مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
یکشنبه 96/02/17
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد: « کسی که فقیر است اما بر فقر خود صبر می کند، جزای این شخص چیست؟ یعنی درباره فقر خود به کسی چیزی نمی گوید و با نان خالی خود را سیر می کند، جزای این شخص چیست؟ »
حضرت فرمودند: « در بهشت ساختمانی است از یاقوت سرخ که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند، همانطور که ما ستاره های درخشان را نگاه می کنیم. در این ساختمان کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا شهید فقیر یا مؤمن فقیر. »
کسانی که وضع مالی خوبی ندارند، خوشحال باشند و ناراحت نباشند و صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است.
یکشنبه 96/02/17
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
?از پیامبر(ص) پرسیدند برکت درمال یعنی چه؟
درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:
گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.»
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
روی مفهوم” برکت در روزی” فکر کنید.
یکشنبه 96/02/17
دو دسته، فرداي قيامت هيزم جهنم خواهند بود:
❶〖 آدم بخيلي که وجوهات و حق فقرا را از مال خود نپردازد〗
❷〖 و ديگر عالِمي که دين خود را به دنياي خود بفروشد.〗
? فهرست غرر، ص ۲۷۲
یکشنبه 96/02/17
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
امام على عليه السلام:
هر كس به تلاوت قرآن اُنس گيرد ، از جدايى دوستان ، احساس تنهايى نمى كند.
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
?عيون الحكم والمواعظ ، ص437
شنبه 96/02/16
امام علي عليه السلام و برخورد با فقيران در زمان حکومت ايشان:
✅دو زن، نزد امام علی آمدند و اظهار فقر و طلب کمک نمودند.
امیرالمومنین فرمودند:
((بر ما واجب است تا در صورت درستي سخنتان،به شما کمک کنيم.))
امام علی ، مردي را به بازار فرستادند تا براي آنها پوشاک و غذا خريداري نمايد و به هر يک از آنها نيز صد درهم دادند.
اما يکي از زنان،لب به اعتراض گشود:
((من عرب هستم!در حالي که اين زن عجم است! چرا با ما يکسان رفتار ميکنيد؟سهم عرب بايد بيشتر باشد!))
امام علي عليه السلام فرمودند:
((قرآن را خوب خوانده ام و در آن تأمل نموده ام. در هيچ يک از آيات قرآن نديده ام که به اندازه بال پشه اي بين عرب و عجم، فرقي باشد.))
?انساب الاشراف،جلد ۲،صفحه ۱۴۱
?الغارات،صفحه ۷۰
?تاريخ اليعقوبي،جلد ۲،صفحه ۱۸۳
.
پنجشنبه 96/02/14
پنجشنبه که میشود
ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگي میدهد
و عده اي از عزیزانمان ، آن طرف
چشم به راه هدیه ای،تا آرام بگیرند
بافاتحه و صلواتي هوایشان را داشته باشیم.
دلم برای پدرم تنگ شده جاش خیلی خالیه
پنجشنبه 96/02/14
در شبی از شبها که همه به خواب رفته بودند، طلبه ای حلقه در منزل آخوند خراسانی را چندین بار کوبید.
طولی نکشید که کسی در را باز کرد، وقتی در باز شد آن طلبه دید آقای آخوند خودش هست که شالی سفید بر سر بسته و قلمی بالای گوش راست خود گذارده است، آن شخص از تعجب فراوان نتوانست چیزی بگوید.
آخوند خراسانی فرمود: سلام علیکم چه فرمایشی دارید؟ چه کمکی می توانم بکنم؟
طلبه جوان بعد از عذرخواهی از ایجاد این مزاحمت گفت: همسرم می خواسته وضع حمل کند و چون در نجف تنها هستم و منزل قابله را نمی دانم به منزل شما آمده ام تا کمک بگیرم و با کمال فروتنی خواهش کرد که مستخدم ایشان، او را به خانه قابله راهنمائی نماید.
آخوند فرمود: نه مستخدم نمی تواند بیاید او الآن خواب است من خودم می آیم.
طلبه جوان اصرار کرد که مستخدم را بیدار کند اما آقای آخوند به او فرمود وقت کار مستخدم به پایان رسیده و او تا ساعت معینی از شب باید کار کند و الان وقت استراحت اوست، یک دقیقه تأمل کنید من خودم می آیم.
اندکی بعد آخوند در حالی که عبائی به دوش انداخته و فانوسی به دست گرفته بود از منزل بیرون آمد و همراه آن طلبه راهی دراز را طی کرد و از چندین کوچه و پس کوچه گذشت تا به منزل رسید.
قابله را دم درخواست و مشکل را برای او بازگو کرد و سپس بعنوان راهنما در حالی که فانوس را در دست داشت جلو افتاد و قابله را به منزل بیمار رسانید و آنگاه خود به منزل بازگشت و اندکی بعد مقداری پول و شکر و قند و پارچه برای او فرستاد.
محصل جوان می گوید بعد از آن شب من هر وقت چشمم به آن عالم متواضع می افتاد از شدت خجالت سرم را پائین می انداختم اما این مرد بزرگ بیش از پیش بمن محبت می کرد و مثل این بود که اصلا برای من کاری نکرده است.
? منبع : داستانهایی از اخلاق اسلامی
پنجشنبه 96/02/14
عن الصادق(عليه السلام) سُئِلَ رَسولُ اللّه(صلي الله عليه و آله)مَن أحَبُّ النّاسِ إلَى اللّه ِ؟ قالَ أنفَعُ النّاسِ لِلنّاسِ
امام صادق (عليه السلام) از پيامبر(صلي الله عليه و آله) سؤال شد دوست داشتنى ترينِ مردم در نزد خداوند كيست؟
فرمود آن كه براى مردم سودمندتر باشد.
