موضوع: "خوبی"

خوب‌های دنیا

چیزهای خوب این دنیا بی پایان است

همه کاری که باید انجام دهی این است که به خودت جرات کشف کردن آن ها را بدهی

و روزت را با یک لبخند شروع کنی

حال خوب

و چقدر این متن زیباست :

آدم وقتی دوست داشته شود،

قشنگ‌تر است

چشم‌هایش زنده‌تر است

لب‌هایش راحت‌تر می‌خندد

 پوستش روشن‌تر می‌شود

و نفس‌هایش سبک‌تر

آدم وقتی دوست داشته شود

آدم تر است…

رابطه 

واسه آدمای زندگی‌تون همون آدمی باشید که

هم بتونن باهاتون بخندن، هم گریه کنن، هم

خوش بگذرونن، هم وقتی گره به کارشون

میفته بهتون رجوع کنن، هم بتونن باهاتون

درباره همه‌چیز حرف بزنن و قضاوت نشن،

هم بتونن باهاتون بحث و دعوا کنن و بعدش

هیچی خراب نشه و نقطه امنِ زندگی‌شون

باقی میمونید؛ این اسمش رابطه‌ست.

مروری بر زندگی یک قهرمان

در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ احمد متوسلیان

در جایی از تاریخ گم شد…

حاجی یادت به خیر که میگفتی:

برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید

حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشید . . . 

خوش قلبی

شاید دلیل خوش شانس بودن بعضی ها

خوش قلب بودنشان باشد

 «ذات خوب،پشتش خداست»

لبخند


عاشق خوشی های ساده که باشی

زندگی بهت لبخند میزنه،

خیلی ساده …

خوب باش


برای همه خوب باش‌ …

آنکس که فهمید ، همیشه در کنارت خواهد بود !

و آنکس که نفهمید ، روزی دلش برای تمام خوبی هایت تنگ می شود …

حال خوب

آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد

خیابان ، پر باشد از عابرانِ سر خوشی که نه غصه ای برایِ خوردن دارند ، نه مشکلی برایِ حل نشدن ، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن !

عابرانی که سرخوش و آسوده از کنارِ هم عبور می کنند

مردانی که ناچار نیستند تا دیر وقت کار کنند ،

زنانی که در سکوتشان اشک نمی ریزند ،

و کودکانی که از ته دلشان می خندند …

آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد

به خوبیِ عطرِ یاسِ کوچه باغ های قدیمی

به خوبیِ دو روز مانده به عیدِ زمانِ کودکی

و به خوبیِ همان روزی که آرامش و عشق ؛

به خیابان های این شهر ، برگردد ..

دستمزد هر کار خیری، توفیق انجام آن کار است

🔹سال‌ها پیش معلمی داشتیم که شب‌های جمعه به ما در مسجد محل قرآن می‌آموخت و معانی آن را به زیبایی برایمان توضیح می‌داد. او آیات الهی را به‌صورت کاربردی برای ما شرح و تفسیر می‌کرد. 

🔸آخر جلسه روزی گفتم: 

استاد! ما نمی‌دانیم چگونه زحمات شما را جبران کنیم؟ 

🔹گفت: 

من معلم تاریخ هستم، وقتی سر کلاس مدرسه حاضر می‌شوم دستمزدم را سر برج به من می‌دهند؛ ولی معلم کلاس قرآن و توحید و خداشناسی با همه معلم‌های دنیا یک فرق دارد و آن اینکه خداوند دستمزد معلم قرآن و خداشناسی را قبل از آنکه وارد کلاس درس شود به او پرداخت کرده است. 

🔸همین که کسی بتواند کلام خدا را بر خلقی تبیین کند این توفیق بالاترین دستمزدی است که خداوند به بنده مؤمن خود می‌بخشد.

🔹خداوند را با خلق او یکسان نگیرید؛ خلق کار کِشند و سپس دستمزد دهند، ولی خداوند دستمزدش را قبل از کار خیر به تو می‌دهد و آن همان توفیق انجام آن کار خیر است. 

🔸پس در توفیق هر عبادتی بدان دستمزد خود را گرفته‌ای و اگر منتظر دستمزد دیگری باشی ناشکری نعمتش کرده‌ای و آن نعمت از خود سلب نموده‌ای!

خیر چیست؟

سُئِلَ عَنِ الخَیرِ مَا هُوَ فَقَالَ لَیسَ الخَیرُ أَن یَکثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنّ الخَیرَ أَن یَکثُرَ عِلمُکَ وَ أَن یَعظُمَ حِلمُکَ وَ أَن تبُاَهیِ َ النّاسَ بِعِبَادَةِ رَبّکَ فَإِن أَحسَنتَ حَمِدتَ اللّهَ وَ إِن أَسَأتَ استَغفَرتَ اللّهَ وَ لَا خَیرَ فِی الدّنیَا إِلّا لِرَجُلَینِ رَجُلٍ أَذنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتّوبَةِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الخَیرَاتِ

از امام (علیه السلام) پرسیدند، خیر چیست؟ امام (علیه السلام) فرمود: (خیر آن نیست که مال و فرزندت زیاد شود، بلکه آن است که دانشت زیاد و بردباری ات بیشتر شود و برای بندگی خدا به مردم فخر کنی، پس اگر نیکی کردی، سپاس و شکر خدا را بگویی، و اگر بد کردی، از خدا طلب مغفرت کنی. هیچ خوبی در دنیا مفهوم ندارد مگر برای دو نفر، یکی آن که گناه خود را با توبه جبران کند، و دیگر آن کسی که در پی کارهای نیک بشتابد، و هیچ کاری که توام با تقوا صورت پذیرد، اندک نیست، چگونه عملی را که مورد قبول است، ممکن است اندک شمرد؟). خیر در عرف توده ی مردم عبارت از مال فراوان و اندوخته های دنیوی است اما در اصطلاح عارفان و سالکان در راه خدا، سعادت اخروی و آنچه از کمالات نفسانی است که وسیله ی رسیدن به سعادت اخروی باشد. بسا که گروهی خیر را اعم از هر دو مورد تفسیر کرده اند البته امام (علیه السلام) خیر بودن مورد اول را هم به دلیل ناپایداری و مفارقت آن و هم به دلیل آنکه چه بسا باعث شر در آخرت گردد نفی فرموده و خیر را به معنی دوم تفسیر کرده و آن را ریشه ی کمال قوای انسانی شمرده است، بنابراین دانش زیاد، کمال قوای نظری برای نفس عاقله است، و بردباری زیاد از کمال قوه ی عملی، و همان فضیلت قوه غضبیه است و افتخار به مردم به خاطر بندگی پروردگار، یعنی افتخار به زیادی عبادت، اخلاص و سپاس خدا نسبت به توفیق کار نیک که داده، و طلب مغفرت برای گناهی که مرتکب شده، از جمله فضایل قوه ی شهوی و کمال قوه ی عملی است

ادامه دارد….

شرح حکمت_94

حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص99