مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
پنجشنبه 01/02/08
حضرت امام خمینی روحیفداه:
روز قدس؛ روز مقابلۀ مستضعفان با مستکبران
روز قدس، یک روز جهانى است؛ روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابلۀ مستضعفین با مستکبرین است؛ روز مقابلۀ ملتهایى که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست؛ روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند؛ روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد.
متعهدین این روز را روز قدس مىدانند و عمل مىکنند به آنچه باید بکنند، و منافقین ـ آنهایى که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایى دارند و با اسرائیل دوستى ـ دراین روز بىتفاوت هستند، یا ملتها را نمىگذارند که تظاهر کنند.
روز قدس، روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود. باید ملتهاى مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین؛ باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جرثومههاى فساد را به زبالهدانها بریزند.
صحیفۀ نور، ج۸، ص۲۳۲.
پنجشنبه 01/02/08
فردى نمیتوانست با همسر خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست سمّی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک میکنند پس سمّ ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى.
و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش کسی به تو شک نکند در مدتی که به او سمّ میدهی تا میتوانی به همسرت مهربانی کن! این فرد، #معجون را گرفت و به توصیههای داروساز عمل کرد.
هفتهها گذشت و مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد دارویی بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز لبخندی زد و گفت آنچه به تو دادم سمّ نبود!
سمّ در ذهن خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است.
مهربانی قویترین معجونیست که به صورت تضمینی، نفرت، کینه و خشم را نابود میکند!
سه شنبه 01/02/06
شيعيان ما كسانى اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند، براى همسايگانشان مايه بركت اند و نسبت به هم نشينان خود در صلح و آرامش اند.
(امام علی علیه السلام)
شيعَتُنَا الْمُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلْمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلْمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمْرِنا اَلَّذينَ اِنْ غَضِبوا لَمْ يَظْلِموا وَ اِنْ رَضوا لَمْ يُسْرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَنْ جاوَروا سِلْمٌ لِمَنْ خالَطوا؛
كافى، ج 2، ص 236، ح 24 .
دوشنبه 01/02/05
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
تمام کارهای نیک وحتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون آب دهان است در برابر دریای پهناور
نهج البلاغه حکمت۳۷۴
یکشنبه 01/02/04
مرسوم شبهای قدر است حلالیت گرفتن!
و به طرق مختلف افراد از یکدیگر حلالیت می طلبند که اگر خواسته یا ناخواسته حقی از شما ضایع کردم مرا ببخشید …
اگر غیبتی کردم یا غیبتی شنیدم حلالم کنید …
القصه همه برای اینکه حق النّاسی به گردنمان نباشد و دعایمان بالا رود حلالیت خواستیم …
امّا بعد …
یادمان رفت …?
مثل همیشه …?
یادمان رفت که سراغ شما آییم و بگوییم:
یا صاحب الزمان! شما که صاحب زمان و زمین و کائنات هستید،شما که بیشترین حق را گردن ما دارید ، شما که به یُمن وجودتان روزی میخوریم و به سبب بودنتان و دعای شبانه تان بلاها از ما رفع میشود حلالمان کنید …
شما که بیش از همه حقتان را ضایع کردیم و نمک سفره تان را خوردیم و نمکدان شکستیم ولی هیچوقت به روی مان نیاوردید…
حلال کنید اگر میتوانستیم خدمتی کنیم و نکردیم …
اگر میتوانستیم دست گم کرده راهی را بگیریم و با شما آشنایش کنیم و نکردیم و راهمان را کج کردیم …
اگر میتوانستیم از شما دفاع کنیم و سکوت کردیم
حلال کنید و برای عاقبت به خیری مان دعا کنید
که دعای پدر در حق فرزند مستجاب است.
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
یکشنبه 01/02/04
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
وَ اِنَّ لِلذِّكرِ لاََهْلاً اَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْيا بَدَلاً، فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيعٌ عَنْهُ،
برای ياد خدا اهلی است كه آن ياد را به جای دنيا انتخاب كردهاند، هيج تجارت و داد و ستدی آنان را از ذكر حق غافل نمیكند،
يقْطَعُونَ بِهِ اَيامَ الْحَياةِ، وَ يهْتِفُونَ بِالزَّواجِرِ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ في اَسْماع الْغافِلينَ،
روزگار خود را با ياد خدا به سر میبرند، و با بيانهای بازدارنده از محرمات الهی به گوش غافلان بانگ میزنند،
وَ يأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ وَ يأْتَمِرُونَ بِهِ، وَ ينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكرِ وَ يتَناهَوْنَ عَنْهُ،
به عدالت فرمان میدهند و خود عامل به آنند، از زشتی نهی میكنند و خود از آن باز میايستند،
فَكاَنَّما قَطَعُوا الدُّنْيا اِلَی الاْخِرَةِ وَ هُمْ فيها، فَشاهَدُوا ماوَراءَ ذلِك،
گويی رابطه خود را با دنيا بريده و در آخرت هستند و آنچه را بعد از دنياست مشاهده میكنند،
فَكاَنَّمَا اطَّلَعُوا غُيوبَ اَهْلِ الْبَرْزَخ فی طُولِ الاِْقامَةِ فيهِ، وَ حَقَّقَتِ الْقِيامَةُ عَلَيهِمْ عِداتِها،
انگار بر احوال پنهان برزخيان كه چه مدتی است در برزخ به سر میبرند آگاهند، و قيامت وعدههای خود را بر آنان محقق كرده،
فَكشَفُوا غِطاءَ ذلِك لاَِهْلِ الدُّنْيا حَتّی كاَنَّهُمْ يرَوْنَ ما لايرَی النّاسُ، وَ يسْمَعُونَ ما لا يسْمَعُونَ.
و اينان برای اهل دنيا پرده از آن برداشتهاند، گویی چنان است كه میبينند آنچه را مردم نمیبينند، و میشنوند آنچه را مردم نمیشنوند.
نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۲۲۲(رجال لا تلهیهم)
شنبه 01/02/03
بنا به نقل، حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند: خوشا به حال آنکه عمل و علمش، دوستی و دشمنیاش، انجام دادن و رها کردنش، سخن و سکوتش، وکردار و گفتارش را برای خدا خالص گرداند.
وبَی لِمَنْ أخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ، وَعِلْمَهُ، وَحُبَّهُ، وَبُغْضَهُ، وَأخْذَهُ، وَتَرْکَهُ، وَکَلامَهُ، وَصَمْتَهُ، وَفِعْلَهُ، وَقَوْلَهُ.
بحارالانوار، ج ٧٧، ص ٢٨٩.
جمعه 01/02/02
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ أَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِين
خدايا درود فرست بر نماينده و فرزند نمايندگانت آنانكه فرض و لازم كردى فرمانبرداريشان را و واجب كردى حقشان را و دور كردى از ايشان پليدى را و به خوبى پاكيزه شان كردى خدايا ياريش كن و يارى كن به او دين و آئينت را و يارى كن بوسيله او دوستانت را و هم دوستان او و پيروان و يارانش را و ما را از ايشان قرارمان ده خدايا پناه ده آن جناب را از شر هر زورگو و سركشى و از شر تمام آفريدگانت و نگاهش دار از پيش رو و از پشت سرش و از سمت راست و از سمت چپش ونگهداريش كن وجلوگيرى كن آن جناب را از اينكه پيش آمد بدى برايش رخ دهد و حفظ كن در وجود او پيامبرت و آل پيامبرت را و آشكار كن بدو عدل و داد را و تاييدش كن به يارى (و پيروزى ) خود و يارى كن ياورش را و خوارگردان هركه دست از ياريش بردارد و سركوب كن بدست آن جناب گردنكشان كفر وبى دينى را وبكش بوسيله اش كفار و منافقين و تمام بى دينان را هركجا كه هستند در شرقهاى زمين و غربهاى آن و خشكى و دريا و پركن بوسيله او زمين را از عدل و داد و آشكار كن بوسيله آن جناب آيين پيامبرت را كه بر او و آلش سلام باد و قرار ده خدايا مرا از ياران و كمك كاران و تابعان و شيعيانش و به من بنمايان در مورد خاندان محمد آنچه آرزو دارند و در دشمنانشان آنچه بيم دارند اى معبود به حق آمين
الّلهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم
جمعه 01/02/02
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند.
راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد “خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس
راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم “عتیق” است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم “صدیق” است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت “نه هرگز”
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
*پچه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان “الیا" نزد مسیحیان “ایلیا" نزد پدرم “علی” و نزد مادرم “حیدر” است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
امام علی (ع) پاسخ دادند:
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.
آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة”
به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند
منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی.
چهارشنبه 01/01/31
اعمال شب قدر ١٩ ماه مبارک رمضان
اين شب با عظمت آغاز شب هاى قدر است، و شب قدر آن شبى است كه در طول سال، شبى به خوبی و فضليت آن يافت نمىشود، و عمل در اين شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است، و تقدير امور سال در اين شب صورت میگيرد، و فرشتگان و روح كه اعظم فرشتگان الهى است، در اين شب به اذن پروردگار به زمين فرود میآيند، و به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مىرسند و آنچه را كه براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه میدارند.
اعمال شب قدر بر دو نوع است:
اول : اعمالى است كه در هر سه شب بايد انجام داد، و آن چند عمل است:
۱. غسل (مقارن با غروب آفتاب)
۲. دو ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، هفت مرتبه «توحيد» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد:«أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَيْهِ».
در روايت نبوى است كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد.
۳. قرآن بر سر گرفتن
۴. ده مرتبه چهارده معصوم را صدازدن
۵. زیارت امام حسین علیه السلام
۶. احیا و شب زنده داری
۷. صد ركعت نماز كه فضليت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، ده مرتبه «توحيد» خوانده شود.
۸. قرائت دعای جوشن كبير
۹. خواندن دعای ” اَللّهُمَّ اِنّي اَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً … “
دوم: اعمال مخصوص هر یک از اين شبها است.
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
۱. گفتن صد مرتبه
«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ»
۲. گفتن صد مرتبه
«اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ»
۳. خواندن دعاى “یا ذَالَّذی کانَ…”
۴. خواندن دعای “اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ …”
برای خواندن ادعیهی ذکر شده به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه شود .
التماس دعا از همه شما عزيزان…
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج