✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

کسی که خدا را فراموش کرد...

امام علی (علیه السلام ):

کسی که خدا را فراموش کرد،

خود را فراموش کرده است…

غررالحکم/ج۱/ص۳۴۴.

مسئول همدرد

یه بابایی تعریف میکرد

30 سال پیش خواستم برم شیراز . رفتم ترمینال و سوار اتوبوس شدم. صندلی جلوم زن و  شوهری بودند که یه بچه تپل و شیرین 3 یا 4 ساله داشتند.

اتوبوس راه افتاد.

16 ساعت راه بود.

طی راه بچه تپل و شیرین که صندلی جلو بود هی به سمت من نگاه میکرد و میخندید.

چندبار باهاش دالی بازی کردم و بچه کلی خندید. دست بچه یه کاکائو

 که نمیخوردش، تو دالی بازی یهو یه گاز از کاکائو بچه زدم؛ بچه  کمی خندید.

کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت:

 ببین؛ بالاخره کاکائو را خورد.

دیدم پدرومادرش خوشحالند؛ گفتم

بذار بیشتر خوشحال بشند.

خلاصه 3 تا کاکائو را کم کم از دست بچه یواشکی گاز زدم و بچه هم میخندید.

مدتی بعد خسته شدم.

چشمم را بستم و به صندلی تکیه دادم که یهو ای وای..

مردم از دل پیچه، دل و روده ام اومد تو دهنم، سرگیجه داشتم، داشتم میترکیدم.

دویدم رفتم جلو و به راننده وضعیت اورژانسی خودم را گفتم. راننده با غرغر تو یه  کافه ایستاد.

عین سوپرمن پریدم و رفتم دستشویی و رفع حاجت کردم.

برگشتم و از راننده تشکر کردم و نشستم روی صندلی.

اتوبوس راه افتاد، هنوز 10 دقیقه نگذشته بود که دل پیچه شروع شد.

طوری شده بود که 

صندلی جلوی خودم را گاز میگرفتم .از درد میخواستم داد بزنم‌. چه دل پیچه وحشتناکی، تموم بدنم را میکشیدند، مردم خدا….

دویدم پیش راننده و با التماس وضعیتم را گفتم.

راننده اومد اعتراض کنه که وضعیتم رو فهمید و زد بغل جاده و گفت:  بدو داداش

پریدم بیرون و دقایقی بعد برگشتم به اتوبوس وتشکر کردم.

از درد داشتم میمردم.

دهنم خشک شده بود و چشمام سیاهی میرفت.

رفتم روی صندلی نشستم.

گفتم چرا اینجوری شدم؟

غذای فاسد که نخورده بودم!

دیدم دست بچه باز کاکائو هست.

از پدر بچه پرسیدم : 

بچه تون کاکائو خیلی میخوره؟

پدرش گفت: نه، کاکائو براش بده. مادرش گفت: 

حقیقت بچه مون یبوست داره، روی کاکائو مسهل مالیدم تا شاید افاقه کنه؛ 

تا حالام دو سه تا هم خورده ولی بی فایده بوده!

من بدبخت خواستم ادامه بدم که یهو درد مجدداً اومد. میخواستم داد بزنم و کف اتوبوس غلت بزنم، رفتم پیش راننده؛ راننده با خشونت گفت : خجالت بکش ؛ وسط بیابونه ماشین که شخصی نیست. 

برو بشین!

مونده بودم بین درد و خجالت.

یه فکری کردم؛ برگشتم پیش پدر و مادر بچه و گفتم : من هم یبوست دارم، میشه به من هم کاکائو بدید؟

3 تا کاکائو مسهلی گرفتم 

و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس و خنده گفتم: 

عزیز چرا داد میزنی؟ نوکرتم، فداتم ؛ دنیا ارزش نداره؛ شما ناراحت نشو؛ جون همه ما دست شماست، معذرت میخوام.

بیا و دهنت را شیرین کن‌!

