مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سه شنبه 95/12/17
√ امام صادق عليه السلام:
? شش چيز است كه مؤمن بعد از مرگ خود از آنها بهره مند مى شود:
1◀️ فرزند صالحى كه براى او آمرزش بطلبد.
2◀️ قرآنى كه از روى آن تلاوت مى كند.
3◀️ چاهى كه حفر مى نمايد.
4◀️ درختى كه مى نشاند.
5◀️ نهر آبى كه در راه خدا جارى و وقف مى كند.
6◀️ و سنّت (روش) پسنديده اى كه از خود بر جاى مى گذارد و بعد از او به آن عمل مى شود.
منبع : الخصال 323/9
سه شنبه 95/12/17
✨یک شب برای خدا….
دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد.
?خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی.دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.
?روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است.
?احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی.
?حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت تاکنون به راه خطا می رفتم، یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم.
?کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
?منبع : عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ص ۳۵۱
سه شنبه 95/12/17
✨شخصی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید :
مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟
شخص پاسخ داد :
معلوم است برای رضای خداوند!
بهلول خواست اخلاص شخص را بیازماید.
در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است .
صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند و میگفتن خدا خیرش بدهد
آن شخص طاقت نیاورد و فریاد سر داد ایهاالناس بهلول دروغ میگوید
این مسجد را من ساختم .
من از مال خود خرج کردم و شما او را دعای خیر میکنید!
بهلول خندید و پاسخ داد:
معامله تو باخلق بوده نه با خالق!
بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم نه با چشم مردم.
سه شنبه 95/12/17
★امام صادق علیه السلام فرمودند:
«هر کس زیارت عاشورا بخواند ، شب اول قبر در آغوش امام حسین علیه السلام قرار خواهد گرفت.»
★کامل الزیارات ، ص ۷۵
دوشنبه 95/12/16
?? اقتدا به اهل بیت علیهم السلام
? امام صادق عليه السّلام فرمودند:
? إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وَ تَعـالى أَوجَبَ عَلَيْكُمْ حُبَّـنا وَ مُوالاتَنا وَ فَرَضَ عَلَيكُمْ طاعَتَنا. ألا فَمَنْ كانَ مِنّا فَلْيَقتَدِ بِنا. فَإنَّ مِن شَأنِنا: ألوَرَعُ وَالإجتِهادُ وَأداءُ الأمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ وَ إقْراءُ الضَّيْفِ وَالعَفوُ عَنْ المُسى ءِ. وَ مَنْ لَمْ يَقْتَدِ بِنا فَلَيسَ مِنّا؛
? خداوند محبت و ولايت و اطاعت ما را بر شما واجب كرده است؛ پس هر كس از ماست، به ما اقتداء كند. روش و منش ما اينهاست: تقوى، تلاش و كوشش، اداى امانتِ نيكوكار و گنهكار، و صله رحم و گرامى داشت ميهمان و گذشت از خطاكار. و كسى كه از ما پيروى نكند از ما نيست.
?الاختصاص ص 241
امانتداری
عبداله بن سنان گويد : بر امام صادق در مسجد وارد شدم در حالي كه ايشان نماز عصر را خوانده بود و رو به قبله نشسته بود .
عرض كردم بعضي از پادشاهان و امراء ما را امين مي دانند و اموالي را به امانت نزد ما مي گذارند ، با اينكه خمس مال خود را نمي دهند ، آيا اموالشان را به آنها رد كنيم يا تصرف نمائيم ؟
امام سه مرتبه فرمود : به خداي كعبه اگر ابن ملجم كشنده و قاتل پدرم علي عليه السلام امانتي به من بدهد ، هر زمان خواست امانتش را به او مي دهم.
?بحار الانوار ج 72 ص 117
میهمان نوازی
عربي كه صورتش خيلي زشت و قبيح منظر بود سر سفره امام حسن مجتبي آمد و از روي حرص تمام غذا را خورد و تمام كرد .
امام حسن عليه السلام كه كرامتش براي همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسيد : تو عيال داري يا مجردي ؟ گفت : عيالمندم ، فرمود : چند فرزند داري ؟
گفت : هشت دختر دارم كه من به شكل از همه زيباترم ، اما ايشان از من پرخورترند .
امام تبسم فرمود : و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند : اين قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد.
?لطائف الطوائف ص ۱۳۹
شنبه 95/11/23
حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مديون عطر ياس بود
اي که ره بستي ميان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را مي شکست آنجا اگر عباس بود
شهادت حضرت زهراء (س)تسلیت باد.
چه کسانی عاملِ مستقیمِ شهادت حضرت زهرا و فرزندش هستند؟
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً. (دلائل الإمامة، ص134)
▪️حضرت صادق علیه السلام فرمود: علّت وفات حضرت زهرا علیهاالسلام آن ضربه ای بود که قنفذ، غلام عمر، به دستور عمر و با آهن نوک غلاف شمشیر، با شدّت بر آن حضرت زد، پس آن بانو، محسن را سقط کرد و از این ماجرا، به شدّت، بیمار شد.
