بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
آموزگارى تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند. او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد. آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلا نوشته… بیشتر »
خود دریابید: برای خودت دعا کن که آرام باشی. وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باش تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛ آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد برای خودت دعا کن… بیشتر »
آدم ها را مهمان کنیدمهمان یک جرعه زندگی مهمان یک دل خوش یک احوالــپرسی ساده و بیقضاوت یک فنجان زندگی بیدغدغه … مهمان مهربانیتان مهمان کنید به دوست داشتن به خیال راحت از حضورتان به حس خوب به حرفــهای بی کینه و کنایه به لبخندی به دعایی… بیشتر »
در منزلِ دوستی که پسرش دانشآموز ابتدایی بود و داشت تکالیف درسیاش را انجام میداد بودم. زنگ منزل را زدند و پدربزرگ خانواده از راه رسید. پدربزرگ با لبــخند، یک جعبه مـداد رنگی به نوهاش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشیات. پسر، جعبۀ مداد… بیشتر »