مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 97/03/06
از علامه حسن زاده پرسیدند:آدرس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟
ایشان فرمودند: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است… آنجا که میفرماید: “فی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِر”
هر جا که صدق و درستی باشد،
هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد،
حضرت آنجا تشریف دارند…
جمعه 97/03/04
ملاقات احمد بن اسحاق با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
احمد بن اسحاق مي گويند:
به حضور امام حسن عسكري علیه السلام رسيدم…
عرض كردم: جانشين شما كيست؟
آن حضرت با سرعت وارد اطاق شد و پسري را بر دوش گرفت و آورد ديدم چهره آن پسر ، مانند مه شب 14 مي درخشد
فرمود : جانشين من اين است، كه همنام و هم كنيه پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم مي باشد، كه سراسر زمين را پر از عدل و داد كند، همانگونه كه پر از ظلم و جور شود، اي احمد.
مَثل او در امت مانند مَثل خضر نبي، و ذوالقرنين است كه غيبت طولاني كند ، سوگند به خدا در آن عصر ، نجات نمي يابد مگر كسي كه در عقيده به امامت او ، استوار باشد و توفيق دعا براي سرعت در فرا رسيدن ظهور آن حضرت يابد
احمد عرض كرد : آيا براي اطمينان قلبم ، علامتي هست ؟
ناگاه آن آقازاده ( كه در آن وقت سه ساله بود ) با زبان عربي فصيح فرمود :
انا بقيه الله في ارضه و المنتقم من اعدا الله فلا تطلب اثرا بعد عين يا احمد بن اسحاق
( من بقيه الهي در زمين خدا هستم ، و انتقام گيرنده از دشمنان خدا مي باشم ، بنابراين اي احمد بعد از آنكه بالعيان مرا ديدي ، به دنبال دليل ديگر نباش )
احمد مي گويد : بسيار خوشحال شدم و از محضر امام حسن - عليه السلام - با كمال شادي بيرون آمدم ،
فرداي آن روز ، بار ديگر به حضور آن حضرت رفتم و عرض كردم :
( از اين منتي كه بر من نهادي و جانشين خود را به من نشان دادي ، بسيار مسرور گشتم ، اكنون يك سوال دارم فرمودي : مثال او مانند خضر و ذوالقرنين است در چه جهت به آنها شباهت دارد ؟
امام حسن - عليه السلام - فرمود : در طول غيبت شباهت به آنها دارد .
عرض كردم : اي فرزند رسول خدا غيبت او طولاني مي گردد ؟
فرمود آري ، آنچنان غيبت او طولاني مي شود كه بسياري از معتقدان به او از اين عقيده بر مي گردند و تنها كساني كه پيوندشان با ولايت ما ، قوي است و قلبشان پر از ايمان است ، و از طرف روح القدس ، تاييد مي گردند باقي مي مانند
سپس فرمود:
( اي احمد . اين راز و سري از رازها و اسرار خداست ، آن را باور كن و از سپاسگزاران باش ، تا در قيامت در درجه اعلاء با ما باشي )
جمعه 97/03/04
آخر ای عشق به دادم نرسیدن تا کی
عطش آلود تو را جام ندیدن تا کی
من که چون سایه به دنبال توام در همه حال
پس از این شاخه به آن شاخه پریدن تا کی
شاه خوبان شدی و روی ز ما پوشیدی
چون سلیمان شدن و مور ندیدن تا کی
روز اول که به عشق تو گرفتار شدم
چون الف بودم، چون دال خمیدن تا کی
دوستان کوهکنی پیشهی هر روزه ماست
مثل فرهاد به شیرین نرسیدن تا کی
شاعر: محمد کشاورز
دوشنبه 97/02/31
حواست هست به امام زمان"عج” تصوّرش سخت نیست ابليس باز هم از مأموريتی برمیگشت، خوشحال بود…
پرسيد: فرمانده!
گمراه كردن آدما چه فايده اى داره؟
ابليس جواب داد:
امامشون كه بياد، عمر ما تموم میشه!
اینها رو كه غافل كنيم مهدی ديرتر میاد
پرسيدند:
از پرونده های این هفته چه خبر؟
و او پیروزمنــدانه گفت:
مگر صداى گريه ى مهدی فاطمه رو نمیشنويد
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دوشنبه 97/02/31
رمضان_ماه_امید_برای_ظهور (شرحی بر دعای افتتاح)_ ج۲
🔻اگر میخواهی ماه رمضان متفاوتی داشته باشی در این ماه، توجهت را به امامزمان(ع) و تمنّایت را برای ظهور، بیشتر کن.
🔹شبهای این ماه رمضان را با دعای افتتاح-که سرشار از تمنای ظهور است- سر کنید، آنوقت ببینید آیا ماه رمضانتان متفاوت با سالهای قبل میشود یا نه؟ تا نیمۀ ماه، حتماً تفاوتش را حس خواهید کرد.
🔻 اینکه انسان در دعاهایش، مسائل اجتماعی و جهانی-مثل ظهور- را ذکر کند، علامت بزرگی اوست؛ بزرگی انسان به داشتن دغدغههای بزرگ است.
🔹در این ماه رمضان به خدا نشان بدهیم که دغدغۀ باعظمت ظهور را داریم و سعۀ وجودیِ «تمنا برای دولت کریمۀ امامزمان(ع)» را بهدست آوردهاست.
دریافت از سایت:
bayanmanavi.ir/post/4710
پنجشنبه 97/02/27
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى(طه/124)
و هر كس از “ياد من” اعراض کند و روى بگرداند، بىترديد زندگى سختى خواهد داشت و روز قیامت هم نابينا محشورش مىكنيم.
“ذكر“، يادآورى چيزى است كه انسان آن را فراموش كرده است. در مفردات آمده: «ذکر یعنی یاد کردن، خواه با زبان باشد یا با قلب یا هر دو».
به فرمایشات حضرات معصومین علیهمالسلام که نگاه میکنیم، درمی یابیم که هیچ چیزی به اندازه “ذکر خدا” ارزش ندارد، چون ذکر یا"یاد خدا” منشأ همه کمالات و خوبیهاست. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:«الذِّكرُ يونِسُ اللُّبَّ وَ يُنيرُ القَلبَ وَ يَستَنزِلُ الرَّحمَةَ؛ “ياد خدا” همنشین عقل است، دل را روشن و رحمت او را نازل میکند.» (غررالحكم، ج2، ص66، ح1858)
رفع همه گرفتاریها و مشکلات بشر، در “یاد خدا” نهفته است و رویگردانی از این مسأله مهم، آدمی را در عسرت و تنگنا قرار میدهد آنهم در حدی که زندگی بر او حقیقتاً سخت شده و علاوه بر این که از رسیدن به هدفش باز میماند، باید بقیه عمر خودش را هم با مشقت و بدبختی سپری کند.
مراد از سختى و تنگى زندگى، فقط فقر و نداری مالی نيست. ای بسا مرفهان و توانگرانی که دلهره و اضطراب و افسردگی، زندگی آنها را دچار چنان فشار و مضیقهای کرده که هیچ بینوایی دچارش نشده است. دورى از ياد خدا، آرامش را از دل میبرد و باعث حيرت و حسرت او میشود و کاری هم به ثروت و تمكّن مالى او ندارد.
خیلی چیزهاست که میتواند مصداق “ذکر خدا“باشد و آدم را به یاد خدا بیاندازند: قرآن، نماز و عبادات، اسماءپروردگار…،اما آن چیزی یا کسی که بیشترین نشانه را از خدا دارد و به معنای واقعی آیةالله العظمی هست، بیشتر از هر چیزی انسان را متوجه خدا میکند و دل را با یاد خدا زنده و احیاء میسازد.
آن شخص و آن مذکِّر اعظم فقط وجود مقدس امام معصوم علیهالسلام است که امام باقر علیهالسلام میفرماید: «نَحنُ ذِکرُاللهِ» (بحارالانوار/ ج7/ ص321/ روایت 16/ باب 16) . در زمان ما “امام عصرارواحنا له الفداء"مصداق کامل این ذکر اعظم خداست. روایات متعددی هم در این باب هست و مؤید این معناست.
با این توضیح، معنای آیه شریفه را مجدداً ذکر میکنیم:
« و هر كس از ياد من [امام زمان علیهالسلام] اعراض کند و روى بگرداند، بى ترديد زندگى سختى خواهد داشت و روز قیامت هم نابينا محشورش مىكنيم.»
بنابراین طبق این آیه شریفه میشود گفت؛ ریشه همه سختیها و فشارهای روحی، بدنی، شخصی و اجتماعی ما، اعراض ما از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است چون او بزرگترین نعمتی است که خدا در اختیار خلقش قرار داده و رویگردانی از او یعنی بزرگترین کفران نعمت!
علل و اسباب این اعراض هم زیادند. اصولاً همه چیزهایی که دور و بر ماست خواب آور و غفلتآورند و ما را از این وجود مقدس رویگردان کردهاند: کار و شغل ما، خانه و خانواده ما، سیاست و اجتماع و اقتصاد و خلاصه همه چیز…حتی درس و علم ما!!