قَالَ سُلَيْم: فَأَغْرَمَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ تِلْكَ السَّنَةَ جَمِيعَ عُمَّالِهِ أَنْصَافَ أَمْوَالِهِمْ لِشِعْرِ أَبِي الْمُخْتَارِ، وَ لَمْ يُغْرِمْ قُنْفُذَ الْعَدَوِيِّ شَيْئاً، وَ قَدْ كَانَ مِنْ عُمَّالِهِ. فَلَقِيتُ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا صَنَعَ عُمَرُ؟ فَقَالَ: هَلْ تَدْرِي لِمَ كَفَ عَنْ قُنْفُذٍ وَ لَمْ يُغْرِمْهُ شَيْئاً؟! قُلْتُ: لَا. قَالَ: لِأَنَّهُ هُوَ الَّذِي ضَرَبَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا بِالسَّوْطِ حِينَ جَاءَتْ لِتَحُولَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ، فَمَاتَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا، وَ إِنَّ أَثَرَ السَّوْطِ لَفِي عَضُدِهَا مِثْلُ الدُّمْلُجِ. (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص673-674)
▪️سليم گفت: عمر بن خطاب در آن سال از همه کارگزارانش، نصف اموالشان را به خاطر شعر ابو المختار، به عنوان مالیات گرفت، ولى از قنفذ هيچ مالیاتی نگرفت، در حالى كه او هم از عمّالش بود. لذا على عليه السّلام را ملاقات كردم و در باره اين كار عمر از آن حضرت سؤال كردم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا می دانی چرا عمر خوددارى كرد و از قنفذ، مالیات نگرفت؟ عرض كردم: نه. فرمود: زيرا قنفذ بود كه وقتی فاطمه علیهاالسلام آمد و بین من و آنها فاصله شد، آن بانو را با تازيانه زد.
▪️پس فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت در حالى كه اثر آن تازيانه در بازويش، مانند بازوبند باقى مانده بود.
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَال: وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهماالسلام وَ فِي قَاتِلِهِ، ثُمَّ فِي قُنْفُذٍ، فُيُؤْتَيَانِ هُوَ وَ صَاحِبُهُ، فَيُضْرَبَانِ بِسِيَاطٍ مِنْ نَارٍ، لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا، وَ لَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ الدُّنْيَا لَذَابَتْ حَتَّى تَصِيرَ رَمَاداً فَيُضْرَبَانِ بِهَا. (كامل الزيارات، ص334)
▪️حضرت صادق علیه السلام فرمود: اوّلین كسانی را كه در قيامت براى ایشان حكم خواهد كرد، محسن بن على عليه السّلام و قاتلش خواهد بود. پس قنفذ و رئیش را می آورند، و تازيانه هاى آتش بر ايشان زده می شود، تازیانه هایی که اگر یکی از آنها بر دریاها از مشرق تا مغرب فرود آید، همگی به جوش آیند؛ و اگر یکی از آنها بر کوه های دنیا زده شود، ذوب شده، خاکستر می شوند.
فِيمَا احْتَجَّ بِهِ الْحَسَنُ علیه السلام عَلَى مُعَاوِيَةَ وَ أَصْحَابِهِ أَنَّهُ قَالَ لِمُغِيرَةَ بْنِ شُعْبَةَ: أَنْتَ ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیهما حَتَّى أَدْمَيْتَهَا، وَ أَلْقَتْ مَا فِي بَطْنِهَا، اسْتِذْلَالًا مِنْكَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله، وَ مُخَالَفَةً مِنْكَ لِأَمْرِهِ، وَ انْتِهَاكاً لِحُرْمَتِهِ، وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ وَ اللَّهُ مُصَيِّرُكَ إِلَى النَّارِ. (الاحتجاج، ج1، ص278)
▪️در احتجاجاتی که حضرت مجتبی علیه السلام با معاویه و یارانش داشتند، به مغیرة بن شعبة فرمودند: تو همان کسی هستی که فاطمه، دخت رسول خدا صلوات الله علیهما را ضربه زدی و با این کار، آن بانو، خون آلود گشت، و فرزند در شکمش را سقط کرد، و هدف تو از این کار، آن بود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله را خوار سازی، و با امر او مخالفت نمایی، و هتک حرمتش نمایی، در حالی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آن بانو فرموده بود: تو، سرور زنان اهل بهشت هستی»، و (بدین سبب) خداوند، تو را به سوی آتش جهنّم راهی خواهد کرد.
در این ایام شدیدا التماس دعا
یکشنبه 95/11/17
✨ آیت الله مجتهدی(ره):
حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:
▫️اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
▪️دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
▫️سوم: قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
▪️چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
▫️پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
▪️ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
▫️هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
▪️هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
▫️نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم
▪️دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم
__________________________________________
پنجشنبه 95/11/14
مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟!
خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی!
مرد گفت: من چیزی ندارم که ببخشم.
خدا پاسخ داد: دارایی هایت کم نیست!
یک صورت، که میتوانی لبخند بر آن داشته باشی!
یک دهان، که میتوانی با آن از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی!
یک قلب، که میتوانی به روی دیگران بگشایی!
و چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی!
فقر واقعی فقر روحی است…
صفحات: 1· 2
دوشنبه 95/11/11
دانستنی_های_مرگ ۱۱
✨کسانی که به بهشت نمےروند
✨قسمت دوم ← در روایات
✨ در برخی روایات محرومان از بهشت سه گروه، در تعدادی چهار گروه و در بعضی حدود ده طایفه ذکر شدهاند. البته این روایات در صدد بیان مصداق هستند، نه بیان انحصار:
✨❶ رسول خدا صلےاللهعیهوآله فرمود: سه طایفه وارد بهشت نمےشوند؛
◆دائم الخمر
◆کسی که شغلش ساحری است
◆کسی که پیوند خویشاوندى را بریده باشد.
☜ خصال ج ۱ ص ۱۷۹
✨❷ امام صادق علیہ السلام فرمود: ◆کاهن(غیبگو)
◆منافق
◆دائم الخمر
◆سخن چین
وارد بهشت نمیشوند.
☜ امالی ص ۴۰۴
✨❸ رسول خـدا صلےاللهعلیهوآله میفرماید: خداى عزّوجل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزهاش را لۆلۆ و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادتمند آنکسی است که در من جاى دارد. پس خداى عزّوجل فرمود: به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمیشود
◆ دائم الخمر
◆خود فروش
◆سخن چین
◆بىغیرت در باره همسر
◆کسى که پیوند خویشاوندى را بریده باشد
و…
☜ خصال ج۲ ص۴۳۶
____________________________________________
دانستنی_های_مرگ ۱۲
✨مونس تنهایی انسان در قبر
✨از کتاب اربعين قاضی سعيد قمی منقول است که از شيخ بهايی نقل می فرمايد:
✨«رفيقی در قبرستان اصفهان داشتم که هميشه بر سر مقبره ای مشغول عبادت بود و شيخ هر از گاهی به ديدنش می رفته. روزی از او سئوال می کند: از عجائب قبرستان چه ديده ای؟ عرض کرد:
روز قبل، در قبرستان جنازه ای را آوردند و در اين گوشه دفن کردند و رفتند. هنگام غروب، بوی بدی بلند شد و مرا ناراحت کرد. چنين بوی بدی در تمام عمرم استشمام نکرده بودم.
✨ناگاه هيکل موحشه و مُظلَمه ای همانند سگ ديدم که بوی بد از او بود. اين صورت، نزديک شد تا بر سر آن قبر ناپديد گرديد. مقداری گذشت. بوی عطری بلند شد که در عمرم چنين بوی خوشی نشنيده بودم. در اين هنگام صورت زيبا و دلربايی آمد و بر سر همان قبر، محو شد. (اينها عجائب عالم ملکوت است که به اين صورتها ظاهر می شود.) مقداری گذشت. ديدم صورت زيبا از قبر بيرون آمد. ولی زخم خورده و خون آلود است.
✨گفتم: پروردگارا؛ به من بفهمان اين دو صورت چه بود. به من فهماندند که آن صورت زيبا اعمال نيکش بود و آن هيکل موحشه، کارهای بدش. و چون افعال زشتش بيشتر بود، در قبر انيسش همان است. تا چه زمانی پاک شود و نوبت صورت زيبا برسد.»
کتاب معاد؛ آیت الله شهید دستغیب
____________________________________________
یکشنبه 95/11/10
فَإِذا مَسَ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ بَلْ هِی فِتْنَةٌ وَ لکنَّ أَکثَرَهُمْ لا یعْلَمُونَ
پس چون سختی و ضرری به انسان رسد ما را می خواند، سپس همین که از جانب خود نعمتی به او عطا کنیم گوید: «بر اساس علم و تدبیرم نعمت ها به من داده شده» (چنین نیست) بلکه آن نعمت وسیلۀآزمایش است، ولی بیشتر مردم نمی دانند.
نکته ها
در قرآن بارها از این مطلب سخن به میان آمده است که انسان هنگام خطر به خداوند رو می کند ولی همین که از خطر رهایی یافت، خدا را فراموش می کند که این نشانه ناسپاسی انسان است.
پیامها
1- انسان موجودی آسیب پذیر است.
2- انسان به قدری عاجز است که به مجرّد رسیدن خطر فریاد می زند.
3- تلخی ها، نتیجۀعملکرد انسان و مایۀآزمایش است، ولی نعمت ها لطف الهی است.
4- فشارها و حوادث انسان را به ناتوانی خود معترف و فطرت خداجویی را در انسان بیدار و شکوفا می کنند.
5- نیایش خالصانه سبب جلب رحمت خداست.
6- رفاه و آسودگی، بستر غفلت و غرور است.
7- انسان، موجودی ناسپاس است.
8- آنچه مورد انتقاد است نادیده گرفتن لطف خداست، نه آنکه علم و دانش در رشد و توسعه زندگی بی اثر است.
9- بیشتر مردم نمی دانند که نعمت ها و تلخی ها وسیله آزمایش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند.
منبع: تفسیر نور؛ ج 8؛ ص183
تفسیر نمونه، ج 19، ص: 492
★سوره زمر، آیه 49★