مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
پنجشنبه 02/10/14
تغییر سبک زندگی در ایام امتحانات فرزندان
نظم: محیط های نامرتب و شلوغ علاوه بر کاهش تمرکز باعث افزایش استرس نیز می شوند پس محیط منزل و اتاق کودک را منظم و مرتب کرده و وسایل مورد نیازش را در مکانی قرار دهید که به راحتی به آن ها دسترسی داشته باشد.
استراحت: کودک باید پس از 45 دقیقه مطالعه به مدت 10 دقیقه الی یک ربع استراحت کند، چرا که درس خواندن مداوم و بدون وقفه باعث کاهش یادگیری می شود. از این زمان می توانید برای دادن میان وعده ای سبک و مغذی به کودک استفاده کنید.
ورزش: ورزش تنش های عصبی و استرس را کاهش می دهد. ورزش منظم گردش خون در بدن به ویژه مغز را افزایش داده و هورمون های استرس را کاهش می دهد. پیاده روی، شنا و ورزش های هوازی بهترین فعالیت های ورزشی برای دانش آموزان هستند.
خواب کافی: کم خوابی و هر نوع اختلال در خواب باعث افزایش استرس و کاهش عملکرد مغز می شود. کودک باید 7 الی 8 ساعت در طول شبانه روز بخوابد. خواب کافی از شدت استرس می کاهد. سعی کنید زمان های ثابتی برای خواب کودکتان در نظر بگیرید زیرا این کار تمرکز را افزایش داده و همچنین منجر به افزایش کارایی در طول روز خواهد شد.
تغذیهی مناسب: رژیم های غذایی ناکافی و ناسالم تاثیرات منفی بر قابلیت یادگیری و هوشیاری دانش آموزان دارند. تغذیه مناسب بر عملکرد تحصیلی دانش آموز تاثیر مستقیم و بسزایی دارد. رژیم غذایی مناسب باید ترکیبی از مواد قندی، فیبردار و ویتامین ها باشد.
برخی از این مواد غذایی عبارتند از: خرما، موز، سبزیجات تازه، حبوبات، شیر، انواع مغز ها به خصوص گردو، پسته، کشمش و فندق، میوه های تازه و… . از مصرف موادی مانند گوشت های پرچرب، نوشابه ها، شیرینی، قهوه و تنقلات ناسالم مانند چیپس و پفک بپرهیزید.
ارتباطات اجتماعی: صحبت کردن با دیگران باعث افزایش انگیزه برای انجام امور درسی می شود.
برخی والدین به اشتباه در ایام امتحانات کودکانشان، به کلی روابط اجتماعی و رفت و آمد خود را با دوستان و آشنایان قطع می کنند این کار نه تنها یادگیری را افزایش نمی دهد بلکه کودک را منزوی خواهد کرد.
نقش والدین در کاهش استرس کودکان در ایام امتحانات
زمان تماشای تلویزیون، بازی، استفاده از تبلت و کامپیوتر را محدود کنید.
به هیچ وجه با جمله هایی نظیر اگه قبول نشی آبرومون میره یا اگه قبول نشی میدونی که پدرت چیکارت می کنه به کودک باعث ایجاد ترس و استرس او نشوید.
پس از هر موفقیت کوچک کودکتان به او پاداش داده و او را تشویق کنید.
ناتوانی ها و ضعف های فرزندتان را نیز در نظر گرفته و انتظارات غیرمنطقی از او نداشته باشید.
به هیچ وجه او را بادیگران مقایسه نکنید.
جو عاطفی مناسبی در خانه ایجاد کنید.
وسایل مورد نیاز او را شب قبل از امتحان آماده کرده و روز امتحان زودتر از ساعت تعیین شده در محل آزمون حضور داشته باشید.
در روز امتحان صبحانه ای مقوی و سبک برای او آماده کنید.
شنبه 02/10/02
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تاملبرانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقهاش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا میرفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطمها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمیکرد. دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار میدادند و او را به خاطر این کار سرزنش میکردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آنها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود میآورد که تمام سختیها و ناملایمات را بجان میخرید.
شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شبها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!»
معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشدهای.»
جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»
لحظهای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است؟»
معشوقه او گفت: «این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهرهام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی!»
جوان عاشق میگوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.»
لحظهای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است!»
معشوقه جواب میدهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکیام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمیدانم چرا متوجه نشده بودی!»
جوان عاشق باز هم همان پاسخ را میدهد. آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقهاش میبیند و بازگو میکند و معشوقه نیز همان جوابها را میگوید. به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر میرسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی میکند تا از مسیر دریا باز گردد. معشوقهاش میگوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی است!»
جوان عاشق با لبخندی میگوید: «دریا از این خروشانتر بوده و من آمدهام، این تلاطمها نمیتواند مانع من شود.»
معشوقهاش میگوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و میآمدی، عاشق بودی و این عشق نمیگذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد. اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدیها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست میکنم برنگردی زیرا در دریا غرق میشوی.»
جوان عاشق قبول نمیکند و باز میگردد و در دریا غرق میشود.
مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر میپردازد؛ مولانا میگوید تمام زندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل میدهد. اگر نگاهتان، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه میبینید. اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی میبینید. دیگر آدم های خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید. دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفیتان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدیها را خواهید دید و خوبیها را متوجه نخواهید شد. نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدیها را میتوانید به خوبی تبدیل کنید.
چهارشنبه 02/08/17
تأملی در آیه ای از قرآن
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
[خود فراموشی چیست؟] خودفراموشی،مقابل خودشناسی است و یکی از بیماریهای اخلاقی است
خود فراموشی یعنی انسان هویت واقعی خویش را بدست فراموشی میسپارد ،انسانیت را فراموش میکند. انسان الهی را فراموش میکند، به تعبیر یکی از علما انسان دو تا خود دارد خودِالهی و خودِ حیوانی ، اگر انسان فقط به نیازهای حیوانی توجه دارد یعنی دچار خود فراموشی است.
برداشت خودمانی
اینکه می بینی خیلی ها ، همش اموری از قبیل عمل زیبایی ،خودنمایی و امور جنسیتی و… هستند یعنی دچار خود فراموشی هستند.
به نقل از حسینی لیلابی
شنبه 02/07/15
خانومه به پسرش گفت: «بیرون منتظر بمون تا من خرید کنم و زود برگردم.» بعد اومد داخل مغازه و کوچکترین نایلون رو برداشت.شروع کرد به برداشتن گوجهفرنگی،همه رو خودش جدا میکرد؛البته بر عکس بقیه مردم، فقط ضرب دیدههاش رو برمیداشت.
وقتی نایلون رو پُر کرد و اومد جلو تا حساب کنه،پسرش چادرش رو کشید:
- مامان میوه میخری؟
خانومه آروم بهش گفت:امروز نه مامان. برو بیرون منتظر بمون.
- خودت گفتی فردا میخرم.
پسره خیلی اصرار کرد.اما مامانش دستش رو گرفت و برد بیرونِ مغازه.
همین که داشت میرفت بیرون، فروشنده یک نایلون برداشت و پُرِ میوه کرد،گذاشت کنار خرید خانومه.خانومه با شرمندگی گفت: «ممنون،اما بد عادت میشه.»
فروشنده هم گفت: «یعنی میخواین نذر سلامتی امام زمان رو رد کنین؟»
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
چهارشنبه 02/07/12
دارکوب ها را از درخت زندگی تان دور کنید!
به دارکوب ها نگاه کنید. آنها اَره برقی ندارند. مته همراه شان نیست اما تنه سخت ترین درخت ها را سوراخ می کنند و در دل شان لانه خودشان را می سازند.
دارکوب ها با ضربه های سریع، کوتاه اما پشت سر هم درخت ها را سوراخ می کنند. آنها سردرد نمی گیرند، خسته نمی شوند، تا لحظه ای که موفق نشوند دست از کار نمی کشند، نه ناامید می شوند و نه پشیمان. دارکوب ها به خودشان ایمان دارند.
