چهره هايشان چشم بدوزند.

زن مگو مرد آفرین روزگار

زن مگو بنت الجلال اخت الوقار

زن مگو خاک درش نقش جبین

زن مگو، دست خدا در آستین

روز عفاف و حجاب

روزی کم

چهار عمل مکروهی که روزی را کم می‌کند…

امام سجّاد (علیه السلام) :

 «مکروهاتی که روزی را از انسان دفع می‌کنند :

1️⃣  اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم؛

2️⃣  خواب دیرهنگام شب و بعد از نماز صبح؛

3️⃣  تحقیر و کم‌ارزش شمردن نعمت های خدا؛

4️⃣  شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال.»

«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ زَيْنَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَقُول‏ُ … الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَى الْمَعْبُودِ عَزَّوَجَل‏ …»

معانی الاخبار، ص ۲۷۱

نیاز مردم به شما

بنا به نقل، امام حسين عليه السّلام فرمودند: 

آگاه باشید که یکی از نعمت‌های الهی بر شما حاجات و نیازهای مردم به شما است، پس از این نعمت‌ها بیزار نشوید که برمی‌گردند و به جای دیگر می‌روند. 

 واعلموا أن حوائج الناس إلیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم فتحور نقما.

بحارالانوار، ج ٧٨، ص ١٢١

وقایع مهم روز تاسوعا

وقایع مهم روز تاسوعا

ورود شمر به کربلا:

شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر سپاهی وارد کربلا شد و نامه عبیدالله زیاد را برای عمر سعد آورد. 

تهدید و تطمیع:

شمر، عمر سعد را بین جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) و بیعت گرفتن از ایشان مخیر کرد. 

امان‌نامه برای فرزندان ام البنین:

شمر برای فرزندان ام البنین امان‌نامه آورد تا آنها را از سپاه امام حسین (علیه‌السلام) جدا کند. 

درخواست مهلت برای عبادت:

امام حسین (علیه‌السلام) از دشمن مهلت خواستند تا شب عاشورا را به عبادت بپردازند. 

آماده شدن برای جنگ:

سپاه عمر سعد خود را برای جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) آماده کردند. 

یقین به پیروزی:

سپاهیان دشمن با دیدن لشکر انبوه خود، یقین کردند که پیروزی از آن آنهاست. 

سرگذشت شهیدسه‌ساله

شرح سرگذشت شهیدسه‌ساله حصرت رقیه سلام‌الله‌علیها

عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.

پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.

خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و درآغوش کشید.

بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.

دختر خردسال حسین(علیه‌السلام) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.

شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه141

زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها 

زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، 

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

التماس دعا 

مرثیه دوم محرم

مرثیه زیبا

ویژه دوم محرم 

پرسید از قبیله كه این سرزمین كجاست

این سرزمین غم‌زده، در چشمم آشناست

این سرزمین كه بوی نی و نیزه می‌دهد

این سرزمین تشنه كه آبستن بلاست

گفتند: «طفّ» و «ماریه» و «شاطِیءُ الفُرات»

گفتند: «غاضریّه» و گفتند: «نینوا»ست

دستی كشید بر سر و بر یال ذوالجناح

آهسته زیر لب به خودش گفت: «كربلا»ست

طوفان وزید از وسط دشت، ناگهان

افتاد پرده، دید سرش روی نیزه‌هاست

زخمی‌تر از مسیح، در آن روشنای خون

روی صلیب دید، سر از پیكرش جداست

طوفان وزید، قافله را بُرد با خودش

شمشیر بود و حنجره و دید در مناست

باران تیر بود كه می‌آمد از كمان

بر دوش باد دید كه پیراهنش رهاست

افتاد پرده، دید به تاراج آمده ا‌ست

مردی كه فكرِ غارتِ انگشتر و عباست

برگشت اسب، از لب گودال قتلگاه

افتاد پرده، دید كه در آسمان، عزاست

شاعر؛ مریم سقلاطونی

روز اول محرم

فرامین حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام در روز اوّل محرّم 

ريّان بن شبيب گفت: روز اوّل محرّم نزد حضرت رضا (علیه‌السلام) رفتم. حضرت به من فرمود: 

۱) اى ابن شبيب! 

اگر مي خواهى برای چیزی گريه كنى، بر حسين (علیه‌السلام) گريه كن،

 زيرا او را ذبح كردند و هجده نفر از بستگانش را که روى زمين نظير نداشتند، شهید کردند.

اگر بر حسين (علیه‌السلام) گريه كنى به گونه‏ اى كه اشك هايت بر گونه ‏هايت جارى شود، خداوند هر گناهى را كه مرتكب شده باشى، چه گناه صغیره و چه گناه کبیره، چه گناه كم و چه گناه زياد، خواهد بخشيد. 

۲) اى ابن شبيب! 

اگر دوست دارى پاك و بدون گناه به ملاقات خدا بروى، حسين (علیه‌السلام) را زیارت کن.

۳) اى ابن شبيب! 

اگر دوست دارى با پيامبر اكرم و آل او صلوات الله علیهم در غرفه‏ هاى بهشت همراه باشى، قاتلان حسين (علیه‌السلام) را لعنت كن.

۴) اى ابن شبيب! 

اگر دوست دارى ثوابى مانند ثواب كسانى كه همراه حسين (علیه‌السلام) شهيد شدند داشته باشى، هر گاه به ياد او افتادى بگو: 

«يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً» 

(اى كاش با آنان ‏بودم و به فوز عظيم مي رسيدم).

۵) اى ابن شبيب! 

اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين و در خوشحالى ما، خوشحال باش، 

و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد كرد.

 امالی صدوق، ص۱۲۹،۱۳۰

ماه محرم

حي على العزاء | محرم الحرام ١٤٤٧ هــ

حلول ماه محرم، ماه عزای سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش بر عموم مسلمین و محبین اهل‌بیت علیهم‌السلام تسلیت باد.