مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 03/05/14
پیرمردی بود که پس از پایان هر روزش از درد و از سختیهایش مینالید؛
دوستی از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟
پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که باید آنها را رام کنم،
دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند،
دو تا عقاب هم دارم که باید آنها را هدایت و تربیت کنم.
ماری هم دارم که آن را حبس کردهام.
شیری نیز دارم که همیشه باید آن را در قفسی آهنین زندانی کنم.
بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت کنم و در خدمتش باشم.
مرد گفت: چه میگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر میشود انسانی این همه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت کند؟!
پیرمرد گفت: شوخی نمیکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست. آن دو باز چشمان منند، که باید با تلاش و کوشش از آنها مراقبت کنم.
آن دو خرگوش پاهای منند، که باید مراقب باشم به سوی گناه کشیده نشوند.
آن دو عقاب نیز، دستان منند، که باید آنها را به کار کردن آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم.
آن مار، زبان من است که مدام باید آن را دربند کنم تا مبادا کلام ناشایستی از او سر بزند.
شیر، قلب من است که با وی همیشه در نبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند
و آن بیمار، جسم و جان من است که محتاج هوشیاری مراقبت و آگاهی من دارد.
این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده و امانم را بریده.
دوشنبه 03/05/08
«اُطلبوا من الله على قدر ملكه لا على قدر أحْلامكم مالك السَّماوات والأرض لن يعجزه شيءٌ ، فاطلبوا المستحيل!»
از خداوند به اندازهی داراییاش بخواهید نه به اندازهی رویاهایتان. خداوندی که صاحبِ آسمانها و زمین است هیچ چیز خارج از ارادهاش نیست،از او غیرممکن طلب کنید!
یا رب دل ما را تو به رحمت جان ده/ درد همه را به صابری درمان ده
این بنده چه داند که چه می باید جست/داننده تویی هر چه تو دانی آن ده
شنبه 03/05/06
قسمت ۴
علامه طباطبایی می گفت وقتی نجف رسیدم به دنبال استاد می گشتم، یک دفعه سید علی قاضی آمد و دست به کتف من زد و گفت فرزندم دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان. علامه طباطبایی به هیچ کدام از اساتیدش، استاد نمی گفت جز سید علی قاضی فقط به ایشان استاد می گفت اینقدر مقام این مرد بالاست.
سید علی آقای قاضی به شاگردان سیر وسلوکی خودش دستور داده بود در ماه محرم و در ماه صفر یک چله زیارت عاشورا بگیرند با آن صد سلام و صد لعنش و به این صورت یک سیر وسلوک به سمت خدای متعال داشته باشند.
علامه طباطبایی یک جمله خیلی قشنگی دارد می گوید توسل به امام حسین (علیه السلام) یک راه بسیار سریعی است برای آنهایی که به دنبال سیر وسلوک هستند.
توصیه ی امام زمان به سید رشتی؛ سید رشتی همراه کاروانی به سمت مکه می رفتند که او راه را گم می کند و هم کاروانی های او می روند و او تنها می ماند. نیمه های شب بود که امام زمان (عجل الله) آمد، گفتند چی شده⁉️
گفتم در راه مانده ام و نمی توانم راه را پیدا کنم و بروم. امام زمان به او گفتند:
شما چرا نافله نمی خوانید⁉️
بعد سه بار تکرار کرد نافله، نافله، نافله‼️ گفتم نافله را خواندم.
بعد از مدتی دوباره آقا آمدند و گفتند: شما چرا زیارت عاشورا نمی خوانید⁉️
عاشورا، عاشورا، عاشورا‼️
گفت زیارت عاشورا هم خواندم. بعد از مدتی دوباره امام زمان آمدند گفتند: هنوز که اینجا هستی⁉️ گفتم بله هنوز راه را پیدا نکردم. آقا گفتند: چرا شما جامعه کبیره نمی خوانید⁉️ جامعه، جامعه، جامعه‼️ گفت جامعه ی کبیره را هم خواندم.. و بعد طی الارض صورت گرفت و به چادر دوستانم رسیدم. دیدم که آنها در حال وضو گرفتن برای نماز صبح هستند.
از آن لحظه اول که امام زمان را دید و به دوستانش رسید سه ساعت گذشت. در حالی که طی الارض در یک لحظه صورت گرفت اینجا یک سوال پیش می آید که چرا همان اول امام زمان برای این فرد طی الارض نکرد و سه ساعت معطلش کرد⁉️یکی از بزرگان اینطور جواب داد که این فرد در ابتدا قابلیت طی الارض را نداشت وقتی نافله و زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره را خواند این لیاقت را پیدا کرد که به همراه امام زمان (عجل الله) طی الارض داشته باشد. اینقدر مقام زیارت عاشورا بالاست، زیارتی که دائم امام زمان توصیه می کنند که بخوانید.
زیارت عاشورا دو سند اصلی دارد؛ یکی در کتاب ″کامل الزیارات- ص۱۷۹″ نوشته ی شیخ صدوق (کامل الزیارات، کتابی هست در باب زیارت تمامی معصومین، زیارات نامه ها و آداب زیارت و مستحبات زیارت در حرم هر امام در این کتاب آورده شده) و سند دوم در کتاب ″مصابح المجتهد شیخ طوسی- ج۲، ص ۷۷۶″.
طبق این دو سند، بعد از اینکه امام باقر (علیه السلام) زیارت عاشورا را به علقمه یاد می دهد این را می گوید که ای علقمه اگر می توانی هر روز از خانه ات با این زیارت، حسین (علیه السلام) را زیارت کن.
یعنی خود امام باقر صراحتا دارند می گویند هر روز‼️این هم برای کسانی که می گویند این توصیه از کجا آمد‼️
ادامه دارد …
استاد احسان عبادی
پنجشنبه 03/05/04
یک روز میفهمیم زندگی دنیا اصلا زندگی نبوده!
«يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» انسان میگوید:
ای کاش برای زندگیام چیزی پیش فرستاده بودم!
انسان وقتی وارد صحرای قیامت و عالم آخرت میشود تازه میفهمد که زندگیاش آن است و این که در دنیا بوده اصلا زندگی نبوده بلکه جلسهی امتحان بوده. درست مثل یک دانشجو که ساعتی در جلسهی امتحان است و آن امتحان، سرنوشتش را در همهی عمر و برای دهها سال تعیین میکند. در اینجا تعبیر قرآن تعبیر عجیبی است، کأنه میخواهد بگوید قبل از اینجا اصلا زندگی نبود. «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» ای کاش برای زندگیام چیزی پیش فرستاده بودم.
شهید مطهری
چهارشنبه 03/05/03
انگیزشی و زیبا
مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ، أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.
آن که نزدیکانش واگذارند دورترها به دست گیرند .
شرح مختصر؛
كسيرا كه خويشان بسيار نزديك (مانند برادر و عمو و دائى) رها كنند بيگانه بسيار دور براى (يارى و كمك) او خواهد رسيد (خداوند كسانى را مى گمارد كه او را تنها نگذارند).
نهج البلاغه،حکمت ۱۴