در زندگی هر کدام از ما دارکوب هایی هستند که با نوک زدن های مکرر، با سماجت و بدون آنکه خسته شوند، به درون مان نفوذ می کنند و لانه شان را می سازند.
این دارکوب ها خسته نمی شوند، به کارشان ایمان دارند و تا وقتی که پیروز نشوند دست از آن نوک زدن های مکرر برنمی دارند. سردرد نمی گیرند، کلافه نمی شود اما ما را کلافه می کنند!
دارکوب های طبیعت اگر لانه می سازند و زندگی تازه ای خلق می کنند، دارکوب های زندگی فقط یک حفره سیاه خلق می کنند، توی دل آدم را خالی می کنند و بعد می روند سراغ درخت زندگی یک نفر دیگر و خلق یک حفره دیگر!
این همه به روان آدم های دیگر نوک نزنیم، نیش نزنیم، درون درخت زندگی آدم ها حفره سیاه خلق نکنیم. ایمان آنها را ندزدیم. بگذاریم شادمان زنده بمانند، زندگی کنند. ما دارکوب نیستیم، انسانیم!
یکشنبه 02/07/09
چگونه از نو شروع کنیم و زندگی دلخواهمان را داشته باشیم؟
🔸 واقعبین باشید و اهداف قابل دسترس برای رسیدن به رویاهاتون انتخاب کنید.
🔸در میان هیجانات خود زندانی نشوید، راه مناسبی برای بیان احساسات پیدا کنید.
🔸گذشته را کنار بگذارید. از اینکه برای دیگران زندگی کنید و کارهایتان را توجیه کنید بپرهیزید.
🔸انتخابهای شخصی خود را داشته باشید و آنها را فقط برای خودتان انجام دهید.
🔸عادت کنید همیشه از خود سوال کنید: «خواسته من چیست و الان به چه چیزی نیاز دارم.»
🔸به دنبال مسیرهای جدید باشید تفریح کردن و انجام فعالیتهای سرگرمکننده به شما کمک میکند تا از عهدهی استرس بربیایید.
دوشنبه 02/06/27
راههای خروج از حال بد به حال خوب
پذیرش خود را در مورد اینکه دیگران هم گاهی اشتباه میکنند افزایش دهیم؛ گاهی همین که قبول کنیم همه ی ما ممکن است اشتباه کنیم حالمان را بهتر میکند.
سعی کنید کاری بر خلاف حال بدتان انجام دهید.
مثلا به کسی کمک کنید، به دیگران لبخند بزنید، از کسی تعریف کنید و هر کاری که در آن لحظه متفاوت با حالتان است انجام دهید.
به خودتان یک فرصت بدهید: کاری که دوست دارید انجام دهید، کاری که مدتهاست انجام نداده اید و میدانید خوشحالتان میکند، یک کار هرچند کوچک که برای شما خوشایند است.
بررسی کنید که آیا با افکار و خودگویی منفی باعث فشار بیشتر به خودتان هستید؟
مراقب باشید از جملاتی مثل: من همیشه بدشانسم، هیچ کس مراعات من را نمیکند، این بدترین اتفاق عمرم بود و… در آن لحظه استفاده نکنید. مچ افکار منفی تان را در این لحظات بگیرید و آنها را تعدیل کنید مثلا؛ اتفاق بدی بود ولی من روزهای بدتر هم داشته ام، میتوانم بازهم آرام باشم.
یکی از کارهایی که مدتها بود به تعویق انداخته اید انجام دهید. این یکی از سریع ترین راهها برای بهبود حالتان و احساس خود کارآمدی است. به چیزهایی که چند وقت است فرصت نکردید به آنها بپردازید فکر کنید و یکی را انجام دهید؛ خرید، نوشتن یک ایمیل، تمیز کردن کابینت، رفتن به کارواش و ….