مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
چهارشنبه 00/06/17
ســــلام امام زمانم
صبحت بخیر آقاجان
بایــــد ڪمی خلوت ڪنم با حال زارم
مــن از هــرآنچــه غـیر تو، دلشــوره دارم
بــاید ڪمی درخــویشتن آوار گــردم
تــا تــو بــسازی هــرچــه را در سیـنه دارم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
سه شنبه 00/06/16
☆السلام علیک یااباعبدالله☆
♡ما گدای سرصبحیم وکرم میخواهیم
♡ازعنایات فراوان توکم میخواهیم
♡مستحقیم وزدریای پرازلطف شما
♡یک وجب جافقط ازکنج حرم میخواهیم
◇صبحم به نام شما
◇صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحسین
دوشنبه 00/06/15
صلیالله علیک یا ابا عبدالله
اول صبح به سمت حرمت روکردم
دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب
سر صبحی شده و باز دلم دلتنگ است
السلام ای سبب سینه تنگم ارباب
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي
حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً
ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
شنبه 00/06/06
یک باره دلم گفت که بنویس کلامی
در وصفِ بلند مرتبه و شاه مقامی
دستی به روی سینه نهادم و نوشتم
از من به حسین بن علی عرض سلامی
صلی الله علیڪ یا اباعبدالله
جمعه 00/06/05
“جمعه” یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد…
“جمعه” یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد…
“جمعه” یعنی روشن از رویش بگردد این جهان…
“جمعه” یعنی انتظار “مَهدی صاحب زمان"…
♡ اللهم عجل لولیک الفرج ♡
جمعه 00/05/29
السلام علیک یا بقیةالله الاعظم
سلام امام زمان صبحت بخیر آقا جان
ای واسطه فیض دو سرا… آجرک الله
وی حجت حق صاحب عزا… آجرک الله
با ناله زهراست عجین سوز صدایت
هم ناله ی ام النجبا آجرک الله
دریاب مرا در غم سالار شهیدان
ای منتقم خون خدا آجرک الله
تعجیل در فرج امام زمان صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
چهارشنبه 00/05/27
عرض سلام و احترام
فرارسیدن تاسوعای حسینی که منتسب به حضرت_عباس علیه السلام باب الحوائج است را به محضرمقدس حضرت بقیه الله الاعظم و شما دلداده اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت عرض میکنم
◼️◼️◼️
گر نخیزی تو زجا،کارحسین سخت تر است
نگران حَرَمَم ،آبرویم در خطر است
قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید:
بی علمدار شده ،دستِ حسین بر کمر است
داغ اکبر رمق از زانوی من بُرد ولی
بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است
دست از جنگ کشیدند و به من میخندند
تو که باشی به بَرَم باز دلم گرم تر است
◼️◼️◼️
نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی؟!
چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است
پیشِ من با سر مُنشَق شده تعظیم نکن
که خدا هم ز وفاداری تو با خبر است
◼️◼️◼️
علقمه پر شده از عطر گل یاس، بگو
مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است
به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند
قد و بالایِ رَسا هم سببِ دردسر است
اصغر از هلهله کردن بدنش میلرزد
گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است
◼️◼️◼️
تیر باران که شدی یادِ حسن افتادم
دستت افتاده ز تن،فرق تو شق القمر است
وعده ی ما به نوک نیزه به هر شهر و دیار
که به دنبال سرت خواهرمان رهسپر است
التماس دعا