عاقبت این کفران نعمت در دنیا، چیزی نیست جز سختی و فشار به واسطه حرمان از این نعمت بزرگ پروردگار! و طبعاً كسى كه در دنيا چشم جانش را بر روى این بزرگترین حقیقت عالم خلقت بست، در قيامت هم : وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى.
بد نیست در ارتباط با همین مسئله، قضیهای را از قول استاد بزرگوارم نقل کنم که میفرمودند: «چند سال پیش دانشمندی غربی و مسیحی که درباره اسلام تحقیق کرده و مستبصر شده بود، پیش من آمد تا به مذهب حقه اهل بیت علیهمالسلام مشرف شود. همراه هم رفتیم خارج از شهر، آنجا باغی بود و شب را آنجا بودیم.
اجمالاً خلاصهای از عقاید شیعه را برایش گفتم خصوصاً این که اساس اسلام بر ولایت 12 امام معصوم هست و خیلی فشرده و مختصر سرگذشتی از هر یک از ائمه معصومین علیهمالسلام برای او میگفتم و نیز این که هر یک از ائمه علیهمالسلام چه طور و بعد از کدام امام آمدند و نهایت هم به چه شکلی به شهادت رسیدند تا این که رسیدم به امام عصر ارواحنافداه و مطالبی در مورد این بزرگوار گفتم. بعد پرسید: خب ایشان کی و به چه نحوی به شهادت رسیدند؟
گفتم: ایشان زنده است و به شهادت نرسیده و خدا نکند ما زنده باشیم و شهادتش را ببینیم.
گفت: پس این آقا الآن کجاست؟
گفتم: حضرت بین خود ماست منتهی ما آقا را نمیشناسیم و خلاصه قدری در مورد معنای غیبت برایش توضیح دادم.
یک دفعه زد زیر گریه و با حیرت و تعجب گفت: این آقای با این عظمت زنده است و بین ما زندگی میکند و شما بیکار نشستهاید!!؟ پس چرا کاری نمیکنید!؟ چرا از او غافل و بیخبرید!؟ چرا تا به حال او را به دنیا معرفی نکردهاید!؟
و او تا صبح توی این باغ راه میرفت و گریه میکرد که؛ امام ما زنده است ولی ما او رو نمی بینیم و از او بیاطلاعیم!!…»
جمعه 97/01/24
امير المومنين علی (ع) يظهر صاحب الراية المحمدية و الدولة الأحمدية، القائم بالسيف و الحال الصادق في المقال، يمهد الأرض و يحيي السنة و الفرض.
صاحب پرچم محمّدي و دولت احمدي صلي الله عليه و آله و سلم ظاهر مي شود در حاليکه قيام به شمشير فرموده و با راستگويي و استواري در گفتار پيش مي تازد و آرامش را به زمين باز مي گرداند (و يا: زمين را براي پياده کردن عدالت اجتماعي آماده مي سازد) احکام الهي و سنن نبوي (و يا: واجبات و مستحبات) را زنده مي کند.
ينابيع المودة/ ص406
جمعه 97/01/24
به طاها/ به یاسین/به معراج احمد/به قدر و/ به کوثر/
به رضوان و طوبی/به وحی الهی/به قرآن جاری به تورات موسی وانجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی چو باشم گدای گدایان زهرا
چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص امیرت مشخص مکن دل دل
ای دل بزن دل به دریا که دنیا که دنیا
که دنیا به خسران عقبی نیارزد به دوری ز اولاد زهرا نیارزد
واین زندگانی فانی جوانی خوشیهای امروز و اینجا به افسوس بسیار فردا نیارزد…
اگر عاشقانه هوادار یاری اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش یقیناً یقیناً خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟ چه اندازه در ندبه ها زاری آری؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را؟ و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟ چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش زدیدار یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را به مردم که بازار یوسف فروشی
در این دوره ی بدشدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لبهای گرم علی یا علی اش به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش به سبحان /سبحان/ سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده ی بی سر وپا
مرا همدم و محرم و همرکاب سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهــــدی
جمعه 97/01/17
دل هوای روی ماه یار دارد جمعهها
دل هوای دیدن دلدار دارد جمعهها
جمعه 96/10/22
یکي از مفاهيمي که همواره به تفکر مهدويت همراه بوده، مفهوم انتظار است، به گونه اي که اين دو مفهوم چنان با هم آميخته شده اند که جدا شدني نيستند و نمي توان يکي را بدون ديگري تصور کرد و ادارک يکي، به ديگري سرايت مي کند. از اين رو، لازم است براي حفظ سلامت مجموعه تفکر مهدوي، معناي صحيح انتظار و بخشي از اسرار آن را بيان کنيم:
1- اميد و پايداري و سرزندگي که غيبت در دل مؤمنانِ مستضعف بر مي انگيزد.
