موضوع: "حرف حساب"

ارزشهای انسانی

‏ارزش‌های انسانی به ترتیب اولویت

۱)فضائل اخلاقی: صداقت، مهربانی، تواضع. 

۲)فضائل عقلی: خردمندی، حکمت، دانایی.

۳)توانایی‌های ذهنی: پرسشگری، هوش، حافظه.

۴)هنر

۵)توانایی‌ها و مهارت‌های جسمی

۶)زیبایی و تناسب اندام و چهره

۷)ثروت

جالبه که در دنیای امروز اولویت اغلب افراد دقیقا برعکسه!

پیشگویی آینده

در مورد پیشگویی ها

بازار پیشگویی ها داغ است

یارو رفته اون دنیا [و به قول بعضیا تجربه گر مرگ بوده ]

رفته از اون دنیا خبر آورده که شهریور جنگ میشه و بعدشم چنین و چنان

بخدا وقتی کسی می میره نه خدا میشه نه همسایه خدا میشه نه واقف به اسرار الهی میشه 

جان من ساده نباشید

سادگی ها باعث میشه دکان این جماعت دروغگو رونق بگیره

پرواز

بعدازماه محرم وصفر مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سید الشهدا(ع) میفرمودند:

کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند، چند روزی بال و پرش رو میبندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دونه میدن، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند، و پروازش میدن،

اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست، میگن هنر داره و رگه داره،اما اگه برنگشت و رفت روی پشت بام کس دیگه‌ای نشست،میگن بی هنر و بی رگ بود !

آهای مردم محرم و صفر گذشت و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام) ماها رو خرید ، بال وپرمون رو بست پیش خودش نگه داشت

در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام) بودیم

و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام) بود و در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام) خوردیم، حالا بعد دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بی‌هنر و بی‌رگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نان و نمک بخوریم و نمکدون بشکنیم، بیایید به امام حسین(علیه السلام) یه قول بدیم،

قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین(علیه السلام) باشیم

وفقط واسه او پرواز کنیم،

وفقط روی پشت بام او بشینیم…

استاد ولیزاده مدرس حوزه و دانشگاه

اهمیت اندازه

از خوبی کردن زیاد، بدی می‌بینید

از اهمیت دادن زیاد، بی اهمیت می‌شوید

از مهربانی کردن زیاد، احمق به حساب می‌آیید 

اگر در احساسات با دیگران تعادل نداشته باشید، حتی اگر دریایی از خوبی و مهربانی باشید، یا از شما زده می‌شوند یا از شما سو استفاده می‌کنند!

به اندازه باشید

‏پند

‏پندی برای یک عمر؛ 

نگذار 

مردم 

درباره‌ات 

زیاد 

بدانند…

حذف افراد سمی زندگی

خلاصه‌ ی کنفرانس یکی از روانشناس های معروف دنیا:

« برای حذف آدم های سمی زندگیتان هیچ وقت احساس گناه، خجالت و پشیمانی نکنید. فرقی نمیکند آن فرد از بستگانتان باشد و یا یک آشنای تازه. مجبور نیستید برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت در شما میشود جایی باز کنید. »

و به نظرم اینو باید تا ابد تو زندگیمون اجرا کنیم…

به خدا اعتماد کن

خدا چیز‌هایی رو در شما میبینه که خودتون نمی‌تونید ببینید…

برنامه خدا برای زندگی‌تون بزرگ‌تر از برنامه‌ خودتونه!

اراده‌ی خداوند در زمان خاصش رخ میده، 

پس اطمینان داشته باش به زمانبندی فوق‌العاده خداوند

به خدا اعتماد كن.

