آرشیو برای: "خرداد 1397, 16"

علت کاهش معنویت

  حجت‌الاسلام‌والمسلمین رفیعی در ویژه‌برنامه شب قدر حرم امام رضا(ع): پنج علت افول و کاهش معنویت در جامعه و خانواده‌ها - ضعف باور‌های دینی اعتقادات مانند ریشه درخت و اساس عمل انسان است و امروز دشمن و شبکه‌های ماهواره‌ای تمام تلاش‌شان را بر روی تضعیف این… بیشتر »

گام به گام با پایان نامه نویسی

تصمیم گرفتم مراحلی را که برای پایان نامه ام طی میکنم اینجا بارگزاری کنم تا کسانی که مثل من به مشکل برخوردند راحت بتوانند مراحل را طی کنند مرحله اول : مطالعه دستور العمل اجرایی تحقیق پایانی فایل دانلود دستورالعمل اجرایی تحقیق پایانی سطح دو حوزه علمیه… بیشتر »

چرا باید عذرخواهی دیگران را پذیرفت؟

آشنایی با دعای سی‌و‌هشتم صحیفه سجادیه:  عذرخواهی از خداوند در حق‌الناس الّٰلهُم اِنّٖی اَعْتَذِرُ اِلَیْک مِنْ مُسِىءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ چرا باید عذرخواهی دیگران را پذیرفت؟ - وقتی یک بار، دوبار.. . عذر کسی پذیرفته نشد - دیگر انگیزه… بیشتر »

دعای روز21

یکرنگی

به عمروعاص گفتند : چرا پشت سر علی نماز می خوانی ولی در خانه‌ی معاویه غذا میخوری؟  گفت:نماز علی قشنگه اما، پلوی معاویه هم خوشمزه است! چقدر این روزها، این جمله و این کارا آشناست … بیشتر »

تسلیت

در ظلمت شب نور جلى را كشتند سرچشمه فیض ازلى را كشتند جبریل امین گفت به آواز جلى از فرط عدالتش على را كشتند بیشتر »

پیام حکومت علی(ع) برای مسئولان

آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی:  -تنها انتخابات ظاهری که جنبه مردمی پرشور در دوران خلفا داشت، خلافت حضرت علی(ع) بود. -نحوه برخورد امیرمؤمنان(ع) با برادرش عقیل حاوی پیام هایی برای مسئولان است، اینکه شخصی تا به پست و مقامی می رسد و تمام خویشاوندان خود را سر… بیشتر »

خجالت میکشم...

خجالت میکشم آقا بگویم که یارتان هستم که میدانی و میدانم فقط سربارتان هستم و با این بی وفایی ها در این توبه شکستن ها حلالم کن که عمری موجب آزاتان هستم بیشتر »

گریه شب قدر

امشب گریه کردم ولی نه برای علی (علیه السلام) برای مردم دوران علی ، مردمی که علی کنارشان بود ولی اورا نشناختند و قدرش راندانستند مردمی که وقتی علی در مسجد ضربت خورد گفتند مگر علی نماز می خواند؟ مردم فقیری که سال ها علی برایشان نیمه های شب غذا می برد و… بیشتر »

حجاب من

رمان حجاب من /نویسنده: zeinab z قسمت ششم طاها_ سلام ما سه تا_ سلام ما سه تا هروقت باهمیم نمیدونم چه صیغه ایه همش هماهنگ حرف میزنیم خندش گرفت طاها_ چه هماهنگ   طاها_ خب خانم زارعی زودتر آماده شید بیاید اتاق من. فعلا اصلا به ما اجازه ی حرف زدن نداد هر سه… بیشتر »

حجاب من

رمان حجاب من / نویسنده:zeinab z قسمت پنجم _ چند سالی هست نفس تنگی دارم دکترا تشخیص نمیدادن ولی الان چند ماهی میشه که دارو میخورم طاها_ باید یه نوار بگیری میخوام خودم وضعتو کامل بررسی کنم _ سرمو به علامت باشه تکون دادم بهتر که شدم بلند شدم برم ولی مجبورم… بیشتر »

حجاب من

رمان حجاب من/نویسنده: zeinab z قسمت چهارم یاد آب افتادم اه حالا چطوری بخورمش خیلی تشنمه پسره_ بیا بخور با تعجب نگاهش کردم آبو گرفته بود جلوی دهنم پسره_ بخور دیگه مگه تشنت نبود سر به زیر گفتم _ چرا بیشتر آوردش نزدیک لبم آروم بدون اینکه نگاهش کنم شروع… بیشتر »