موضوع: "زندگی"

نعمت


یکی از بیمارى‌هاى خطرناک، مریضى بى‌صداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد، اما مى‌تواند آسیب شدیدى به شما وارد نماید. این بیماری، مرض «عادى‌شدنِ نعمت» است!

این بیمارى چهار نشانه دارد:

۱ـ اینکه نعمت‌هاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گویى این که حقى کسب شده!

۲ـ این که وارد خانه شوى و همه‌ى اعضاى خانواده‌ در سلامتى به سر ببرند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى!

۳ـ وارد بازار شوى و خرید کنى و مایحتاج زندگى را در چرخ دستى بگذارى و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.

۴ـ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى!

خدایا مراقبمان باش اینگونه نشویم

لحظه‌ها...

لحظه‌ها را درياب،، زندگی در فردا نه، 

همين امروز است. راه‌ها منتظرند، تا تو هرجا

 كه بخواهی برسی.

 لحظه‌ها را درياب، 

پای در راه گذار، راز هستی اين است… 

زندگی 

شكسپير گفته: 

هر روز را، يک عمر به حساب آوريد 

بدين گونه صبح كه از رويای شب پيشين بيدار ميشويد كودكي هستيد شاداب و مشتاق ديدن و بهره بردن از جهان

به تدريج تا ظهر به ميانه عمر نزديك مي شويد.

از بعد از ظهر به دوران پختگي ميرسيد و مهم ترين كارهاي روز خود  را انجام ميدهيد

و سپس به تدريج به غروب و شب نزديك مي شويد و دوران پيري را مي گذرانيد

آنگاه به خواب مي رويد و مي ميريد، روز بعد باز زنده مي شويد.

پیوند آسمانی

مهریه و مصرف آن در ازدواج

وقتی خواستگاری حضرت علی(ع) از حضرت زهرا (ع) مطرح شد پیامبر به حضرت علی فرمود:« آیا برای این ازدواج اندوخته‌ای داری؟ »

علی (ع) پاسخ داد: شما از وضعیت من به خوبی آگاهید. تمام دارایی من شمشیر، زره و شتر آبکشم است. پیامبر (ص) فرمود: شمشیرت را برای جهاد در راه خدا نیاز داری؛ شتر هم برای انجام کارهای روزمره و امرار معاش‌ می‌خواهی؛ ولی این زره را بفروش و پولش را برایم بیاور. علی (ع) زره را به پانصد درهم فروخت و پول را به عنوان #مهریه همسرش نزد پیامبر آورد تا برای ازدواجشان هزینه کند.

بنابر نقل شیخ طوسی در کتاب امالی،  پیامبر(ص) مقداری از پول آن را به بلال حبشی داد تا برای فاطمه عطر تهیه کند.سپس باقیمانده آن را برای تهیه وسائل اساسی زندگی و جهیزیه ساده هزینه کردند.

 دو نکته:

چقدر خوب می شد همین شیوه در بین مسلمانان رواج می یافت که  مهریه ساده ای  در همان ابتدا توسط داماد به عروس تقدیم می شد و جهیزیه ساده ای با آن مهریه تهیه می شد.

 در مورد مهریه و عقد آسمانی حضرت علی و حضرت زهرا احادیثی وارد شده است که نهرهایی در دنیا و در بهشت و شفاعت گناهکاران از جمله مهریه عنوان شده است که منافاتی با آنچه در بالا گفته شد ندارد. که آنچه گفته شد مهریه عادی است و آنچه از امور معنوی گفته می شود تشریفات الهی و آسمانی این ازدواج مهم و با برکت می باشد.

از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است:

«اِنَّ اللهَ تعالى جَعَل نِحلتَها مِن عليٍ  خُمسَ الدنيا، و ثُلُثَي الجنة، وجَعلَ نحلتها في الأرض أربعةَ أنهار: الفرات والنيل، ونهر دجلة ونهر بلخ»

خداوند متعال مهریه آن بانو را از طرف علی (ع) یک پنحم دنیا و یک سوم بهشت قرار داد و چهار نهر فرات و نیل و دجله و بلخ را »

زندگی کن

زندگی کن

نه تضمینی به اومدنِ فرداست

نه امکانی واسه‌یِ تغییرِ هرچی گذشت

اما، در «اکنون» می‌شه حضور داشت

از دست هیچ‌کس دلخور نشو

روزی سقراط حکیم معروف یونانی مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست؛

علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از  آشنایان را دیدم، سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت

و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم …

سقراط گفت: چرا رنجیدی؟

مرد با تعجب گفت: خب معلوم است چنین رفتاری ناراحت کننده است!!

سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم؛ آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود!

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم …

سقراط گفت : همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟

و آیا کسی که رفتارش نادرست است روانش بیمار نیست؟

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟

بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند!!

پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است!

هفت بهشت زندگی!


نکته های راهگشا برای زندگی

هفت بهشت زندگی!

۱. بهشت اول: «آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد!»

۲. بهشت دوم: «دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد.»

۳. بهشت سوم: «خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.»

۴. بهشت چهارم: «معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگی‌اش هم سن تو شد تا یاد بگیری.»

۵. بهشت پنجم: «دوستی‌ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه می‌کند!»

۶. بهشت ششم: «همسرتوست که با تمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترکتان است. گویی دو شاخه از یک ریشه‌اید.»

۷. بهشت هفتم: «فرزند توست که خالق زیبایی‌های آینده است…»

آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم اما بهشت همین حوالیست…

مادرت را بنگر؛ پدرت را ببین؛ خواهر یا برادرت را حس کن؛ به معلمت سر بزن؛ دوستت را به یاد بیاور؛ همسرت را در آغوش بگیر و فرزندت را ببوس… یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت! بهشت را با همه قلبت حس کن! بهشت همین نزدیکیست…

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

غذای مهمانی

 بسم الله الرحمن الرحیم

 اگر پدر یا همسر یا اقوام، خمس و زکات نمی‌دهد یا پول حرام وارد زندگى می‌كند، مثلا تو معامله سر مردم کلاه می‌گذارد، آیا مى‌‏توان از غذاى و اموال او استفاده کرد؟

 جواب: ببینید دو چیز است: 

1. می‌دانید خمس و زکات نمی‌دهد یا سر مردم کلاه می‌گذارد.

2. یقین به حرمت غذا و اموال او.

◇ به اولی می‌شود یقین و اطمینان پیدا کرد اما به دوم نه، شک پیدا می‌شود ولی یقین نه مگر موارد بسیار بسیار نادر.

◇ تا یقین به حرمت این اموال پیدا نکردید می‌تواند از آن استفاده کنید. درست است که یقین دارید او اهل خمس نیست یا سر مردم کلاه می‌گذارد، ولی لازمه‌اش یقین به حرمت تمام اموال او نیست.

دقت شود این فرد بخشی از پول و اموالش حلال و بخش دیگر بخاطر ندادن خمس و دزدی اشکال دارد ولی شما نمی‌دانید این وسایل دقیقا از کدام بخش تهیه شده و از کدام پول خریده شده چون پولهای او به صورت مخلوط در حساب و کارت است. بخاطر همین استفاده از آن اموال برای شما جايز است و بر شما تكليفى نيست.

● چند نکته:

 تحقیق در این زمینه (خمس و زکات بر پدر واجب شده و یا او پرداخت کرده) بر شما لازم نیست.

 در امر به معروف و نهى از منكر نسبت به پدر و مادر♡ ، واجب است:

 احترام ايشان مراعات شود و هرگونه بى‌‏احترامى حرام است، و 

بايد با مراعات ادب اخلاق خوش و با تواضع و بردبارى در صحبت و گفتار، نرم و ملايم آنها را به كار خير دعوت كرد و 

باید حتماً دقت داشته باشید که تذكّرات در خلوت باشد نه در جلوى مردم و به صورت خيرانديشى باشد، نه به صورت انتقاد و بدانيد سهل انگارى در فروع دین و امور مالی، هميشه دليل برعدم ايمان به اصل دين نيست.

خامنه‌ای، اجوبه، س 929 و 930؛ توضيح‏المسائل مراجع، 1795؛ مکارم جامع المسائل 

احکام خمس مقام معظم رهبری، آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم، آیت الله جوادی، استفتاء توضیح المسائل 

زندگی مومنانه

ادامه پست قبلی …

٨. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود .

 

٩. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی وکار محبت همین است .

 

١٠. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود .

 

١١. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است ؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم .

 

١٢.  لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود .

  

١٣. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست . 

اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن . 

بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله بگو “

 

١۴. دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود ، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل ! است شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند “

 

١۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"  تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

زندگی مومنانه

​١۵- توصیه حاج میرزا اسماعیل دولابی برای یک زندگی مومنانه که فوق العاده است:

١. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است .

 

٢. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

 

٣. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم .

 

۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است ، حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه .

 

۵. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظرت کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن .

 

۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد .

 

٧. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند .

 

ادامه در پست بعدی

 
مداحی های محرم