مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
زنگ ساعت به صدا در آمد. دستش را به سمت آن برد. زنگ ساعت را خاموش کرد. ساک دستیاش را روی مبل گذاشت. به طرف آشپزخانه رفت. یخچال را باز کرد یک لیوان شیر برای خوردش ریخت و خورد. لیوان را در درون ظرفشویی گذاشت.به سمت اتاق رفت: «رویا! نمیخوای بلند شی؟ من دارم میرم … کاری نداری؟»
رویا خودش را به خواب زد و جواب نداد.
میدونم بیداری، یعنی خداحافظی هم نمیخوای بکنی؟!
رویا باز هم چیزی نگفت.
آرین در اتاق را آرام بست تا مادر بزرگ همسرش خواب زده نشود. طولی نکشید خانم جون ضربهای به در اتاق نواخت. رویا از تختخواب بلند شد. دستپاچه اشکهایش را پاک کرد. خانم جون در را باز کرد. بی مقدمه گفت: «شوهرت رو با کم محلی راهی کردی!»
رویا نمیدانست چه بگوید. فقط لبش را گاز گرفت. خانم جون در حالی که به چشم های رویا خیره بود.:«ببین! مادر جون، شوهرداری کردن راه و رسم داره، باید با روی خوش شوهرت رو بدرقه میکردی!»
دو روز تعطیلی آخر هفته رو رفت خونهی خواهرش شهرستان.
خب، چه اشکالی داره؟ تو چرا نرفتی؟ آرین بهم زنگ زد که دو روز میره شهرستان، منو آورد پیش تو که تنها نباشی.
خب! مجبور نبود بره، یه دفعه عید میرفتیم.
زن باید همدل و همزبون مردش باشه، این در رو می بینی؟ اگه لولایش با هم چفت نشه، اصلا به درد نمی خوره.
مادر جون! دوست نداشتم، برم.
دخترجون! ناز کردن هم حدی داره، از حد که بگذره به جای عزیز شدن، آدمو خوار میکنه. حالا خود دانی.
خانم جون دستی به زانویش کشید و از اتاق بیرون رفت.نزدیک غروب صدای زنگ گوشی رویا بلند شد:«بابا! چی شده!؟»
مامانت، از چهار پایه افتاده دستش در رفته، الان از دکتر اومدیم.
الان حالش خوبه؟
آره، دکتر مسکن داده، خوابیده.
خانم جون به رویا گفت: «بهتره یه سری به مادرت بزنم، دو ساعت دیگه میام پیشت.»
خانم جون کمی صبر کنید، یه زنگ بزنم.
شماره آرین را گرفت. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: «صبح رفتارم خیلی بد بود، ببخش … خانم جون رو با اسنپ می فرستم خونه مادرم که دستش در رفته.»
حتما با خانم جون برو، بمون خونه مادرت میام دنبالت.
ممنونم، خیلی با محبتی.
بعد از خداحافظی گوشی را قطع کرد و به خودش گفت :«خونش توی شیشه کردی … که چی؟! می خواد بره کمک خواهرش؟»رویا سرش را پایین انداخت در حالی که صورتش سرخ شده بود.
داستانک
همسرداری
به قلم نرگس
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهنــــا در 1400/10/21 ساعت 09:25:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |