کلید واژه: "سوره انعام"

خاطره ای شنیدنی

   خاطره‌ای شنیدنی از استاد شفیعی کدکنی: حدوداً 21 یا 22 ساله بودم، مشهد زندگی می‌کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند، با دست‌های چروک و آفتاب‌سوخته! دست‌هایی که هر وقت آن‌ها را می‌دیدم دلم می‌خواست ببوسمشان، بویشان کنم؛ کاری که هیچ‌وقت اجازه به خود ندادم… بیشتر »