صدقه

درگذشت نویسنده کویتی، عبدالله الجارالله، صاحب آن مقاله مشهور:

«هنگام مرگم نگران نخواهم بود… و اهمیتی به جسد پوسیده‌ام نخواهم داد… چراکه برادران مسلمانم کار لازم را انجام خواهند داد، یعنی:

لباسم را درمی‌آورند…

مرا غسل می‌دهند…

کفنم می‌کنند…

از خانه‌ام بیرونم می‌برند…

به خانه جدیدم (قبر) می‌برند…

افراد زیادی برای تشییع جنازه‌ام خواهند آمد…

حتی خیلی‌ها کار و قرارشان را برای دفن من لغو می‌کنند…

در حالی که شاید بسیاری‌شان هیچ‌گاه به نصیحت‌هایم فکر نکرده باشند…

وسایل من دور انداخته می‌شود…

کلیدهایم…

کتاب‌هایم…

کیفم…

کفش‌هایم…

لباس‌هایم و …

و اگر خانواده‌ام توفیق یابند، آن‌ها را صدقه می‌دهند تا به من نفعی برسد…

مطمئن باشید دنیا برایم غمگین نمی‌شود…

حرکت دنیا متوقف نمی‌شود…

اقتصاد ادامه می‌یابد…

شخص دیگری جای مرا در کار می‌گیرد…

و دارایی‌هایم حلال به وارثانم می‌رسد…

در حالی که من باید درباره همه آن‌ها پاسخگو باشم!

چه کم و چه زیاد… حتی کوچک‌ترین چیزها…

نخستین چیزی که پس از مرگ از من می‌افتد، نام من است!

پس وقتی بمیرم می‌گویند: جنازه کجاست؟

و نامم را صدا نمی‌زنند!

وقتی می‌خواهند برایم نماز بخوانند، می‌گویند: جنازه را بیاورید!

و باز نامم را نمی‌برند!

وقتی شروع به دفنم می‌کنند، می‌گویند: میت را نزدیک کنید…

و نامی از من نمی‌برند!

بنابراین، نه نسبم فریبم دهد… نه قبیله‌ام… نه مقامم… و نه شهرت من!

چه دنیای بی‌ارزشی… و چه عظیم است آنچه در پیش داریم!

ای انسانی که اکنون زنده‌ای… بدان که اندوه برایت به سه گونه خواهد بود:

کسانی که تو را سطحی می‌شناسند، می‌گویند: بیچاره…

دوستانت… ساعاتی یا چند روزی غمگین می‌شوند… سپس به حرف و خنده بازمی‌گردند!

و اندوه عمیق در خانه‌ات خواهد بود… خانواده‌ات یک هفته، دو هفته، یک ماه، دو ماه یا شاید یک سال غمگین باشند…

و سپس تو را در بایگانی خاطرات می‌گذارند!

داستان تو در میان مردم پایان یافت…

و داستان واقعی‌ات آغاز شد…

از تو جدا شد:

زیبایی…

مال…

سلامتی…

فرزند…

خانه‌ها و کاخ‌ها را ترک کردی…

و همسرت را نیز…

و تنها چیزی که با تو ماند، عملت بود…

و زندگی واقعی تازه آغاز شد!

و اینجاست که باید بپرسی:

از اکنون برای قبر و آخرتت چه آماده کرده‌ای؟

این حقیقتی است که نیاز به تأمل دارد…

پس بکوش بر:

انجام واجبات…

انجام نوافل (عبادات مستحبی)…

صدقه پنهانی…

عمل صالح…

نماز شب…

شاید نجات یابی…

اگر اکنون که زنده‌ای، مردم را با این مقاله به یاد خدا بیندازی، اثر این یادآوری را در میزان حسناتت در قیامت خواهی یافت، ان‌شاءالله…

و یادآوری کن که یادآوری برای مؤمنان سودمند است.

چرا مرده اگر بازگردد، صدقه را انتخاب می‌کند؟ چنان‌که خداوند فرمود:

«رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ» (منافقون: ۱۰)

و نگفت: عمره می‌رفتم… یا نماز می‌خواندم… یا روزه می‌گرفتم…

علما گفته‌اند:

مرده فقط صدقه را یاد می‌کند، چون اثر عظیمش را پس از مرگ دیده است!

پس بسیار صدقه بدهید!

مغرور

آدم مغرور مثل کسی است که 

بالای کوه ایستاده 

و همه را کوچک می‌بیند ،

غافل از اینکه مردم هم از پایین

آن را کوچک می‌بینند.

معلم ابتدایی

من یادم نمی رود هیچ وقت یک بار پروازی داشتم از تهران به شیراز ، کنار من دوتا صندلی بود دونفر آمدند یک آقای ایرانی و مترجم یک خارجی بود مال ایتالیا بود. 

