مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک
و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد.
اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد.
در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.
گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید
صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش
به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد.
صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند.
گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند
چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم
پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم
مایه ی سقوطمان باشد
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهنــــا در 1400/12/04 ساعت 09:11:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |