بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
ترجیح میدهم هوای رابطهام با بعضی آدمها همیشه ابری و بارانی بماند آفتاب که میزند؛ سردرگم میشوم از رنگین کمانِ این آدمها وقتی نمیدانم خودم را با کدام رنگشان هماهنگ کنم بیشتر »
داغ مادرفصل اول از مصیبت نامه زینب است.بعد از آن 25 صفحه سفید که پدرش با قلم سکوت و مرکب غم نوشته است. بعد داستان محراب کوفه است، در دو نیم صفحه سروده شده. چند صفحه بعد پاره پاره است، حکایت پاره های جگر (تنها ترین سردار). فصل بعد یک حماسه… بیشتر »