✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

مسلمان ژاپنی و کالای ایرانی

 

سالیانی است که رهبر انقلاب، هرسال را با عناوین اقتصادی نامگذاری می کنند. بخشی از این نامگذاری ها برای تذکر به مسئولین است و بخشی برای تذکر به ما مردم.

⚠️ کدام بخش از اقتصاد مقاومتی به ما مربوط می شود؟ رهبر انقلاب پاسخ این سؤال را به ما داده اند:
?«استفاده از کالای داخلی»?

 

? ما باید تا آنجایی که می توانیم از کالای داخلی استفاده کنیم. کسی مجبور نیست کالای بی کیفیت و خراب استفاده کند، اما وقتی یک کالای خارجی، معادل داخلی خوبی دارد، چرا ما باید به خاطر چشم و هم چشمی کالای خارجی را بخریم؟



? در برخی صنایع که کیفیت تولیدات_داخلی بهتر از موارد خارجی است. به عنوان مثال در تولید چینی، محصولات کشور ما بهتر از کشور فرانسه است. و یا در صنعت چوب و… .

 

?همچنین در برخی اجناس کوچک همانند مسواک؛ اگر مردم ما فقط از مسواک ایرانی استفاده کنند، 5 هزار شغل برای جوانان ایجاد خواهد شد.

?اگر مردم خودکار ایرانی بخرند،۴ هزار فرصت شغلی به وجود می آید. پنج هزار شغل یعنی 5 هزار خانواده!



?برخی در جواب می گویند که آن مشابه خارجی، کمی بهتر است
این، مشابه حرف شخصی است که در بازی فوتبال ایران در مقابل برزیل، برزیل را تشویق می کرد! پرسیدند چرا تیم حریف را تشویق می کنی؟ گفت زیرا فوتبال او بهتر است

 

⚠️ ما می دانیم در برخی موارد وضعیت تولیدی ما از کشوری مثل ژاپن پایین تر است، اما کالای داخلی مصرف می کنیم تا به مرور وضعیت اجناس تولیدی ما نیز بهتر شود.
مگر ژاپنی ها چطور به اینجا رسیدند؟ بعد از جنگ جهانی دوم ژاپنی ها اجناس بنجل، به معنای واقعی کلمه، استفاده می کردند.



✅ از خانمی ژاپنی که شیعه شده بود و برای طلبگی به حوزۀ علمیۀ قم آمده بود، پرسیدند: «کشور شما بهترین وسایل را تولید می‌کند. کالاهای خانۀ شما همه ژاپنی است؟» ایشان گفت: «نه، ما همۀ کالاهایمان ایرانی است؛ چون رهبر ایران گفته‌اند که استفاده از کالای ایرانی را برای خود فریضه بدانید».

 

⚠️ ما استفاده از کالای ایرانی را فریضه بدانیم، آن وقت ان شاءالله وضعیت اشتغال بهبود میابد

ارزش صله رحم



?خویشاوندان، ارتباط خونی با هم دارند. شاخ و برگ های یک درختند و گل های یک بوستان. پس، ارتباطشان هم طبیعی است و قطع رابطه و رفت و آمد میان اقوام، عارضه ای ثانوی و یک بیماری اجتماعی و «آفت خانوادگی» به حساب می آید و اگر بی دلیل باشد، زشت و نارواست. اگر دلیلی هم داشته باشد، قابل رفع و شایسته تجدید رابطه است.

 

?حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«صلة الرحم توجب المحبة؛ پیوند با خویشاوندان (صله رحم) محبت می آورد.» [1]

 

?روشن است که قطع این رابطه هم، سردی و کدورت و جدایی دل ها را در پی دارد. در احادیث، از صله رحم به عنوان «محبوب کننده انسان میان بستگان» یاد شده است: «صلة الرحم… محبتة فی الاهل.» [2]

 

?سفارش اکید دین، بر این است که حتی با آنان که با شما بریده و قطع رابطه کرده اند، صله رحم و تجدید رابطه کنید (صل من قطعک) که این، نوعی ایثار و گذشت فوق العاده می طلبد.

 

??منابع
۱- غررالحکم
۲-اصول کافی، ج ۲ ص ۱۵۲

پروردگارا...

 

 

✨پروردگارا
در انتظار رحمتت نشسته ایم
بدهی،،،، کریمی
ندهی،،،،حکیمی
بخوانی،،،،شاکرم
برانی،،،،صابرم

✨پروردگارا
احوالم چنانست که می دانی
و اعمالم چنین است که می بینی
نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز.

✨پرودگارا
بحق کبریایی ات ،بحق راستی
بحق خوبی ، بحق بزرگی
بحق انصاف ، بحق حقانیت
بحق مهربانی و بحق عشق

★بهترینها را برای همه مقدر بفرما★

       ★آمین یا رب العالمین★

 

داستان


داستان کوتاه پند آموز

پدر همراه یک شیخ و بقیه همراهان براى شستن متوفى پسر جوانش حاضر شده بودند تا اینکه آن جوان را شسته و دفن کنند. آن شیخ که مسئول شستن متوفى بود دستور داد تا آنرا از لباسش مجرد کنند ولى عورتش را با پارچه اى بپوشانند تا اینکه شروع به شستنش کنند.

 

هنگام برداشتن لباس مرده، توجه آنها به دستمالی افتاد که دست راست مرده را پیچانده بود ولى هنگامى که سراغ برداشتن آن دستمال رفتند پدر متوفى بر سر آنها داد و فریاد زد و شرط کرد که براى شستن پسرش هیچکس حق ندارد که آن دستمال را بردارد.

 

شیخ مسئول درک کرد که یک رازى در آن دستمال نهفته هست ولى بهر حال براى شستن آن مرده بایست آن دستمال برداشته شود، پس در خفاء به همکارانش گفت که هنگام شستن آب زیادى را روى آن دستمال بریزید تا خودبخود از جایش کنده شود. پس او را شستند و آب زیادى را بر روى دست پیچیده شده ریختند و بمحض اینکه آن دستمال شل شد آنرا از جایش بر کند. پدر پس از اینکه دید آنها دستمال را برداشتند بر سر آنها پرخاش کرد و داد و فریاد کشید ولى پس از مدتى به گریه افتاد و به آنها گفت که حقیقت را براىیشان بازگو خواهد کرد تا درس عبرتى باشد براى دیگران.



او گفت که دیشب هنگامى که پسرم وارد خانه شد، من و مادرش که در حال شام خوردن بودیم به او تعارف کردیم که همراه ما بیاید و شام میل کند ولى با عصبانیت جواب داد که من میروم توى اتاقم و به نوکر خانه بگویید که غذایم را توى اتاقم بیاورد. سپس رفت توى اتاقش و در را قفل کرد. نوکر غذایش را آماده کرد و رفت که غذا را نزد او ببرد ولى هر چه در میزد کسى در را باز نمیکرد.

 

من و مادرش نگران شدیم و ما نیز هر چند در میزدیم او در را باز نمیکرد. بسیار نگران شدیم و فهمیدیم که حتما اتفاقى افتاده است، پس قفل در را شکستیم و وارد اتاقش شدیم، ولى منظره اى که دیدم مرا بسیار مبهوت کرد و اى کاش آنرا ندیده بودم !



پسر در حال تماشاى تلویزیون و در حالى که ریموت(کنترل) تلویزیون در دست داشت از دنیا رفته بود، ولى مصیبت بدتر از آن این بود که او در حال تماشاى فیلم مبتذل جان خود را از دست داده بود. من رفتم که ریموت را از دستش بردارم ولى هر چه سعى کردم نتوانستم تا اینکه فهمیدم اصلا ممکن نیست.

 

بنابراین تا آنجاییکه توانستم اطراف ریموت که خارج از کف دستش بود را بریدم ولى قسمتى از آن همانطور که الآن میبینید هنوز در دستش باقى است و نمیشود دستش را باز کرد و آنرا بیرون آورد.

 

سپس آنها پسر را شستند و با همان ریموت آن را دفن کردند!

 

✅«اللهم و فقنا لما تحب و ترضی و اجعل عواقب امورنا خیرا»؛ خداوندا! ما را به آنچه که خشنودی و دوستی تو در آن است موفق کن و سرانجام کارهای ما را خیرگردان.

____________________________________________

به نقل کانال رسمی آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

____________________________________________

چهار خصلت که آدمی را به بهشت میکند

آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):

 

 چهار خصلت است آدمی را به بهشت دعوت مےکند:

✳️←پنهان داشتن مصیبت

✳️←پنهان داشتن صدقه

✳←️نیکی به پدر مادر

✳️←فراوان لااله الاالله گفتن

 

? احادیث الطلاب ص ۴۶۷

بهشتی شدن تمام شیعیان

 

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند :


اگر شیعه ای از شما گنه کار باشد موقع عذاب وسوزاندن آن مومن در آن دنیا باعث خوشحالی دشمنان شما میشود وآبروی شما می رود.

 

امام صادق(علیه السلام) فرمودند :


ما در همین دنیا به شیعیان کمک می کنیم که توبه کنند…

گفتند : آقاجان اگه گناهاش زیاد بود چی؟

 

امام صادق(علیه سلام) فرمودند :

موقع جان دادن عزراییل بر او سخت میگیریدتا گناهانش پاک شود…

 

گفتند : آقاجان اگرگناهانش خیلی بیشتر از اینها باشد چه میشود؟

آقا فرمودند : آنقدر در برزخ نگاه داشته میشود تا بخشیده شود.

 

گفتند یابن رسول الله(صل الله علیه وآله وسلم) اگر باز هم گناهانش بیشتر از این حرفها بود آن وقت چه میشود.

 

راوی میگوید : در این لحظه دیدم امام صادق (علیه السلام) عصبانی شدند و دو زانو نشستند و فرمودند :


به کوری چشم دشمنان دستش را می گیریم و وارد بهشت میکنیم.

?بحارالانوار جلد 93 صحفه 373

http://mohana93.kowsarblog.ir

ترس مومنان از وسوسه های شیطانی

 

امام باقر علیه السلام از رسول خدا نقل فرمود:

 

جمعي از اصحاب رسول خدا به محضر آن حضرت آمده و عرض كردند:

 

اي رسول خدا! ما در مورد صفت نفاق كه مبادا به سراغمان آيد، ترسان هستيم!

 

پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چرا ترسان هستيد؟

 

اصحاب گفتند: هنگامي كه ما در حضور شما هستيم، شما با نصايح خود، به ما تذكر مي دهيد و به آخرت تشويق مي نمائيد، حالت خدا ترسي در ما پديد مي آيد و دنيا را فراموش مي كنيم

 

ولي وقتي كه از حضور شما مي رويم و به خانه هاي خود باز مي گرديم ّ حالت ما عوض مي گردد، به گونه اي كه گويا هيچ گونه حالت معنوي نداشته ايم…

 

آيا شما از اينكه اين تغيير حالت ما، نشانه نفاق ما باشد، نگران نيستيد؟

 

پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها فرمود:
نه، هرگز (اينگونه نيست) بلكه وسوسه هاي شيطان است كه شما را به سوي دنيا ترغيب و تشويق مي كند…

 

به خدا سوگند اگر از شما همان حالت را كه تعريف كرديد كه در نزد من پيدا مي كنيد نگه داريد و ادامه دهيد، به مقامي مي رسيدید كه:

 

✨فرشتگان دست در دست شما مي نهادند و بر روي آب (بدون وسيله) راه مي افتاديد…

 

✨همانا مؤمن، دستخوش آزمايشات و پرتگاه هاي گناه قرار مي گيرد و بسيار توبه مي كند،

 

✨آيا سخن خدا را نشنيده ايد كه مي فرمايد:
✨خداوند توبه كنندگان را دوست دارد و پاكان را نيز دوست دارد (بقره - 222)


?اصول کافی،باب في تنقل اخوال القلب، حديث 1، ص 423 و 424 - ج 2.

حکایت اخلاقی


روزی پیامبر خدا(ص) در حالی که مشغول طواف خانه کعبه بود ناگهان مردی را دید که پرده آن را گرفته و میگوید

خدایا به احترام این خانه (کعبه) گناه مرا ببخش.

پیامبر پرسید: گناهت چیست؟

مرد گفت: گناه من بزرگتر از آن است که برای شما بگویم.

پیامبر فرمود: وای برتو! گناه تو بزرگتر است یا زمین؟

 مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله.

پیامبر فرمود: وای بر تو! گناه تو بزرگتر است یا کوه ها!

 مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله.

ـ پیامبر فرمود: گناه تو بزرگتر است یا آسمان ها!

مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله.

ـ پیامبر فرمود: گناه تو بزرگتر است یا خداوند؟

مرد گفت: خداوند بزرگتر و والاتر و برتر است.

ـ آنگاه پیامبر فرمود؛ وای بر تو بگو ببینم گناهت چیست؟

مرد گفت: یا رسول الله! من مردی ثروتمند هستم اما هرگاه کسی از من چیزی می خواهد از شدت خست و بخل انگار با شعله ای از آتش به نزدم می آید. درخواست او چون آتش برای من است.

رسول خدا پس از شنیدن این سخن فرمود: از من دور شو و مرا به آتش خودت مسوزان.سوگند به آنکه مرا با هدایت و کرامت برانگیخت، اگر تو در میان کعبه و مقام ابراهیم که مکان مقدسی است بایستی و سالها در آن به نماز مشغول شوی و آنقدر گریه کنی که از اشک چشمانت همچون رودها جاری شود و درختان از آن سیراب شوند، اما در حال مردن، خسیس و بخیل از دنیا بروی، خداوند قطعاً تو را در آتش خواهد انداخت.

 وای بر تو! آیا نمی دانی که خداوند می فرماید:


«و من یبخل، فانما یبخل عن نفسه (محمد-۳۸)
هر کس بخل کند تنها با خود بخل می کند.

 

? منبع
جامع السعادات نراقی ج ۲ ص ۱۱۰

ترک نماز و گناهان کبیره

عبید بن زراره می‏گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم:

گناهان کبیره کدام اند؟

✨آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هفت چیز است؛

?۱. کفر به خداوند
?۲. کشتن انسان
?۳. عاق پدر و مادر شدن
?۴. ربا گرفتن
?۵. خوردن مال یتیم به ناحق
?۶. فرار از جهاد
?۷. تعرب بعد از هجرت.

✨عبید می‏گوید: از امام پرسیدم:

یک دِرهَم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟

✨حضرت فرمود: ترک نماز.

✨عرض کردم: ولی شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید.!!

✨حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟

✨عرض کردم: کفر به خداوند.

?حضرت فرمود: همانا تارک نماز کافر است.

? منابع
الکافی ج ۲ ص ۲۷۸
بحار الانوار، ج ۸۴

مثل مس


مثل مس

 

در بازار مسگرها مغازه‌ها را ببين، و ببين كه با مس‌ها چگونه رفتار مي‌كنند!


مغازه هاشان مثل دخمه تيره و تار است و مثل بازار شام آشفته و پر سروصدا ست. و پتك‌هاي سنگين است كه بر مس‌ها فرود مي‌آيند، بيچاره مس ها!


تازه بعد از اين همه تازيانه و تحمل شلاق‌هاي آهنين و سهمگين خيلي هم كه رشد كنند، مي‌شوند يك ديگ و ديگ شدن همان و در دل آتش نشستن نيز همان. نتيجه اش هم كه معلوم است: خود را روسياه و سفره را روسفيد مي‌كنند.


اما از طرف ديگر، بازار طلافروش‌ها هم ديدن دارد و رفتار طلافروش با طلاجات هم تماشايي است.


طلا را ببين كه چگونه بر جعبه‌هاي مخملين تكيه زده و در پشت شيشه‌هاي شيك و شكيل چشم‌ها را نوازش مي‌دهند. و ببين چه آرام برداشته و چه آرام گذاشته مي‌شوند. و سرانجام مايه زينت اند و دست مايه زيبايي.
و چه شبيه است ماجراي ما آدم‌ها و سرگذشت مس‌ها و طلاها.


بعضي مثل مس مي‌مانيم، از اين رو همواره مبتلا به بلا بوده و گرفتاريم و در آخر هم جهنمي در پيش كه مگو و مپرس!


و بعضي هم مثل طلا مي‌مانيم يعني گرانمايه، گرانبها و ماندگار.


و البته اگر خداي ناكرده از دسته ي اول باشيم، باز هم جاي اميد هست، چرا كه مي‌توانيم در صف انسان‌هاي طلايي و سعادتمند قرار گيريم. درست مثل مس كه طلا مي‌شود، به شرط آن كه رو به كيميا آورد.


و كيميايي كه انسان‌هاي مس صفت را طلاگونه مي‌كند بندگي و اطاعت حق است.
«كيميايي است عجب بندگي پير مغان»

? مثل شاخه های گیلاس - محمد رضا رنجبر