مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
شنبه 02/08/20
پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله:
مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَو مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللهُ تَعالى صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ اَرْبَعينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً اِلّا اَنْ يَغْفِرَ لَهُ صاحِبُهُ.
ترجمه
خداوند متعال تا چهل شبانه روز نماز و روزه غيبت كننده مرد و زن مسلمان را نمى پذيرد، مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
جامع الأخبار، ص 412، ح 1141
شنبه 02/08/20
آیت الله العظمی مظاهری
پرسش:
چگونه برای برطرف کردن رذایل اخلاقی برنامهریزی روزانه کنیم؟
پاسخ:
عمل به برنامۀ زیر در این زمینه مؤثّر است:
1. اهمیّت به واجبات مخصوصاً نماز اوّل وقت با جماعت.
2. اهمیّت به مستحبّات مخصوصاً انس با قرآن و نماز شب و خدمت به خلق خدا.
3. اجتناب از گناه مخصوصاً حقّالنّاس نظیر غیبت، تهمت، شایعه و نمّامی.
4. عذرخواهی از خداوند و توبه و مداومت بر ذکر یونسیه: «لااِلهَ اِلّا أَنت سُبحانِکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین.»
چهارشنبه 02/08/17
تأملی در آیه ای از قرآن
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
[خود فراموشی چیست؟] خودفراموشی،مقابل خودشناسی است و یکی از بیماریهای اخلاقی است
خود فراموشی یعنی انسان هویت واقعی خویش را بدست فراموشی میسپارد ،انسانیت را فراموش میکند. انسان الهی را فراموش میکند، به تعبیر یکی از علما انسان دو تا خود دارد خودِالهی و خودِ حیوانی ، اگر انسان فقط به نیازهای حیوانی توجه دارد یعنی دچار خود فراموشی است.
برداشت خودمانی
اینکه می بینی خیلی ها ، همش اموری از قبیل عمل زیبایی ،خودنمایی و امور جنسیتی و… هستند یعنی دچار خود فراموشی هستند.
به نقل از حسینی لیلابی
شنبه 02/08/13
آسوده بخواب
دو همشهرى به سفر مى رفتند . يكى هيچ نداشت و ديگرى پنج دينار با خود آورده بود . آن كه هيچ با خود نداشت، هر جا كه مى رسيد، مى نشست و مى خفت و مى آسود و هيچ بيم نداشت. آن ديگر، پيوسته مى هراسيد و يك دم از همشهرى خود جدا نمى شد.
در راه بر سر چاهى رسيدند .جايى ترسناك بود و محل حيوانات درنده و دزدان . صاحب دينارها، نمىآسود و آهسته با خود مى گفت:
((چكنم چكنم؟ )) از قضا، صداى او به گوش همراهش كه آسوده بود، رسيد . وى را گفت:اى رفيق! دينارهاى خود را دمى به من ده تا بنگرم. دينارها به دست او داد . دينارها را گرفت و همان دم در چاه انداخت و گفت:
(( اكنون آسوده باش و ايمن بخسب و بيم به دل راه مده )) صاحب دينارها، نخست بر آشفت و خواست كه رفيق راه را عتاب كند و غرامت بخواهد؛ اما چون به خود آمد، آرامشى در خود ديد كه بسى ارزنده تر از آن دينارها بود . پس سنگى به زير سر گذاشت و آسوده بخسبید.
پنجشنبه 02/08/11
مولا جانم
شب جمعه
شبی پر شور و شین است
شب جمعه شب یاد حسین است
شب جمعه بده یا رب سعادت
نصیب ما بفرما یک زیارت
السَّلامُ علیک یٰا اباعَبْدِاللّٰه
شب جمعه شب زیارتی سیدالشهداء
دست ادب به روی سینه برای عرض ارادت محضر ارباب دلها به نیت جمیع شهدای بزرگوار، اموات مومنین ،به نیت تعجیل در فرج مولامون
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اللهم ارزقنا کربلا