✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

حجاب من

رمان حجاب من/نویسنده: zeinab z

قسمت هفتم

همه ی اینارو با یه اخم و خیلی جدی گفت.
منی که به شدت رو محرمو نامحرم حساسم وقتی به چهرش نگاه کردمو صداقت کلامشو دیدم اروم شدمو حرفی نزدم
حتی دردمم یادم رفته بود که یه لحظه درد تو تمام وجودم پیچید چشمامو بستم و با تمام وجودم ناله کردم
_ آی
حس کردم تو یه جای نرمی فرو رفتم
نگاه کردم
طاها منو گرفته بود تو بغلش و داشت میدوید سمت اورژانس
شرم تمام وجودمو فرا گرفت خودم سرخ شدن صورتمو حس میکردم و تو دلم همش داشتم استغفار میکردم خیلی
میترسیدم از اینکه گ*ن*ا*ه کرده باشم
گاهی با نگرانی بهم نگاه میکرد چون اشکام داشت همینجور میرفت اونم از ترس هول کرده بود
وارد اورژانس شد و اروم منو روی یکی از تختا گذاشت
خواست خودش معاینم کنه که اجازه ندادمو به زور مجبورش کردم بره یه دکتر خانم صدا بزنه
با عصبانیت رفت بیرون و چند دقیقه بعد برگشت من داشتم همینجور اشک میرختم خدایی دردم خیلی وحشتناک بود
انگار یه نفر محکم کمرمو گرفته بود فشار میداد جوری که استخونام داشتن خورد میشدن
وقتی حالمو دید داد زد دکتر نیست یک ساعت دیگه میاد نمیخوام بخورمت که بزار معاینت کنم داری میمیری دیوانه
با همون حالم سرمو به علامت منفی تکون دادم
محلم نداد و اومد چادرمو کند اروم منو دمر خوابوند و همونجور از رو مانتو دستشو قسمتای مختلف کمرم میزاشتو
میپرسید درد دارم یا نه
 
وقتی فهمید کدوم قسمت کمرم درد میکنه گفت باید عکس بگیرم
طاها_ پرستار؟
صدای یه زن اومد_ بله اقای دکتر
طاها_ زود یه برانکارد بیارین اینجا
دو دقیقه بعد یه برانکارد اوردن منو گذاشتن روش
……..
الان چند دقیقه ای میشه که دوباره برگردوندنم تو اورژانس طاها هم که ماشالله داره دوباره اومده ورِ دلِ من
من مونم این کارو زندگی نداره؟ همش داره تو بیمارستان میچرخه پس کی مریضاشو ویزیت میکنه
همینجور داشتم تو دلم حرف میزدم که صداش اومد
طاها_ خب خداروشکر کمرت چیزیش نشده فقط چون محکم خوردی زمین خیلی درد داشتی
_ هنوزم درد دارم
طاها_ بله همون. به پرستار میگم برات مسکن بزنه ان شاءالله دردت خوب میشه چندتا دارو هم مینویسم برات
تا گفت مسکن سکته کردم
با ترس آب دهنمو قورت دادم _ آمپول؟
همونجور که سرش پایین بود و داشت دارو مینوشت جواب داد
طاها_ آره آمپول
همونجور داشتم با ترس نگاهش میکردم زبونم بند اومده بود

_ میگم چیزه دردم خوب شد
سرشو بلند کرد عاقل اندرسفیهانه نگاهم کرد
طاها_ از آمپول میترسی
_ ن..ن..ن..نه
طاها_ بله از حرف زدنت معلومه. ولی به هر حال باید بزنی
_ نمیشه سرم بزنم؟
طاها_ نه
رفت بیرون
ای خدا من از دست این بشر سر به کدوم بیابون بزارم آمپول نمیخوام خدا من میترسممم
همینجور داشتم با خدا حرف میزدم که یه پرستاره خانم اومد تو هرچی گفتم آمپول نمیخوام محلم نداد و زد نامرد، اینقدر
دردم گرفت که میخواستم بکشمش انگار ارث باباشو بالا کشیدم همچین با غرض زد
طبق معمول که وقتی آپول میزدم بی حال میشدم دوباره بی حال افتادم رو تخت الان به جای کمرم جای آمپول درد
میکرد
_الهی دستت بشکنه. الهی خدا لعنتت کنه طاها. الهی بری خونه غذا نداشته باشی از گشنگی تلف شی. الهی که تو قهوت مرگ سوسک بریزم. الهی که
طاها باخنده_ تموم نشد نفرینات؟
یه چشم غره بهش رفتم سرمو برگردوندم

