موضوع: "زندگی"

سخنان حکیمانه


سخنان حکیمانه بیشتر از افراد دموی مزاج بیان می شود بعلاوه کسانی که مزاج خود را اصلاح کردند به اضافه  کسانی که اهل خود سازی باشند.

برگرفته از تنها مسیر آرامش

مزاج انسان عامل موثر در کنترل زبان

علت برخی از موارد عدم کنترل زبان به مزاج انسان برمی گردد

مثلاهرچقدر مزاج انسان گرمتر باشد سریع تر وبیشتر حرف میزند

هرچقدر مزاج انسا ن به سمت سردی برود  آرام تر و کمتر حرف میزند

از طرفی هر چقدر آدم خشک و لاغر باشددقت کمتری در تلفظ کلمات دارد

و هرچقدر آدم تپل تر و درشت تر باشد دقت بیشتری در بکار بردن کلمات دارد

در واقع اگر کسی میخواهد  سنجیده حرف بزند باید مزاجش را اصلاح کند.

.برگرفته از تنها مسیر آرامش.

جذابیت کنترل زبان

خیلی راحت می توانی قدرت خودت در مبارزه با نفس را در کنترل زبانت ببینی.

به جای اینکه یک نفر از بیرون تو را کنترل کند،برنامه ریزی کن  که خودت از درون بتوانی خودت را کنترل  کنی

به نقل از تنها مسیر آرامش

بلوغ عجیب ترین مرحله رشد





بلوغ، عجیب ترین و پرسرعت ترین مرحله رشد زندگی یک فرد می‌باشد. مرحله‌ای بین کودکی و نوجوانی، که موجب تعارض نوجوان با خودش و گاها اختلاف با والدین و اطرافیان میشود. 
یکی از این اختلافات مساله دوستی با جنس مخالف است که باعث اضطراب والدین میشود. علاقه نوجوان به جنس مخالف بخاطر تحولات عظیم رشدی که در بدن و مغز او اتفاق می‌افتد یک مساله کاملا طبیعی می‌باشد. والدین قبل از بلوغ فرزندشان، باید نسبت به مرحله بلوغ و طرز رفتار با نوجوانان آگاه شوند تا خانواده با آرامش بیشتری از این مرحله گذر کند. این علاقه میتواند به نوجوانان دیگر، افراد فامیل، مشاهیر، معلمان و… باشد. توجه داشته باشید که انتظار حذف شدن کامل جنس مخالف از زندگی نوجوانتان اگرچه از وی فرزندی سر براه و بدون دردسر می‌سازد ولی با نادیده گرفتن بخش عظیمی از واقعیت ذهنی جدیدی که در وی در حال شکل گیری است، اعتماد بنفس و ارتباطات بعدی وی دچار اختلال می‌شود. 

وقتی از دوستی نوجوانمان یا علاقه او به جنس مخالف آگاه میشویم، اولین احساس ما اضطراب از آسیب زدن نوجوانمان به خودش یا دیگران می‌باشد. این احساس خیلی طبیعی است ولی نحوه بروز آن باید به طریقی باشدکه به اعتماد فرزندمان به ما لطمه نزند. اولین قدم برای برخورد منطقی با این قضیه، تسلط والد بر هیجانات و اضطراب خودش می‌باشد. با هیجانات و ترس‌های خود روبرو شوید و پس از آنکه به آرامش نسبی رسیدید و آمادگی برخورد منطقی و به دور از هیجان را با فرزند نوجوان خود داشتید، در این مورد با وی صحبت کنید. نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی گسترده در بدنشان، مستعد رفتار پرخاشگرانه هستند و هر برخورد هیجانی شما، احتمال بروز تعامل غیر سازنده و پرخاشگرانه را بالا می برد. 

طوری رفتار کنید که فرزندتان حس کند در کنارش هستید نه رو بروی او. رفتار توام با محبت و احترام، باعث اعتماد بنفس نوجوانتان می‌شود و ریسک رفتارهای پرخطر را پایین می آورد و در وهله بعدی اعتماد او به شما، شما را تبدیل به مشاور قابل اعتماد او می‌کند. 

به فرزند خود قبل از بلوغ فکری بدون غرض ورزی و به دور از امر و نهی اطلاعات درست از منابع معتبر از خطرات جسمی و ذهنی که متعاقب روابطی که او خواهد داشت ممکن است گریبان گیر او شود بدهید. چرا که در غیر اینصورت ممکن است فرزند شما در دام افراد بدون صلاحیت و غیر دلسوز و منابع غیر معتبر قرار بگیرد. 

توجه به احساسات و کمک به نوجوانتان برای شناخت درست احساسات خودش، یکی دیگر از مهارت‌های والدین برای مدیریت روابط عاطفی فرزند نوجوان خود، می باشد.  

بگذارید فرزندتان با شما راحت باشد و از احساساتش حرف بزند. حرف زدن از احساسات، تاثیر زیادی در معقول شدن و باز شدن گره‌های فکری نوجوانتان دارد. 

نکته آخر اینکه فراموش نکنید شما امن ترین و قابل اعتماد ترین، پناهگاه برای فرزندتان هستید و در صورتی که خودتان این فضا را نا امن کنید، الگوهای نامناسب زیادی در اختیار فرزندتان قرار دارد تا جای شما را به اشتباه برای وی پر کند. محیط خانه و روابط با والدین، بخصوص در دوره بلوغ باید فضایی باز به دور از امرو نهی، احترام به شعور و شخصیت و استقلال نوجوان و همدلی در محیط خانه ایجاد کنند تا موجبات بهترین رشد و عبور ازین مرحله مهم و حساس را فراهم کنند. 

تیم تحریریه نت‌نوشت بادصبا 

بجای زهر،عسل به کام هم بریزیم.




امیرالمؤمنین علیه السلام: كسى كه زبانش شيرين باشد،برادرانش زياد شوند

مَن عَذُبَ لِسانُهُ كَثُرَ إخوانُهُ 

غررالحكم حدیث7761

به جای زهر، عسل به کام هم بریزیم!

وقتی به هم میرسیم به جای اینکه بگوییم:

چقدر پیر شده ای ” بگوییم ” دلم برایت تنگ شده 

صورتت چروک برداشته ” بگوییم ” از با تو بودن لذت میبرم  

چاق شده ای ” بگوییم ” تو دوست خوبی هستی  

 لاغر و ضعیف شده ای ” بگوییم ” دوست دارم تو را بیشتر ببینم

همه ما از گرفتن انرژی منفی بیزاریم، پس اگر انتظار دریافت انرژی مثبت داریم باید همان نیرو را بدهیم تا همان را پس بگیریم.

به ما چه که فلانی چرا بچه دار نمیشود. 

به ما چه که چرا فلانی لباس های جدید نمی خرد.

به ما چه که فلانی چرا هنوز همان ماشین را دارد.

به ما چه که فلانی از همسرش جدا شده.

همه ما خط قرمزهایی داریم که دوست نداریم کسی از آنها رد شود. پس از خط قرمزهای دیگران رد نشویم

زندگی چیزی جز عشق نیست.

چه عادت بدی است وقتمان را صرف تنفر و نفرت ورزیدن به کسانی میکنیم که به ما اهمیت نمیدهند شاید هم کلا فراموش کردند که از ما متنفرهستند ولی ما ولی کن قضیه نیستیم تند تند تکرار میکنیم در صورتی که میشود همین زمان را با عشق ورزیدن به کسانی که به ما اهمیت میدهند و برایشان عزیزیم صرف کنیم و چقدر زندگی لذت بخش خواهد بود آسایش بیشتری هم خواهیم داشت قدر بدانیم زندگی کوتاه است یاد این متن افتادم:

«ﭼﻨﺎﻥﺯﻧــﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﻢ که ﮔـﻮیی ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﯿﻢ

ﮐـﺎﺵ ﯾــﺎﺩ ﺑﮕﯿـﺮﯾـــﻢ، ﺭﻫـﺎ ﮐﻨﯿــﻢ و ﺑـﮕــﺬﺭﯾــﻢ

ﮔـﺎﻫﯽ ﺑـﺎﯾـــﺪ ﺭﻓﺖ

ﺩﻝ ﺑــﻪ ﺳﺎﺣـﻞ ﻧﺒﻨﺪﯾـﻢ

ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺯﺩ

ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫـﺎﯾﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺳﯿــﺪﻥ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭیم

ﺯﻧــــﺪﮔﯽ ﮐــﻮﺗــﺎﻩ ﺍﺳﺖ

ﺷﺎﯾﺪ، فرصتی نباشد تا ﻋﮑﺴﯽ ﺷﻮیم ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮔﺮﺩﮔﯿﺮﯼ ماﻥ ﮐﻨﻨﺪ

اصلا گاهی باید نرسید

اصلا قرار نیست به همه آرزوها رسید

گاهی نرسیدن، نداشتن، تو را عاشق تر میکند و مفهوم زندگی چیزی جز “عشق” نیست !»

سواد زندگی


خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند

و رفتنش چیزی از آن کم…!

حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد.باید که جای پایش در این دنیا بماند.

آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود. 

نیامده ایم تا جمع کنیم، آمده ایم تا ببخشیم، آمده ایم تا عشق را ؛ایمان را ، دوستی را با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم

آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس! بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت.

آمده ایم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم…

پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم…

زندگی آنقدر ارزش دارد که به خاطر آناز همه هستی خود مایه بگذاریمتا قصری باشکوه از مهربانی محبت ،عشق و دوستی بنا کنیم

و زندگی آنقدر بی ارزش است که نباید به خاطر آن دلی را بیازاریمو برای رسیدن به قله های فانی دنیا دست به هر کاری بزنیم …

هنر زندگی کردن

 این نامه گاندی به همسرش چکیده روانشناسی در حوزه خانواده و روابط زوجین است.


خوبِ من، هنر در فاصله هاست؛

زیاد نزدیک به هم می سوزیم،

و زیاد دور از هم، یخ می زنیم.




تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم،

و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.

کسی که تو از من می خواهی بسازی،یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.




من باید بهترین خودم باشم برای تو.و تو باید بهترین خودت باشی برای من.

خوبِ من، هنرِِ عشق در پیوند تفاوت هاست،و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها.




زندگی ست دیگر…

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست؛

همه سازهایش کوک نیست.

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید؛

حتی با ناکوک ترین ناکوکش.




اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن؛

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد؛




به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند.

به این سالها که به سرعت برق گذشتند؛به جوانی که رفت؛میانسالی که می‌رود.




حواست باشد به کوتاهی زندگی،به زمستانی که رفت؛

بهاری که داردتمام می شود کم کم،آرام آرام.

زندگی به همین آسانی می گذرد.

ابرهای آسمان زندگیگاهی می بارد و گاهی هم صاف است.

میگذرد، هر جور که باشی…

زندگی کنید

زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما خواهند گفت!

زندگی انشایی است که تنها باید خودمان بنگاریم؛

زندگی می چرخد…

چه برای آنکه میخندد…

چه برای آنکه میگرید…

زندگی دوختن شادی هاست…

زندگانی هنر هم نفسی با غم هاست…

زندگانی هنر هم سفری با رنج است…

زندگانی یافتن روزنه در تاریکی است…

آرامش

لبخند بزن؛ وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید؛ خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند.

لبخند بزن؛ وقتی داری سرکارت میروی؛ خیلی ها هستند در به در به دنبال کار و شغل هستند.

لبخند بزن؛ چون تو صحیح و سالم هستی؛ خیلی ها هستند كه دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند.

لبخند بزن؛ چون تو زنده ای و روزی داده میشوی و هنوز فرصت برای جبران مافات داری؛ مرده هایی هستند كه آرزوی بازگشت به زندگی را دارند تا عمل صالحی انجام بدهند، اما هیهات!

لبخند بزن؛ چون تو"خدا"را داري، او را می پرستی و از او طلب کمک میکنی؛ کسانی هستندکه برای گاو سجده میکنند.

 لبخند بزن؛ چون ” تو"خودت هستی و خیلی ها آرزو دارند که چون “تو” باشند.

 لبخند بزن؛ و همیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا را شاکر باش و قناعت پیشه کن و بر تقدیر و مقدرات راضی و تسلیم باش و همیشه فرهنگ لبخند را در محیط زندگی خودت منتشر کن.

یافته هایت را با باخته هایت مقایسه کن و بدان اگر خدا را یافته باشی، هرچه باخته ای مهم نیست …