? منبع : بحارالأنوار ج ۷۳ ص ۳۳۹
عَنِ الصّادِقِ(عليه السلام) قالَ: ما قَضى مُسْلِمٌ لِمُسْلِمٍ حاجَةً اِلاّناداهُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالى عَلَىَّ ثَوابُكَ وَلا اَرْضى لَكَ بِدُونِ الْجَنَّةِ.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: هر مسلمانى كه نياز و حاجت مسلمانى را برطرف نمايد خداى متعال به او مى فرمايد: اجر و ثواب تو بعهده منست و به كمتر از بهشت براى تو راضى نخواهم شد.
? منبع : بحار الأنوار ج ۷۳ ص ۳۱۲
پنجشنبه 96/02/14
✅حضرت امام صادق (عليه السلام) در روايتى زيبا مى فرمايد:
پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) در سفرى از مركب خود پياده شد و پنج سجده به جاى آورد ، چون بر مركب نشست يكى از ياران گفت يا رسول اللّه كارى از شما مشاهده كرديم كه اول بار بود رخ مى داد .
حضرت فرمود : آرى ، جبرئيل نزد من آمد و بشارت داد كه : على ، اهل بهشت است و من به شكرانه آن در پيشگاه خداى متعال سجده كردم ، چون سر برداشتم
گفت : فاطمه نيز اهل بهشت است و من به شكرانه آن خداى بزرگ را سجده كردم و چون سر برداشتم
گفت : حسن و حسين ، آقاى جوانان اهل بهشت اند و من به شكرانه آن خداى بزرگ را سجده كردم و چون سر برداشتم
گفت : دوستداران و محبان ايشان نيز اهل بهشت اند و من براى خداى متعال سجده شكر به جاى آوردم ; چون سر برداشتم
گفت : دوستداران دوستداران ايشان نيز اهل بهشت اند و من باز به شكرانه آن در پيشگاه حق سجده بردم.
? منبع : برگرفته از کتاب اهل بیت(ع) عرشیان فرش نشین /آیتالله انصاریان
پنجشنبه 96/02/14
★يك:ختمهاي بيمدرك! مثلاً ختم فلان سوره را ميگيرند. بياييم و جمع شويم، ختم مثلاً فلان سوره را بگيريم.
مدركش كجاست؟ يك حاج خانم يك علمشنگه راه مياندازد، زنها را هم دنبال خودش ميكشد، ميگوييم حاج خانم دليل تو آخر چيست؟!!
★دو:نذرهاي غلط و بی اساس! فكر ميكند نذر كرده است اما نذرش غلط است.
★سه:نشستن پاي سخنراني افراد بيسواد يا بيتقوا
به خيال خودش ميرود جلسه ولي كسي كه صحبت ميكند، چقدر سواد دارد، پاي حرف چه كسي مينشينيم؟
امام كاظم(علیه السلام) فرمود، گوش به حرف هر كسي بدهيد، بردهي او هستيد. اگر حق گفت، بردهي حق هستيد، باطل گفت، بردهي باطل هستيد.
★چهار:بيتوجهي به اهم و مهم
فاميل خودش فقير است، پولش را جاي ديگر خیرات ميكند.
★پنج:عبادتهايي كه آدم به خودش تحميل ميكند!
حديث داريم گاهي دل آمادگي دارد، گاهي دل آمادگي ندارد، وقتي دل آمادگي ندارد بيخود عبادتهاي مستحبي را به خودت تحميل نكن! حال نداري دعا بخواني نخوان
★شش:عبادتهايي كه همراه با زايل كردن حق ديگران است
شما ميخواهي قرآن بخواني يا روضه بخواني، چرا صدايت همسايهها را اذيت ميكند؟ حق مردم است من ميخواهم بخوابم، تو چرا بالاي سر من بلندگو ميگذاري؟
★هفت: همراه با غرور و عجب!
عبادتهايي كه همراه با بدعت و سليقه است! يك خورده حق است و يك خورده هم سليقه قاطياش ميكند. يعني اصل قصه را مثلاً قرآن و حديث گفته است، اما اين هم يك چيزهايي از خودش قاطياش ميكند.
★هشت:عبادت بدون برائت!
خدا را قبول دارد، از كفّار منزجر نيست.
ميگويد: خوب حالا ما با آمريكا رفيق باشيم، نماز هم ميخوانيم. با همه رفيق است، نماز هم ميخواند. اين نماز خاصيتي ندارد. عبادت ميكند اما از مخالفين و آدمهاي فاسد دوري نمیکند!
★ نه:عبادت با كسالت!
عبادت با رودربايستي! ميرود روضه ميگويد: ده بار زنگم زده است كه بيا روضه. حالا اگر نروم به او برخواهد خورد.
ميرود روضه ولي چون از بس كه تلفنش كردهاند. براي خدا روضه نميرود. زوركي ميرود و در رودربايستي ميرود.
★ده: عبادت در فصل خاص!
هر وقت گير كرد ميگويد: «يَا اللَّهُ» يك تسبيح دست ميگيرد، دو متر و پشت در دانشگاه «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
همينكه كنكور قبول شد، روسرياش را هم برميدارد. يعني وقتي گير كرد ميگويد: «يَا اللَّهُ» اينها عبادتهايي است كه قبول نيست.
? منبع : از بیانات حجت الاسلام قرائتی