هدف از خلقت

دوستی میگفت:

سمیناری دعوت شدم 

 هنگام ورود به هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند

سخنران بعد خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند

خواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته

و آنرا در اطاقی که سمت راست سالن بود بگذارند

و خود در سمت چپ جمع شوند

سپس از آنها خواست 

در ۵ دقیقه به اطاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورد

من به همراه سایرین دیوانه وار به جستجو پرداختیم 

همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود

مهلت ۵ دقیقه ای با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید

اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد

این بار سخنران

همه را به آرامش دعوت و پیشنهاد کرد 

هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد

بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند

سخنران ادامه داد

این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما میافتد

دیوانه وار در جستجوی سعادت خویش 

به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که

سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است

با یک دست سعادت آنها را بدهید و با دست دیگر سعادت خود را از دیگری بگیرید

آیا هدف از خلقت انسان چیزی جز این بوده است؟

با آرزوی بهترینها

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.