کلید واژه: "پول"

نیکویی

روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد و تشنگی بر تو غلبه کند و می‌خواهی به هلاکت برسی چه می‌دهی تا تو را جرعه‌ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول… بیشتر »

آسوده بخواب

آسوده بخواب دو همشهرى به سفر مى‏ رفتند . يكى هيچ نداشت و ديگرى پنج دينار با خود آورده بود . آن كه هيچ با خود نداشت، هر جا كه مى‏ رسيد، مى‏ نشست و مى‏ خفت و مى‏ آسود و هيچ بيم نداشت. آن ديگر، پيوسته مى‏ هراسيد و يك دم از همشهرى خود جدا نمى‏ شد. در راه بر… بیشتر »

پول خرد نباشیم

یک وقت هایی؛ بعد از دو شب نماز شب! بعد از چند روز روزه مستحبی! بعد از چند روز تسبیح چرخاندن! بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی! و … کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟ کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم!… بیشتر »

پرنده ات را آزاد کن

​ پسربچه ای پرنده زیبایی داشت. او به آن پرنده بسیار دلبسته بود. حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را کنار رختخوابش می گذاشت و می خوابید.  اطرافیانش که از این همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرک حسابی کار می کشیدند.  هر وقت… بیشتر »

خوشبختی

‏تو عقب خوشبختی پرسه می‌زنی،با دیپلم، با مدرک، با پول، با شوهر. با این چیزها آدم خوشبخت نمی‌شود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور، خوشبختی به‌آدم چشمک بزند. بزرگ علوی چشمهایش بیشتر »

یک چیز از مرد زندگی خود انتظار داشته باشید

  شما باید یک چیز از مرد زندگی خود انتظار داشته باشید؛ اما این یک چیز زیبایی پول شهرت قدرت و مانند آن نیست؛ بلکه عشق و تواضع است. ? بنابراین دنبال مردی باشید که دریادل باشد و شما را دوست بدارد. ? میزان علاقه او را نسبت به خود و زندگی بسنجید؛ نه مقدار… بیشتر »