✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

جمعه‌های انتظار

من‌ از تو هیچ‌ نخواهم…

فقط‌ نگاهم‌ کن‌ :)♡

اللهم‌ عجل‌ لولیڪ‌ الفرج

شب جمعه

​شب جمعه است، عرض ارادت مولاجان

صلی الله علیک یا اباعبدالله

کارگران معدن طبس

دستانی که زیاد کار می‌کنن، محل رویش گل میشن.

طبس تسلیت🥀

پاییز 

امیدوارم؛ هربرگی ازدرخت میفته

یه غم از دلتون کم بشه

اونقدرکه نه برگی رودرخت بمونه

نه غمی تودلتون…

💛⃟    مهر رسید… شروع  پاییز زرد و نارنجی مبارک

بهترینها را براتون آرزو میکنم.

عاشق

یادداشت روزهای آخر 

شهریور عاشق انار بود، اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزد… آخر انار شاهزاده ی باغ بود تاج انار کجا و شهریور کجا! انار اما فهمیده بود میخواست بگوید او هم عاشق شهریور است، اما هر بار تا می رسید فرصت شهریور تمام میشد… نه شهریور به انار می رسید  و نه انار می توانست شهریور را ببیند؛ دانه های دلش خون شد و ترک برداشت سالهاست انار سرخ است، سرخ از داغی و تندی عشق… و قرن هاست شهریور بوی پائیز می دهد!

از مجموعه روزهای آخر تابستان

نا امید نشو

اگر کسی واقعا

توحید را چشیده

و معتقد شده باشد که

خداوند همه کاره ی عالم است

هیچ گاه در هیچ شرایطی،نا امید نمیشود

انفجار ابلهان

 پدیده‌ای به نام انفجار ابلهان

«اگر شما برای هدایت و اداره یک مجموعه، یک دلقک را دعوت به کار کنید، قطعا در ادامه با سازمانی پر از دلقک مواجه خواهید.»

استیو جابز

گای کاوازاکی نظریه‌پرداز ژاپنی شرکت اپل از پدیده‌ای صحبت می‌کند که استیو جابز آن را به نام “انفجار ابله‌ها” در یک نظام سازمانی یا اجتماعی نامگذاری کرده.

او می‌گوید وقتی مدیری با استاندارد و مهارت سطح بالا یا A انتخاب می‌شود، این مدیر به جهت برخورداری از عقلانیت، نخبگی و هوش زیاد، اطراف خود را عمدتاً از نیروهای متخصص با سطح استاندارد A و به ندرت از نیروهای سطح B (برخوردار از نخبگی و هوشمندی پایین‌تر) پر می‌کند.

برعکس، اگر شما شروع به پایین آوردن استانداردهای خود کنید و به رهبران و مدیران سطح B اجازه ورود به سازمان‌تان را بدهید، آنها عمدتا Cها را جذب خواهند کرد، زیرا می‌خواهند بر آنها مستولی باشند و نسبت به آن‌ها احساس برتری داشته باشند و این فرآیند ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام به حاکمیت فراگیر Yها (دلقک‌ها، ابله‌ترین‌ها و شارلاتان‌های بزرگ) بر سازمان یا جامعه  ختم می‌شود.

بر این اساس وقتی مقام مهمی را به یک کوتوله دلقک و ابله می‌سپارید، پس باید انتظار داشته باشید در ادامه موجی از ابله‌ها بر سرنوشت سازمان سوار شوند.

به این پدیده انفجار دلقک‌ها یا انفجار ابلهان می‌گویند. زیرا وقتی پدیده انفجار دلقک‌ها و ابله‌ها در یک مجموعه ظهور پیدا می‌کند، دلقک‌های سطح پایین‌تر همواره تلاش می‌کنند دقیقاً چیزی را بگویند که مورد خوشایند دلقک‌های بالا دستشان باشد.

●کرم‌اله دانش‌فرد

پی‌نوشت: یکی از ویژگی‌های سازمان‌های موفق این است که همیشه به دنبال بهترین‌ها می‌گردند و درب‌های سازمان‌شان به روی آن‌ها باز است.

مراقب سازمان‌مان باشیم …

حمید کثیری

تلاش،آرزو

یک عمره داریم به رویاها 

و آرزوهامون میگیم ، صبر کن

دیگه وقتشه برای یک بار هم که شده

به بهانه هامون بگیم: بس کن

بزرگترين مانع ‌در زندگی ما انسان‌ها

بهانه تراشی‌هايمان و ترس‌هایمان است…

نفس

به سفارش آیت‌الله بهجت (ره)

«هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب جهاد با نفس را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید؛ بعد از یک سال خواهید دید که حتماً عوض شده‌اید؛ مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی می‌کند». 

 

 یک روایت از کتاب جهاد با نفس :

حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله:

مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ إِنْ قَلَّتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فَقَدْ نَسِيَ اللَّهَ وَ إِنْ كَثُرَتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ.

 کسی که خداوند را اطاعت کند، خداوند را یاد نموده است؛ اگر چه نماز، روزه و قرآن‌خواندنش کم باشد. و کسی که خدای را نافرمانی کند، خداوند را فراموش نموده؛ اگرچه نماز، روزه و قرآن خواندنش زیاد باشد.

 (وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۷)

 مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره

تماشا زندگی

«آدم از یک جایی به بعد دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد، از هرچه هست و نیست شاکی نمیشود، از آدم‌ها فاصله نمیگیرد، از هیچ‌کس دیگر متنفر نمیشود، دیگر گریه نمیکند، غصه نمی‌خورد، از حرفِ کسی نمی‌رنجد، دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد، به کسی زنگ نمی‌زند، کسی هم به او زنگ نمی‌زند.

دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی،

زنگِ تلفنی، نامه‌ای، خاطره‌ای، حرفی،

رنگِ پیراهنی حواسش را پرت نمی‌کند.

آدم از یک جایی به بعد دیگر منتظر نمی‌ماند، دیگر عجله نمی‌کند، دیگر حوصله‌اش سر نمی‌رود، دیگر بی‌قرار نمی‌شود…

می‌دانی؟

آدم از یک جایی به بعد فقط تماشا میکند!»