بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حالِ خویش میگِریم نمیگریم برای عُمر از کف رفتهام، اما به حال آرزوهایِ محالِ خویش میگِریم! فاضل نظری بیشتر »
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ما را ز منع عقل مترسان و می بیار کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست از چشم خود بپرس که ما را که میکشد جانا گناه… بیشتر »