با کمال متانت و وقار !دقت کنین متانت و وقار! اومد نشست رو صندلیه کنارم

رمان حجاب من /نویسنده: zeinab z

علت کاهش معنویت

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین رفیعی در ویژه‌برنامه شب قدر حرم امام رضا(ع):

پنج علت افول و کاهش معنویت در جامعه و خانواده‌ها

- ضعف باور‌های دینی
اعتقادات مانند ریشه درخت و اساس عمل انسان است و امروز دشمن و شبکه‌های ماهواره‌ای تمام تلاش‌شان را بر روی تضعیف این باورها متمرکز کرده‌اند.
امروز برنامه‌های مذهبی صدا وسیما قابل تقدیر اما بیشتر بر محور اخلاق تا اعتقادات تولید می‌شود.

-  لقمه حرام
لقمه حرام به طور مستقیم بر روی معنویت تأثیر منفی می‌گذارد، در معنویت دینی لقمه حلال و حرام قبل از تولد فرزند نیز تأثیرگذار است.

- عادت بر گناه
اگر گناه عادی شود، اگر در جامعه قبح گناهانی مانند بدحجابی،‌ربا‌خواری، رشوه و … از بین برود، جای ارزش و ضد ارزش نیز در جامعه عوض خواهد شد؛ آن‌گاه به عنوان مثال بدحجابی ارزش و حجاب به عنوان نماد عدم پیشرفت و تمدن شناخته می‌شود.

- تجمل و دنیا
اسلام به هیچ وجه با دنیا مخالف نیست و دنیای مذمت شده، تجمل پرستی، حب دنیا و گناه به وسیله نعمت‌های دنیایی است.

- بی‌توجهی خانواده‌ها به فرزندان

فقط نیاز مادی و دنیایی فرزندان را تامین میکنند و از نیازی معنوی و روحی فرزندان غافل اند.

گام به گام با پایان نامه نویسی

تصمیم گرفتم مراحلی را که برای پایان نامه ام طی میکنم اینجا بارگزاری کنم تا کسانی که مثل من به مشکل برخوردند راحت بتوانند مراحل را طی کنند

مرحله اول : مطالعه دستور العمل اجرایی تحقیق پایانی

فایل دانلود دستورالعمل اجرایی تحقیق پایانی سطح دو حوزه علمیه خواهران

مرحله دوم : موضوع یابی(موضوعات پیشنهادی را به روز کنید)

نکته : در تحقیق پایانی ، موضوع پایان نامه نباید کلی باشدبلکه باید مختصر باشد، نبایدمبهم باشد بلکه باید واضح باشد.

فایل دانلود موضوع پایان نامه

مرحله سوم : نوشتن طرح اجمالی

نکته : در نوشتن تبیین مسئله معنای لغوی ، پیشینه تحقیق ، اهمیت و ضرورت  ذکر نمی شود.

فایل دانلود طرح اجمالی (کاربرگ پیشنهاد موضوع)

مرحله چهارم : نوشتن طرح تفصیلی

نکته : ذکر سه کتاب ، دو مقاله ، یک پایان نامه در پیشینه تحقیق لازم است همچنین اهمیت وضرورت تحقیق باید بیان شود در این مرحله باید نام منابعی که در تحقیق از آن استفاده میکنید باید با مشخصات کامل درج شود(نویسنده،مترجم،ناشر،سال نشر)

فایل دانلود طرح تفصیلی (کاربرگ طرح تحقیق پایانی)

 

فعلا تا این مرحله پیش رفتم امیدوارم براتون مفید باشد.

 

 

چرا باید عذرخواهی دیگران را پذیرفت؟

آشنایی با دعای سی‌و‌هشتم صحیفه سجادیه:


 عذرخواهی از خداوند در حق‌الناس

الّٰلهُم اِنّٖی اَعْتَذِرُ اِلَیْک مِنْ مُسِىءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ

چرا باید عذرخواهی دیگران را پذیرفت؟

- وقتی یک بار، دوبار.. . عذر کسی پذیرفته نشد
- دیگر انگیزه عذرخواهی را از دست میدهد

 نتیجه‌ این می‌شود که پس از مدتی،انسان، هم بدی می‌کند؛هم کار خود را بد نمی‌داند!