راننده هم که سیبیل کلفت و لوطی بود گفت ایول ؛  دمت گرم ؛ بامرامی ؛ آخر مردای عالمی!

خلاصه  3 تا کاکائو را کردم تو دهنش و رفتم سر جام نشستم و از درد عین مار به خودم پیچیدم.

10 دقیقه نشده بود که راننده صدام کرد و گفت: 

داداش؛ جون  بچه ات چی به خورد من دادی؟ 

ترکیدم!

داستان کاکائو و بچه را براش گفتم.

راننده زد بغل جاده و گفت: 

بریم پایین……

خلاصه تا شیراز هر نیم ساعت میزد کنار و میگفت: بریم رفیق!

مسافرها هم  اعتراض که میکردند راننده میگفت: پلیس راه گفته که یه گروه تروریست و  نامرد توی جاده میخ ریختند؛ تند تند باید لاستیکها را کنترل کنم که نریم ته دره!

ملت هم ساکت بودند و دعا به جون راننده میکردند.

این را عرض کردم که بدانید برای رفع هر مشکلی مسئولش باید همدرد مردم باشه تا حس کنه طرف چی میکشه…

زیارت حضرت سکینه

زیارت حضرت سکینه

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِي اللهِ

 اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِي اللهِ،

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِي اللهِ،

 اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الحسين الشهيد وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

يا سكينة اشْفَعى لي فى الْجَنَّةِ فَإنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ، اَللّـهُمَّ إنّي أسْاَلُكَ أنْ تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما أنـَا فيهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، اَللّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ أجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ .

بخل در عمر 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند: 

به عمر خود بخيل تر باش تا به درهم و دينارت

كنْ عَلى عُمرِكَ أشَحَّ مِنكَ عَلى دِرهَمِكَ و دينارِكَ 

ميزان الحكمه/ ج۸/ص۱۲۵.

بهترین ها

امام محمدباقر علیه السلام:

قولوا لِلنّاسِ اَحسنَ ما تُحِبُّونَ اَن یُقالَ لَکم

بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید.

تحف العقول/ص ۳۰۰.

سپاسگزاری

آیت‌الله بهجت(ره):

این‌همه ابتلائات و گرفتاری‌های ما، در اثر ناشکری و کفران نعمت‌های ماست؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: 

لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ 

«اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمت خود را برای شما زیاد می‌کنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، به‌راستی که عذاب من سخت و شدید است».

 (إبراهيم:٧)

در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۸

http://eitaa.com/kanonrahpooyan

بخشش

امام علی علیه السلام:

وَ قَالَ (عليه السلام): إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ.

و درود خدا بر او، فرمود: خدا را بندگانى است كه براى سود رساندن به ديگران، نعمت هاى خاصّى به آنان بخشيده، تا آنگاه كه دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقى مى گذارد، و هر گاه از بخشش دريغ كنند، نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست ديگران خواهد داد

نهج البلاغه/حکمت۴۲۵.

http://eitaa.com/kanonrahpooyan

خداقوت پهلوانان

پیروز ی افتخارآفرین و کسب مدال طلای در رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان وزن ۶۳ کیلوگرم توسط میثم دلخانی و کسب مدال طلا در وزن ۶۷ کیلوگرم توسط محمدرضاگرایی را به ملت شریف ایران تبریک می گوییم 

خداقوت پهلوانان

دلاور کشتی فرنگی 

پیروزی افتخارآفرین و کسب مدال طلا در رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان در وزن ۹۷ کیلوگرم توسط محمدهادی ساروی را به ملت شریف ایران تبریک می گویم 

شیر مادر و نان پدر حلال 

ما آمده ایم تا زندگی کنیم

یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امیرالمومنین علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است.

” اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی”

 "خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”

یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و…. گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری.

و این همان جمله معروف است که می گوید: 

ما آمده ایم تا زندگی کنیم

 و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ 

نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.