مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 03/03/20
اخلاق که میتونیم داشته باشیم
امام خامنهای (مدظله):
در مسجدی که بنده نماز میخواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراکم بود؛ هشتاد درصد جمعیت هم از قشر جوان بودند؛ برای خاطر اینکه با جوان تماس می گرفتیم.
در همان سالها پوستینهای وارونه مد شده بود و جوانان خیلی اهل مد آن را میپوشیدند.
یک روز دیدم جوانی که از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجادۀ من نشسته است؛ یک حاجی محترم بازاری هم که مرد خیلی فهمیده ای بود و من خیلی خوشم میآمد که او در صف اول مینشست، در کنار این جوان نشسته بود.
دیدم رویش را به این جوان کرد و چیزی در گوشش گفت و این جوان یکباره مضطرب شد. برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟
به جای او جوان گفت چیزی نیست. فهمیدم که این آقا به او گفته که مناسب نیست شما با این لباس در صف اول بنشینید!
گفتم نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همینجا بنشینید و تکان نخورید!
گفتم حاجی! چرا میگویی این جوان عقب برود؟ بگذار بدانند که جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم میتواند بیاید به ما اقتدا کند و نماز جماعت بخواند.
برادران! اگر پول و امکانات هنری نداریم، اگر فعلاً ترجمهی قرآن به زبان سعدی زمانه را نداریم، «اخلاق» که میتوانیم داشته باشیم؛
«فی صفة المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه».
با اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و ورای قالبهاشان بروید؛ آن وقت تبلیغ انجام خواهد شد.
(۱۳۷۶/۰۳/۲۶)
پنجشنبه 03/03/17
روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است.
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند.
پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حل می خواهم بهترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است.
هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت…
دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟
ندا آمد:
ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما… هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر گفت:زمین.
فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟
پدر پاسخ داد: آسمان ها.
فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است.
فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟
پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.
حکمت
گاهی پذیرفتن اشتباه ، برای اصلاح رابطه ی خراب شده کافیه
چهارشنبه 03/02/19
چرا رفت کربلا یه حلالیت از من نطلبید؟
چرا خودش شخصا منو دعوت نکرد به مادرهمسرم گفته؟
چرا فلانی یه زنگ نزد بمن تسلیت بگه؟
چرا یه تعارف نزدن بچه ی منم باهاشون بره تولد؟
چرا مادرشوهرم مثل مادرشوهر دوستم با عروسش صمیمی نیست؟
امام حسن عسکری علیه السلام:
بهترینِ افراد، کسى است که نسبت به دیگران پُر توقّع و سختگیر نباشد.
«غرر الحکم و درر الکلم، حدیث۴۹۹۷»
پرتوقع و سختگیر نباشیم♡
پنجشنبه 03/02/13
سلام آقا جان
چقدر سخته با مردم در ارتباط بودن و مرتکب معصیت نشدن. یه رفتار، یه گفتار، یه عمل حتی بدون قصد و غرض ممکنه روی یه نفر انقدر اثر خوب یا بد بذاره که خودت تعجب کنی. حالا اگه اثر خوب باشه مشکلی نیست؛ ولی خدا نیاره روزی رو که روی دیگران اثر منفی بذاریم. واقعا بعدش نمیدونم چطور باید دلش رو به دست آورد و راضیش کرد.
و معلم اثرگذارترین فرد توی جامعه است.
اللهم عجل لولیک الفرج
دوشنبه 03/02/10
مکتب وجدان
دانش آموزی چنین حکایت می کند: ساعت امتحان درس دینی بود. تنبلی و سستی در درس خواندن کار دستم داده بود و اضطراب سراپای وجودم را فرا گرفته بود. چه کنم؟
هر لحظه فکری به ذهنم می آمد آخر تصمیم خود را گرفتم و از روشی که قبلاً نیز بارها استفاده کرده بودم، کمک گرفتم.
آری، کتاب بینش دینی را در کشوی میزی گذاشته و با ظرافت تمام آنرا طوری قرار دادم که نه کسی متوجه شود و نه به هنگام استفاده دچار مشکل شوم. لحظه ای احساس آرامش کردم. خانم معلم وارد کلاس شد و سؤالها را به ما داد و من آماده… اما ناگهان او همه بچه های کلاس را غافلگیر کرد. آهسته آهسته به سوی تخته سیاه رفت و بر روی آن آیه ای کوتاه از کتاب بزرگ آسمانی نوشت:
ان ربک لبالمرصاد فجر/ 14
به راستی خدای تو در کمین گنهکاران است
سپس رو به ما کرد و تنها یک کلام گفت: آخرین نفر ورقه های امتحان بچه ها را به دفتر بیاورد و به من تحویل بدهد) و آنگاه پیش چشمان مبهوت ما از کلاس خارج شد. او نگاه همواره ناظر خداوند را به یاد ما آورد و خود رفت، حالت عجیبی به من دست داد. در ورقه ام هیچ چیز ننوشتم، جز یک بیت شعر:
خوشا در مکتب وجدان نشستن
شدن صفر و زنامردی گسستن
پنجشنبه 03/02/06
جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلاِْيمَانِ
از دروغ برکنار باشيد، که با ایمان فاصله دارد.
تعبير به «جَانِبُوا» نشان مى دهد که دروغ به قدرى خطرناک است که انسان بايد از آن فاصله بگيرد و به آن نزديک نشود; مبادا وسوسه ها او را به پرتگاه بکشاند.و تعبير به «مُجَانِبٌ لِلاِْيمَانِ» نشان مى دهد که دروغ نه تنها با ايمان سازگار نيست، بلکه بسيار با آن فاصله دارد. چرا که دروغگو معمولاً براى جلب منافع، يا دفع ضررها و يا هواى نفس، دروغ مى گويد; در حالى که انسان مؤمن مى داند همه چيز به دست خدا است و نيز مى داند هواپرستى نوعى بت پرستى است.
نهجالبلاغه خطبه 86
جمعه 03/01/31
مهارت مهم کاربردی
کسی که حسوده و از بین رفتن نعمت دیگری را آرزو کند در واقع به تقسیم کردن خداوند اعتراض میکنه.
خدا به هر کی چیزی میده و چیزی نمیده، تو اگر او را عادل میدونی باید به این تقسیم بندی راضی باشی و اعتراض نکنی.
حالا که فهمیدی حسادت چقدر بده، چطور خطرناکه میخوای مهارت معالجه شو بدونی؟
وقتی زیبایی، ثروت، قدرت، امکانات و…. یکی رو میبینی و اتوماتیک وار میخوای شروع کنی به خراب کردنش، دلت میخواد بدبختی شو ببینی اینجا بر خلاف خواست درونی ت رفتار کن
میخوای تخریبش کنی،
اذیتش کنی
توهینش کنی
تحقیرش کنی ،
درست ۱۸۰ درجه برعکس ش عمل کن
ازش تعریف کن
بهش محبت کن
تحسینش کن
اگر چه اولش این تعریف و تمجید و دل قلوه الکی و ساختگیه اما کم کم قلب ت واقعا مهربون میشه اگر هم نمیشه گوشش بگیر حالیش کن
و بهش بفهمان که این شخص بنده خداست و شاید خداوند تعالی چیزی در وجود اون شخص دیده که این چیزا را بهش داده.
به خدا دوستون دارم که میگم؛
حسینی لیلابی
پنجشنبه 03/01/09
شب زنده داری و این همه خوبی
امام علی علیه السلام:
قِيَامُ اللَّيْلِ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَرْضَاةٌ لِلرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَةِ وَ تَمَسُّكٌ بِأَخْلَاقِ النَّبِيِّينَ
ترجمه
شب زنده داری به نماز شب مایه تندرستی بدن، خشنودی پروردگار، موجب رحمت و تقیّد به اخلاق پسندیده پیامبران الهی است.
بحار الانوار، ج ۱۰، ص: ۹۰
از فرصت سحر های ماه مبارک رمضان استفاده کنیم.