 و حتی حق را به خودش میدهد و در بسیاری موارد،
 رفتار تهاجمی از خود نشان میدهد.

 بسیاری از خشم‌ها و درگیری‌ها و نزاع‌ها در جامعه،
 زادهء همین کار بد کردن و عذرنخواستن و حق به جانب،رفتار کردن است.

 و منشأ همه این‌ها هم می‌تواند همین باشد
که فردی رفتار زشتی مرتکب شده، درصدد عذرخواهی برآمده،
ولی طرف مقابل عذر او را نپذیرفته.و او هم دیگر نه تنها عذرخواهی نمیکند
بلکه کار را به نزاع و درگیری هم می‌کشاند

و این است که ما با نپذیرفتن عذرخواهی و طلب بخشش دیگران،

هم شخص را خُرد کرده‌ایم و هم جامعه را به ناهنجاری رفتاری
کشانده‌ایم.

دعای روز21

یکرنگی

به عمروعاص گفتند :
چرا پشت سر علی نماز می خوانی ولی در خانه‌ی معاویه غذا میخوری؟

 گفت:نماز علی قشنگه اما، پلوی معاویه هم خوشمزه است!

چقدر این روزها، این جمله و این کارا آشناست …

تسلیت

در ظلمت شب نور جلى را كشتند
سرچشمه فیض ازلى را كشتند
جبریل امین گفت به آواز جلى
از فرط عدالتش على را كشتند

پیام حکومت علی(ع) برای مسئولان

آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی:

 -تنها انتخابات ظاهری که جنبه مردمی پرشور در دوران خلفا داشت، خلافت حضرت علی(ع) بود.

-نحوه برخورد امیرمؤمنان(ع) با برادرش عقیل حاوی پیام هایی برای مسئولان است، اینکه شخصی تا به پست و مقامی می رسد و تمام خویشاوندان خود را سر کار می آورد، کار درستی نیست؛ باید تقسیم پست ها در حکومت اسلامی بر اساس لیاقت ها و قابلیت ها باشد.

-نباید نگاه کنیم کسی موافق یا مخالف من است، حتی اگر در انتخابات جزو مخالفان بوده اما انسان لایقی هست، مسئولیت به او بدهیم.

- آیا ما پیام حکومت علی(ع) را پذیرفته‌ایم؟ آیا حاضریم تقسیم کارها براساس لیاقت ها و شایستگی‌ها باشد؟ آیا حاضریم به کسانی که در ستادهای تبلیغاتی ما بودند با کسانی که در تشکیلات تبلیغاتی مخالفان بودند، به یک چشم نگاه کنیم؟ اگر پاسخ این سؤالات مثبت است، می‌توانیم بگوییم شیعه علی(ع) هستیم اما اگر پاسخ منفی است، نمی توانیم چنین ادعایی کنیم.

 

http://hawzahnews.com/detail/News/452562

خجالت میکشم...

خجالت میکشم آقا بگویم که یارتان هستم
که میدانی و میدانم فقط سربارتان هستم
و با این بی وفایی ها در این توبه شکستن ها
حلالم کن که عمری موجب آزاتان هستم

گریه شب قدر

امشب گریه کردم ولی نه برای علی (علیه السلام)
برای مردم دوران علی ، مردمی که علی کنارشان بود ولی اورا نشناختند و قدرش راندانستند

مردمی که وقتی علی در مسجد ضربت خورد گفتند مگر علی نماز می خواند؟

مردم فقیری که سال ها علی برایشان نیمه های شب غذا می برد و بعد از شهادتش فهمیدند آن شخص علی بود

برای مردمی که علی از دست آنها درد و دل هایش را به چاه می گفت

در آخر برای بدبخترین مرد عالم از ازل تا ابد یعنی ابن ملجم گریه کردم
به او گفتم چگونه راضی شدی علی را به شهادت برسانی؟
مگر علی را چگونه به این مردم معرفی کرده بودند؟

در آخر قرآن سر گرفتن وقتی به آخرین امام رسیدم و ۱۰ مرتبه بالحجه بالحجه گفتم
برای خودمان گریه کردم که مردم دوران امام زمان خودمان هستیم و امام زمانمان همچون علی مظلوم و ناشناخته…