موضوع: "زندگی"

ماجرای هپکو...

هیچکس نمیداند در اراک چه گذشت و او چه کرد….

من بیست سال در اراک زندگی کردم.

وقتی می‌گویند هپکو من دقیقاً می‌دانم دارند از چه حرف می‌زنند. افتخار مدرسهٔ دولتی من این بود که هر سال ما را ببرد اردوی بازدید کارخانه هپکو.

من خیلی کوچک بودم که فهمیدم هپکو اولین و بزرگ‌ترین کارخانهٔ تولید تجهیزات سنگین، نه فقط در ایران، که در کل خاورمیانه است. موقع بازدید هپکو محو عظمتش شده بودم. در ۱۳سالگی بابت گزارشی که از آن بازدید نوشتم، در مدرسه تقدیر شدم، تازه گزارشی که مال سال ۸۳ بود، قبل عصر اینترنت، قبل این همه رشد و بالندگی صنایع کشور.

مادر شاگردم طلاق گرفت و رفت.

پدر دوستم از فرط غم، سرطان گرفت.

یکی از آشناهایم از شدت استیصال درگیر اعتیاد شد.

همه‌شان کارگر هپکو بودند

و همهٔ این بلاها، طی چهار سال اتفاق افتاد، از ۹۴ تا ۹۸ که بزرگ‌ترین کارخانهٔ تجهیزات سنگین خاورمیانه با سر زمین خورد.

کارگران هپکو در دولت مردی که برای بازدید از کارخانه‌ها از اتومبیل ضدگلوله‌اش پیاده نمی‌شد، به خاک سیاه نشستند. دولت بنفش، هپکو را دو بار به ثمن بخس، به بی‌تعهدترین و غیرمتخصص‌ترین گزینه‌های غیربومی واگذار کرد. هم‌زمان، تمام قطعاتی را که پیش از آن کارگران اراکی با دست هنرمند خودشان در هپکو می‌ساختند، وارد کرد!!! تولیدات هپکو ماه‌ها خاک می‌خورد و بازار پر از قطعهٔ خارجی بود…

به همین سادگی، صنعتی‌ترین شهر ایران که سهم مردمش از همهٔ ثروتش فقط دود و سرطان و کمبود بوده و هست، به آشوب کشیده شد. فضا امنیتی شد. اعتصاب پشت اعتصاب. بی‌فایده. هپکو شده بود درد لاعلاج، اسباب نفرت کارگرانی که روزگاری وقتی آرم کارخانه را می‌دیدند، سینه‌شان را جلو می‌دادند و به آن افتخار می‌کردند…

سیدابراهیم رئیسی هپکو را نجات داد.

رئیسی امید را به کارگران اراکی برگرداند.

رئیسی یکی از مهم‌ترین کارخانه‌های ایران را احیا کرد.

رئیسی نان گذاشت سر سفرهٔ #نان_گزیده_ها

رئیسی با همان صبر و آرامش و تقوا و متانت عجیبش، درد کارگران هپکو را شنید و خودش آستین بالا زد تا دوباره چراغ کارخانه روشن شود.

 در خیابان آزادی تهران، هنگام عبور تابوت شهید سیدابراهیم رئیسی، وقتی کارگران هپکو با صدای بلند زار می‌زدند و به سر و سینه می‌کوفتند.

روی برگه‌ای نوشته بودند: «جامعهٔ کارگری ایران داغدار شد».

کارگرهای هپکو، رئیس جمهور مملکتشان را یکی مثل خودشان و از خودشان می‌دانستند.

راوینو

​آیه‌های خاص برای آرامش و نجات


​آیه‌های خاص برای آرامش و نجات

وقتی زلزله شد بخون

«إِنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَآ إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِیماً غَفُوراً»

برای شفای بیمار

«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»

برای بی خوابی و برای گریه بچه

««فَضَرَبْنا عَلی آذانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداًثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ اَیُّ الحِزْبَیْنِ اَحْصی لِما لَبِثُوآ اَمَداً»»

برای ترس بچه 

➖وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ

➖لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ

برای طلب روزی

➖ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

➖اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

وقتی از سگ ترسیدی بخون

➖«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ»

➖«وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ »

برای طلب فرزند

«رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ»

تلنگر

✔️ وقتی که درمان نیست، درد را باید پایان یافته دانست و آخرین امید را از آن برید.

 زاری از پس مصیبت گذشته نزدیک‌ترین راه برای جلب بدبختی‌های دیگر است.

 آن‌چه روزگار می‌ستاند نگهداریش محال است، اما شکیبایی لطمات سرنوشت را به بازی می‌گیرد.

 کسی که مالش را دزیده‌اند و لبخند می‌زند، خود چیزی از کف دزد می‌رباید؛ و آن کس که بیهوده افسوس می‌خورد از مایه‌ی خود می‌دزدد.

ویلیام شکسپیر

لبخند


عاشق خوشی های ساده که باشی

زندگی بهت لبخند میزنه،

خیلی ساده …

هدیه کوثر بلاگ


هدیه کوثربلاگ رسید از مسئولان آموزش و فرهنگ سازی فضای مجازی ممنونم 

اولین تصویر از محل دفن آیت الله رئیسی

شهدای خدمت

بی خیال هرزه‌ها و صهیونیست‌های فارسی زبان

تمام ملت ایران،

تکرار میکنیم

تمام ملت ایران،

عزادارند…

رئیسی عزیز، سیدالشهدای خدمت،

خادم الرضا،مردم قدرشناس

شهدا را یاد کنیم

یادبودمجازی آیت الله سیّدابراهیم رئیسی

https://fatehe-online.ir/6

روی لینک بزنیم و فاتحه ای قرائت کنیم

سخت نگیر


​یه جاهایی اشتباه کردی چون برات لازم بود ، 

یه روزایی اعتماد کردی و ضربه خوردی چون باید درس میگرفت ، 

یه مواقعی در روابط سمی و نامناسب وارد شدی و دلشکسته شدی چون نیاز به تجربه داشتی 

ولی الان انقدر به خودت سخت نگیر و خودتو سرزنش نکن چون تمام اشتباهات بخشی از مراحل رشد تو بوده، مراحلی که باید ازشون عبور کنی تا گوهر وجودیت رشد کنه و به کسی که میخوای و واقعا باید باشی تبدیل بشی، 

پس لطفا خودتو سرزنش نکن 

چون تو با اشتباهاتت تعریف نمیشی و تمام این مسیرها بخشی از مراحل رشد و بلوغ فکری توعه تا خودتو بشناسی و بدونی از زندگیت چی میخوای 

و حالا آدمای مناسب رو هم به زندگی خودت وارد میکنی پس سخت نگیر رفیق، 

قدرِ خودت و لحظات زیبای زندگی رو بدون و ازش لذت ببر

در گوشی با خدا

در گوشی‌ با خدا

خــــدای مهربانی‌های بی‌بهانه ،

همیشه جایی در حوالی دلتنگی‌های من ️جــــــاری می‌شوی در ابریِ چشمانم

و می‌باری آنقدر ️ تا زلال شوم

می‌باری آنــقدر ️ ڪه آسمانی شود هـــوای دلم ،

آنقدر ڪه با همه روحم حست ڪنم ️داشــــــــــتنِ تـــــــــــو  به همه‌ نداشتن‌های دنیا مـی‌ارزد.

 
مداحی های محرم