من دیدم یک تکپوش پوشیده بر روی تکپوش او امضاهایی شده امضاهای متفاوتی ، شکل های متفاوت . من از این مترجم پرسیدم ببخشید ایشان کیه؟ 

گفت: ایشان معلم است در ایتالیا قانون است در کشور ایتالیا که وقتی یک معلم سی سال رفت سر کلاس زحمت کشید به خاطر بچه های مردم و بچه های ملت ، از خوشی هایش باید بگذرد از سفرهایش بگذرد دولت یک قانون وضع کرده دیگر وقتی یک معلم وقف بچه های مملکت می کند باید یک بودجه ای برای معلم ما در نظر بگیریم که بعد از سی سال بتواند در هرجای دنیا می خواهد برود سفر کند پول بهش بدهیم. یک حقوق و پول عجیب غریبی به معلم ها بدهند که شما سی سال زحمت کشیدید برو بگرد تو دنیا ببین چه خبر است ؟!

ایشان معلم است ؟ گفت بله، در چه سطحی؟ گفت در سطح ابتدایی خودمان معلم چهارم پنجم ابتدایی. راهنمایی و دبیرستان و استاد دانشگاه نه؛ معلم ابتدایی. 

گفتم:چرا برای ابتدایی انقدر بها می دهند؟ 

گفت: برای اینکه ابتدایی خیلی سخت تر است از دانشگاه ، و حقوق و مزایای یک معلم ابتدایی بالاتر است تا یک استاد دانشگاه یعنی دقیقا برعکس ماها. با بچه سروکله زدن یعنی قلب از دست دادن یعنی کلیه و کبد از بین رفتن یعنی سیستم عصبی از بین رفتن یعنی عمر سی ساله شده سه سال. بچه است دیگر آدم‌ پدرش در می آید تا الف،با یادش بدهد.اما تو دانشگاه همه بزرگ اند استاد می گوید من مطلب را می گویم می خواهی گوش کن می خواهی گوش نکن من حرفم را می زنم ، به بچه می شود بگویی؟ می خواهی بلد شو یا نه؟ این باید جان بکند تا یاد بگیرد الف با یعنی چی؟ لذا می‌گفت بالاترین حقوق مال اینهاست

گفتم:این پیراهنش چرا اینجوری است؟ چاپی است امضاها؟ گفت:نه، من اتفاقا وقتی دیدم مثل شما سوال کردم پیراهنت چیه؟ گفت: این آخرین روزی که رفتیم سر کلاس بچه های کلاس من یک تیشرت برای من هدیه آوردند و همه ی دانش آموزان رو تیشرت من به عنوان یادگاری امضا کردند این امضای بچه های من است.

اینجا من یک خراب کاری کردم خیلی افتضاح یعنی خودم روی منبر اعلام می کنم که خیلی بد شد ،من خیلی خجالت کشیدم سوالی کردم که بسیار بی جا بود. 

گفتم بهش بگو من هم معلم هستم و معلم بودم ، دانش آموز دارم در سطح دبیرستان و دانشگاه . بین این امضاها کدام امضا را بیشتر از همه دوست داری؟ این را که گفتم، آتش گرفت ، شروع کرد انگلیسی حرف زدن من فهمیدم دارد فحش می دهد خدایی داشت فحش می داد. از چشمانش پیدا بود. 

گفتم:چی می گوید ؟ گفت: حاج آقا شرمنده ام ، نمی توانم بگویم. فقط دارد می گوید غلط کرد این می گوید من معلمم دروغ می گوید؛ گفتم :چرا؟ گفت اگر معلم است چطور به خودش اجازه می دهد بین بچه ها تبعیض قائل بشود؟ یکی را بیشتر از بقیه دوست بدارد؟ همه برای من یکی اند.

 و یک مثال قشنگی زد گفت : به این آقا که می گوید معلمم بپرس ، بگو این چشمت را بیشتر دوست داری یا این چشمت را؟ می شود بین این دوتا فرق گذاشت؟ گفتم نه. دیگر این حرف را نزنی. و آن روز این آقای معلم ایتالیایی برای من هم معلم شد.

استاد دانشمند

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