2- ايجاد ترس در دل دشمنان و ربودن خواب از چشم آنان؛ از آنجا که آن حضرت از جايي که آنها فکرش را نمي کنند، به سراغشان مي آيد و خداي تعالي فرموده: (يحْسَبُونَ كُلَّ صَيحَةٍ عَلَيهِمْ؛ هر فريادي از هر جا بلند شود، بر ضدّ خود مي پندارند). (1)
3- هوشياري حدّاکثري و آمادگي کامل در توده هاي مردمي نسبت به امام و پيشواي خود، از راه آراسته شدن به اخلاق اسلامي، بر اساس راه و روش اهل بيت عليهم السلام.
4- وعده به پيروزي و تهديد به شکست، بشارت دادن و بيم دادن؛ انتظار نيز همين ترس و اميد را براي توده هاي مردم به دنبال دارد؛ زيرا فرهنگ مهدوي داراي بُعد اميد بخشي و هشدار دادن به عموم مردم است.
5- در انتظار، اشاره اي به سنّت زندگي در سايه تنازع بقا است، که خداي تعالي فرمايد: (وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ؛ و اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله بعضي ديگر دفع نکند، دِيرها و صومعه ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدي که نام خدا در آن برده مي شود، ويران مي گردد).(2) زيرا از ويژگي هاي و شؤون عالم دنيا، تزاحم و تنازع است و از همين رو، جهان مادّه را عالم تنازع ناميده اند و حرکت و سير از مبدأ تا نهايت، به وسيله آن تنظيم مي شود و جهان در حرکت خود به سوي اين هدف و غايت که به مقتضاي تفکر مهدوي، حکومت شايستگان است، حرکت مي کند و مادام که ما در اين چرخه هستيم، با پديده ي انتظار زندگي مي کنيم که آرزوي تبديل فرهنگ به فرهنگ و زندگي به زندگي و هدف به هدف است؛ حالتي که طرفِ مقابلِ آن، يأس و نااميدي است.
کسي که انتظار را از دست بدهد، با نااميدي زندگي مي کند و کسي که با انتظار زندگي کند، يأس را شکست داده است. انتظار مقوله اي دو طرفه است و بهترين کسي که مي تواند به لحاظ شخص و برنامه، طرف اين انتظار واقع شود، حضرت مهدي موعود عليه السلام است و بين مقوله انتظار مهدوي و مبناي قرآنيِ (إِنّا للهِ وَ إِنّا إِلَيهِ راجِعُونَ؛ ما از آن خداييم؛ به سوي او باز مي گرديم)۳هيچ برخوردي نيست. به عبارت ديگر: جامعه انساني ناچار از تکامل است و اوج اين تکامل در ظهور حضرت مهدي عليه السلام تجلّي پيدا مي کند؛ دوران حضرت مهدي عليه السلام دوران کمال انسانيت بشر است و امّت همواره چشم به راه اين تکامل بشري است و براي تحقق اين هدف در مسير خود به پيش مي رود. بنابراين، آن حضرت نه تنها از کار نيفتاده، که نقش آماده سازي را بر عهده دارد.
با اين بيان روشن مي شود: انديشه مهدوي با گنجينه عقيدتي، فرهنگي و انساني که براي تکامل بخشيدن به بشر و بالا بردن او به سوي سعادت و صلاح و عدالت با خود دارد، بشريت را به سوي خود جذب مي کند و زبان او، زبان عام است که همه اديان آسماني را به سوي خود مي کشد؛ پس انديشه اي انحصاري و مختص به مذهب حقه ي شيعه نيست. نتيجه مي گيريم که: انسان مؤمن و امّت مؤمن بايد به هدفي ايمان داشته باشد و براي آن فداکاري کند؛ البته به شرطي که آن هدف ممکن بوده و رسيدن به آن صحيح باشد، و اين معناي انتظار فرج است.
پي نوشت ها :
۱- سوره منافقون، آیه ی ۴
۲- سوره حج آیه ی ۴۰
۳-سوره بقره آیه ی ۱۵۶
📕 اشکوري، احمد؛ (۱۳۹۰) ، مباني اعتقاد به مهدويت، کاظم حاتمي طبري، قم: مسجد مقدس جمکران، چاپ اول
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّـــکَ الفَـــرَج