موضوع: "اهل بیت"

آیا امام حسین علیه السلام برتر از دیگر امامان است؟

 

آیا امام حسین علیه السلام برتر از دیگر امامان است؟

 

پاسخ:

 

بر اساس متون مقدس دینی و روایات ائمه همه ائمه نور واحد هستند(1).


یعنی در فضائل ذاتی برابر هستند اما شرائط زندگی و موقعیت سیاسی و اجتماعی که در آن زندگی می کردند مساوی نبوده است و چه بسا همین موقعیت خاص اجتماعی موجب یک نوع برتری برای آن امام (ع) شده است.


حال این برتری یا از این نظر است که خداوند به آن امام (ع) عنایت ویژه ای نموده است.


چنانکه امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند:


به درستیکه خدای تبارک و تعالی در قبال شهادت امام حسین (ع)، امامت را در فرزندان و ذریه او قرار داد، و شفا را در تربتش و استجابت دعا را در نزد قبرش و زائر قبر حسین علیه السلام مدتی را که به زیارت می رود تا بر می گردد جز عمر او بحساب نمی آید.(2)

 

و یا از این نظر است که بیان برتری امام خاصی در متون دینی عاملی در ایجاد پیوند بین مکتب و عواطف و احساسات و عشق مردم خواهد گشت و همین موجب زنده بودن همیشگی مکتب خواهد شد.


چنانکه امام صادق (ع) فرمود: “اگر نزد کسی از حسین (ع) یادی به میان آید و اشک از چشمان او باندازه بال مگسی جاری شود ثوابش بر خدای عز و جل است که کمترین آن دخول در بهشت است(3)

 

روایات زیادی که فضیلت گریه و عزاداری را برای امام حسین (ع) بیان می کنند در همین راستا قرار دارند.


اما نکاتی که می توان اشاره نمود :


- آشکار نمودن و نشان دادن روح حماسی و شجاعت و قهرمانی امام (امامت) در یک صحنه و میدانی که در جلو چشم هزاران افراد بوده


و چندین تاریخ نگار و مورخ، با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده اند و آنرا ثبت نموده اند. و همین موجب زنده شدن روح حماسی و غیرت و شجاعت در میان مسلمین شده است.


پیامدهای آن قیامهای متعددی بود که پس از عاشورا رخ داده است. و در واقع کمتر انقلاب مردمی بعد از امام حسین (ع) در ممالک اسلامی رخ داده که رهبران آن نهضت، از امام حسین (ع) الگو نگرفته باشند.


و به تعبیر شهید مطهری: “کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حق پرستی است.(4)


2- امام حسین (ع) شخصیت اسلامی مسلمین را زنده کرد.(5)


3- واقعا کربلا، پیامی است که با خون نوشته شد. و تاریخ نشان می دهد که سخنانی که با خون نوشته شده هرگز پاک نمی شود. زیرا از کمال صداقت و خلوص و عمق تصمیم و اندیشه حکایت می کند.(6)


هیچ کس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز می کنند و برای بشر آزادی را به هدیه می آورند آنها هستند که برای بشر محیط عدالت بوجود می آورند.


که دانشمندان به کار دانش خود مشغول باشند؛ مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد، تاجر تجارت کند، محصل درس بخواند،
و هر کس کار خودش را انجام دهد. اوست که محیط مناسب را برای دیگران به وجود می آورد مثل آنها مثل چراغ و مثل برق است. اگر چراغ یا برق نباشد، ما و شما چکار می توانیم انجام دهیم؟(7)


نتیجه این که :


امام حسین(ع) به خاطر شرایط زمانی در این برهه از تاریخ قرار گرفت و صاحب این مقام و منصب شد و شیعه معتقد است هر امام دیگری اگر در زمان ایشان بود و این شرایط را داشت قطعا کارهایی را که امام حسین(ع) کرد می کردند.

 

پی نوشت:

1-بحار الانوار ج 26 ص 222 و 280 و 310.
2- بحار الانوار ج 44 ص 221، تفسیر برهان ج 4/242،
3- بحار الانوار ج 44، ص 289 و 291.
4- مجموعه آثار مطهری، ج 17، ص 45.
5- همان، ص 50 تا 62.
6- همان، ص 656 و 657.
7- همان، ص 42.

علت ازدواج امام حسن علیه السلام با دختر اشعث از دشمنان اسلام

علت ازدواج امام حسن(ع) با جعده

چه دلیلی داشته که امام حسن با جعده ، دختر اشعث كه از دشمنان اهل بیت محسوب می شدند، ازدواج کند؟

پاسخ: با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج‏ها تنها بر اساس رعايت تناسب و هم كفو بودن انجام نمى‏پذيرفت؛ بلكه گاهى براى اداى احترام به يك شخصيت‏ و يا براى ابراز علاقه يك قبيله به قبيله ديگر و يا جلوگيرى از انتقام قبيله‏اى صورت مى‏گرفت. به طورى كه اگر طرف مقابل نمى‏پذيرفت، به عنوان رد احترام و گاهى در حد اعلان تنفر و جنگ بود. بنابراين اگر چه برخى ازدواج‏ها، براى امامان معصوم بسيار سنگين بود؛ ولى بزرگوارى شخصيت ايشان موجب میشد كه آن را بپذيرند.

البته آنچه گفته شد، از نگاه زمينى و روابط اجتماعى بود؛ اما از ديد ديگر اين نوع‏ ازدواج‏ها، يك امتحان الهى براى امت اسلام بود تا بيش از پيش، خيانت و پستى بدخواهان و مظلوميت و بزرگوارى معصومان در طول تاريخ نشان داده شود؛ چنان كه براى پيامبران گذشته نيز گاهى چنين ازدواج‏هاى ناموفق رخ مى‏داد. مانند حضرت نوح و حضرت لوط که همسران ایشان از مخالفینشان بودند. (تحریم آیه 10) بنابراين امكان دارد، برخى بتوانند ارتباطى نزديك - همچون ارتباط زناشويى با پيامبر يا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختيار خود، به راه كفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامى شوند كه «جعده» نيز اين چنين بود. او به امام خيانت كرد و چون امام الگوى مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادى داشت و از علم لدنى خود استفاده نكرد اما چگونگي اين ازدواج: در جريان ازدواج امام حسن با جعده آمده كه: اميرالمومنين علیه السلام دختر سعيد بن قيس(برادر اشعث) را براي امام حسن خواستگاري نمود، وقتي اشعث از اين جريان مطلع شد نزد سعيد رفت و او را از اين كار منصرف نموده و دختر سعيد را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد اميرالمومنين آمد و اعلام كرد كه دختري را كه براي حسن خواستگاري نموده ايد زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابي الفرج عبدالرحمن بن جوزي،ص 27)

بيشتر منابع شيعي آمده است كه معاويه با وعده مالِ بسيار و ازدواج با يزيد، جعده را تطميع كرد تا شوهرش ، امام حسن مجتبي علیه السلام را كه در آن زمان خانه نشين شده بود زهر دهد و او نيز به طمع ثروت زياد و عروس خليفه وقت شدن چنين كرد و بر اثر آن امام را به شهادت رساند (براي نمونه رجوع كنيد به مفيد، ج 2، ص 16؛ ابن شهر آشوب ، ج 3، ص 202؛ اربلي ، ج 2، ص 138ـ139؛ طبرِسي ج 2، ص (13) با توجه به مطالب ذكر شده و اوضاع سياسي اجتماعي آن روز درمي يابيم كه جعده و اشعث فريب وعده هاي معاويه را خورده و نه اينكه جعده عاشق يزيد باشد بلكه چون خليفه آن وقت معاويه بود و مي خواست زن پسر خليفه آن روز و خليفه آينده شود دست به چنين كاري زد، و امام در اين قضيه فداي توطئه معاويه و يزيد شد. برگرفته از:

http://www.ahlebayt.porsemani.ir/content

نامه امام رضا علیه السلام به شیعیان

❁❁
✅ ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.

????و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.

????و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.

????دوستان ما نباید فرصت های گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب این گونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند
و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.

????به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و
یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.

????جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود
اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.
___________________________________________________
❀ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ❀
___________________________________________________

احترام به پیشگاه امام هشتم

احترام به پیشگاه امام هشتم

السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت

***ولایتعهدی اجباری***

آيا امام رضا به اختیار خود ولایتعهدی را پذیرفت؟

ابوالفرج در مقاتل الطالبيّين نوشته است كه مأمون، فضل بن سهل و حسن بن سهل را فرستاد نزد حضرت رضا واين دو نفر موضوع را مطرح كردند، حضرت امتناع كرد و قبول نمى كرد. آخرش گفتند: چه مى گويى؟ اين قضيه اختيارى نيست، ما مأموريت داريم كه اگر امتناع كنى همين جا گردنت را بزنيم. بعد مى گويد: باز هم حضرت قبول نكرد. اينها رفتند نزد مأمون. بار ديگر خود مأمون با حضرت مذاكره كرد و باز تهديد به قتل كرد. … حضرت در آخر تحت عنوان تهديد به قتل كه اگر قبول نكند كشته مى شود، قبول كرد.

“مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 18 سيرى در سيره ائمه اطهار”

دژ مستحکم

زنجیره طلائی

حدیث سلسلة الذهب (زنجیره طلایی) چیست؟

این روایت، حدیثی از حضرت رضا است که سند آن، پدران معصوم ایشان است و از همین رو، سلسله الذهب نام گرفته است. مرحوم شیخ صدوق این روایت را در کتب مختلف خودشان آورده که ما حدیث را از ایشان نقل می کنیم:
وقتی امام رضا به نیشابور رسیده و خواستند که از آنجا به سوی مامون بروند اهل حدیث دور ایشان گرد آمده و عرض کردند : ای فرزند رسول خدا، از اینجا می روی و به ما حدیثی نمی گویی تا به وسیله شما از آن حدیث استفاده ببریم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بیرون آورده و فرمودند از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که می گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که می گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که می گفت: از پدرم حسین بن علی بن أبی طالب شنیدم که می گفت: از پدرم امیر مومنان شنیدم که می گفت: از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می گفت : از جبرئیل شنیدم که می گفت: از خداوند جل جلاله شنیدم که می فرمود: لا اله الا الله دژ مستحکم من است. پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ایمن است. پس وقتی که قافله به راه افتاد، ما را صدا زده فرمودند البته ( این مطلب و ایمنی از عذاب) با شرائط خودش است. ومن هم از شرائط آن هستم.
مصنف این کتاب ( شیخ صدوق) می گوید: از شروط ایمنی از عذاب اقرار به این است که امام رضا ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ایشان لازم است.[۱]

[۱]. التوحید - الشیخ الصدوق - ص ۲۵.

اهل بیت

كنيه ابوالحسن 2

درباره امام کاظم باید گفت؛ ایشان فرزندان زیادی داشتند که نام یکی از آنها «حسن» بود و ممکن است که این کنیه، از نام همین فرزند گرفته شده باشد. علاوه بر این؛ ایشان کنیه های دیگری نیز مانند «ابو ابراهیم» و «ابو اسماعیل» داشتند که برگرفته از نام فرزندان دیگرشان بود.
اما امام رضا که در سن بالا صاحب فرزند شدند، ظاهراً برگزیدن کنیه برای ایشان از نوع دوم می باشد و شاید بتوان معنای ضمنی این کنیه را «پدر انسانی زیبا و نیک» دانست، یا از این جهت که در مواردی برای برخی نامها کنیه خاص انتخاب می شود مثلا معمولا برای محمد ابوالقاسم یا برای علی ابوالحسن کنیه مشهور است لذا می بینیم امام اول، امام هشتم، امام دهم که نامشان علی بوده است کنیه شان ابوالحسن است.

زیبا سخن

زیبا سخن

** پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:

** اُحِبُّ الصِّبْيانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَكّاؤونَ ، وَالثّانى : يَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : يَخْتَصِمونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا وَ الْخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ ؛

** كودكان را به خاطر پنج چيز دوست مى دارم :

اول >> آن كه بسيار مى گِريند،

دوم >> آن كه با خاك بازى مى كنند،

سوم >> آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛

چهارم >> آن كه چيزى براى فردا ذخيره نمى كنند،

پنجم >> آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند (دل بستگى ندارند) .

–> مواعظ العدديّه ، ص 259
~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~ ~~

اهل بیت علیهم السلام

سوال : آیا امام کاظم و امام رضا علیهما السلام فرزندانی به نام حسن داشتند که به آن حضرات، «ابو الحسن» می گویند؟

پاسخ: در فرهنگ عرب، برای انتخاب کنیه افراد، گاهی از نام فرزند آن شخص استفاده می شود. در این حالت، نام فرزند بزرگ تر به کلمه «اَب» یا «اُم» اضافه می شود و به عنوان کنیه، به پدر یا مادر او اطلاق می شود؛ مانند «ابو الحسن» که کنیه امام علی و بر گرفته از نام فرزند بزرگ ایشان امام حسن است و نیز امام هادی که به مناسبت فرزندشان امام حسن عسکری، «ابوالحسن الثالث» نامیده می شود.
اما در برخی از موارد، بدون توجه به نام فرزند (خصوصاً برای کسانی که فرزند ندارند) با استفاده از برخی ویژگی های موجود در افراد، برای آنان کنیه قرار داده می شود. به خصوص که برخی از افراد زمانی کنیه دارند که هنوز ازدواج نکرده یا فرزند ندارند، امام رضا فرزند خود، امام جواد را برای احترام و تعظیم، همواره با کنیه «ابو جعفر» خطاب می کردند، در حالی که ایشان خردسال بوده و ازدواج هم نکرده بودند.
ادامه دارد…..

اهل بیت

در كتاب (النبوة ) از على (عليه السلام) آمده است : پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هرگز با كسى مصافحه نمى نمود مگر آنكه دستش را نگه مى داشت تا آنكه طرف دست خود را بكشد، و با فردى صحبت و گفتگو ننمود مگر آنكه آن طرف گفتگو، سخن خود را قطع كند و منصرف گردد و با كسى در سخن منازعه نداشت مگر آنكه آن طرف سكوت ورزد، هرگز ديده نشد پاى خود را پيش كسى دراز كند، هرگز بين دو امر مخير نگرديد مگر آنكه آن طرف شديدترش را برگزيد، هرگز براى خود در هيچ پيشامدى كمك نطلبيد جز در موردى كه محارم خدا هتك مى گرديد كه در آن صورت غضب و خشم او براى خدا تبارك و تعالى بود. هرگز در حال تكيه بر چيزى به غذا خوردن مشغول نمى گرديد، هرگز چيزى مورد درخواست واقع نشد كه (نه) بگويد و حاجتمندى را جز حاجت روا يا با سخن نرم ، رد ننمود. نمازش در جماعت از همه كس ‍ خفيف تر و سخنرانيش كوتاه تر و از بيهودگى به دور بود و به هنگامى كه نزديك مى گشت از بوى خوشش شناخته مى شد و چون با مردم غذا مى خورد اول از همه دست به غذا مى برد و آخر همه دست از غذا مى كشيد و از جلوى خود غذا مى خورد و اگر غذا خرما و رطب بود از همه طرف ظرف ، تناول مى كرد و آب را بر سه جرعه مى نوشيد و آب را مى مكيد و آن را نمى بلعيد و دست راست را براى خوردن و آشاميدن و دادن و گرفتن به كار مى برد و جز با دست راست چيزى را دريافت نمى كرد و جز با دست راست عطا نمى نمود و دست چپش براى ديگر كارهاى بدنش ، اختصاص ‍ داشت و به دست راست شروع نمودن را در همه كارها از لباس پوشيدن و كفش به پا كردن و به راه افتادن دوست مى داشت در وقت دعا گفتن سه بار دعا مى كرد دعا را تكرار نمى نمود او چون حرف مى زد يك بار مى گفت و چون اجازه مى گرفت سه بار اجازه مى گرفت و سخنش را شمرده شمرده و با فاصله ادا مى كرد كه مستمعان آن را ضبط كنند و چون حرف مى زد گويا نور از بين دندان هاى پيشين او مى درخشيد، و چون او را در اين موقع مى ديدى گمان مى كردى كه بين دندان هاى پيشين او مى درخشيد، و چون او را در اين موقع مى ديدى گمان مى كردى كه بين دندان هايش گشاده است و حال اينكه چنين نبود، نگاهش كوتاه بود (نه خيره و هيز) با هيچ كس آن چرا كه در سخن مكروه مى داشت نمى گفت و چنان راه مى رفت كه گويى از بالا به سرازيرى پايين مى آيد يعنى با كمال و فروتنى قدم بر مى داشت و مى فرمود: بهترين شما، خوش اخلاق ترين شماها است .